روایتی متفاوت و تخیلی از ماجراهای ایگ‌نوبل
تله‌ی بویایی و کمک ابوریحان بیرونی
ماجرای علاقه‌ی شگفت‌انگیز پشه‌ی آنوفل به بوی پا و اهمیت کشف این علاقه
مهسا لزگی
سال‌هاست طرح‌ها و حاصل پژوهش‌های متفاوت پژوهشگران و دانشمندان، در گروه‌های داوری جایزه‌ی ایگ‌نوبل بررسی می‌شود و برگزیدگان تندیس ایگ‌نوبل را هدیه می‌گیرند. عنوان و نتایج پژوهش‌های برگزیده‌ی این جایزه، با برگزیده‌های دیگر جوایز علمی، کاملاً تفاوت دارد. ایده‌ها و پژوهش‌های نامزد و برگزیده در این جایزه، هرچند ابتدا خنده‌دار به‌نظر می‌رسند، اما پایه‌ی علمی و تحقیقاتی دارند و در فضای علمی و زندگی انسانی، به‌طور جدی و علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما به‌خاطر ظاهر غیرجدی عنوان و موضوع پژوهش‌ها، شکل برگزاری و نماد تصویری این جایزه نیز جدیت دیگر جوایز و رویدادهای علمی را ندارد. نویسنده در این داستان مصور، برپایه‌ی واقعیت‌های این رویداد، فضایی تخیلی با عنوان دبیرخانه‌ی جایزه‌ی ایگ نوبل خلق کرده و شخصیت‌هایی با ملیت‌های گوناگون در این فضا گرد آورده است. در میان شخصیت‌ها کودک- نوجوانی نیز حضور دارد که مابه‌ازایی در فضای اصلی جایزه دارد. در مراسم معرفی برگزیدگان ایگ نوبل، هرگاه یکی از سخنرانان بیش‌تر از وقت مقرر حرف بزند، صدای کودکی در سالن پخش می‌شود که صریح و کودکانه می‌گوید: «بسه دیگه، حوصله م رو سر بردی.» نویسنده با استفاده از یکی از پژوهش‌های برگزیده در این جایزه، هم‌زمان با آشنا کردن مخاطب با این دستاوردهای علمی و با الهام از شوخی‌های رایج در این رویداد، غیرمستقیم سهم ایرانیان را در پیشرفت علم و اهمیت تلاش و حضور دانشمندان ایرانی، از روزگاران دور و نزدیک و تا امروز در فضاهای علمی دنیا به یادمان می‌آورد. حضور البرز و کمک‌هایی که از شبح ابوریحان بیرونی همه چیزدان می‌گیرد، در کنار مسائل انسانی مربوط به زندگی روزمره اتفاق‌های جالبی در این داستان رقم می‌زند که امیدواریم با خواندن آن لذت ببرید و آن را دوست داشته باشید.
