• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
شنبه 8 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 223501
+
-

سریال «بِر» با ساختار نوآورانه‌اش یکی از بهترین سریال‌های روزگار ماست

خرس درونت را بشناس

خرس درونت را بشناس

ندا زندی

هرج‌ومرج کاری، شک و تردید شخصی، کمبود اعتمادبه‌نفس، واهمه از تغییر، بی‌پولی، بدبیاری، خانواده سمی، کاغذبازی اداری، نداشتن تکیه‌گاه عاطفی، کار پراسترس و استرس خالی از زندگی و زندگی پرشده از کار و خلاصه هر مشکل و گرفت‌وگیر دیگری دارید که زندگی را به کام‌تان تلخ کرده و هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید آرزو می‌کنید کاش می‌توانستید کارتان، رئیس‌تان، همکارتان، خانواده‌تان، شهرتان و حتی خودتان را عوض کنید، سریال «بِر» مخصوص شماست. «بر» که در انگلیس معنی خرس می‌دهد، مخفف نام‌خانوادگی قهرمان سریال کارمی بِرزاتو است. کارمی خبره‌ترین سرآشپز آمریکاست که در بهترین و مجلل‌ترین و گران‌ترین رستوران‌های جهان کار کرده، اما بعد از خودکشی برادر بزرگش، مایک، یک ساندویچی قدیمی به نام «بیف» را در شیکاگو از او به ارث می‌برد و از نیویورک می‌آید تا آن را سروسامان دهد. اما از همان اول، دقیقا از همان نخستین لحظات قسمت اول - که به‌دلیل کات‌های زیاد و حرکات دوربین و ریتم تند و در کل شتابی که از طریق فرم در کل این قسمت ایجاد شده - می‌فهمیم این ساندویچی برای کارمی و همه آدم‌هایی که در آنجا کار می‌کنند یک مصیبت بزرگ است. سروسامان‌دادن به چنین جایی عملا غیرممکن است مگر با هزینه فراوان روحی و جسمی و عاطفی. کارمی قصد دارد هرطور شده از «بیف» یک غذاخوری خوب بسازد. این کار مستلزم تغییر روال کار در آنجاست. اما همیشه کسانی در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. تغییر یعنی دل‌کندن از عادت‌های تثبیت‌شده قدیمی و پا گذاشتن در وادی ناشناخته‌ای که ممکن است با همه مزایا و جذابیتش، چالش‌برانگیز باشد و چیزی جز شکست انتظارتان را نکشد. ریچی، دوست خانوادگی کارمی و مایک که آنها را پسرخاله صدا می‌زند، از آمدن کارمی به «بیف» دل خوشی ندارد. او تغییر را برنمی‌تابد. ریچی عملا هیچ مهارتی که به درد کار در آشپزخانه بخورد ندارد. نه آشپزی بلد است، نه فنی‌کار است، نه علاقه‌ای به انجام کارهای کوچک و بی‌اهمیتی مثل ظرف شستن دارد. او در سایه حمایت مایک، جزئی از کار و خانواده برزاتو بوده، اما در واقع یک شکست‌خورده تمام‌عیار است. جز ریچی، بقیه اعضای آشپزخانه هم، جز مارکوس که مسئول دسر است و دوست دارد با آشپز ماهری مثل کارمی کار کند، از تغییر استقبال نمی‌کنند و سخت گوش به حرف کارمی می‌دهند. همان قسمت اول، سید، دختری که او هم آشپزی ماهر با ایده‌های بزرگ و بلندپروازی و سرسختی فراوان است، برای کار به «بیف» می‌آید و بزرگ‌ترین متحد کارمی برای آغاز تغییرات می‌شود. تا‌کنون دو فصل از این سریال آمده که فصل اول 8و فصل دوم آن 10قسمت است. همین دو فصل کافی است که بگوییم با یکی از بهترین سریال‌های اخیر روبه‌روییم.


ما همه خرس‌ایم
«بر» فقط درباره کار نیست. در اصل درباره روابط آدم‌ها و نیازشان به پذیرفته‌شدن و جدی‌گرفته‌شدن است. شخصیت‌های این سریال بیش از کار به همدم، به رفیق، به خانواده نیاز دارند. ترس از تنهایی زیر پوست‌شان خزیده و در همه رفتارها و تصمیمات‌شان می‌خواهند کسی تأییدشان کند، در کنارشان باشد و به آنها امید دهد که از پس کار و زندگی برمی‌آیند و اگر زمین خوردند، دست‌شان را بگیرد. تقلا می‌کنند که موفق شوند، با اینکه گاهی از ترس شکست، فلج می‌شوند. از دور خشن و ترسناک‌اند ولی قلبا مهربان و آرام‌اند. درست مثل خرس‌ها که حیوانات مهربانی‌اند که ظاهر ترسناک‌شان نمی‌گذارد کسی نزدیک‌شان شود.

مثل کارمی، سید، ریچی و دیگران
از دوران کودکی، یکی از پرسش‌های مهمی که اغلب افراد با آن مواجه‌اند  این که در آینده می‌خواهند چه کاره شوند. انتخاب شغل مسئله‌ای است که می‌تواند تمام زندگی انسان را متأثر کند و بر انتخاب‌های فردی مختلف ـ از انتخاب همسر گرفته تا سبک زندگی ـ سایه بیندازد. برخی‌ها به واسطه موقعیت خانوادگی و برخورداری از امکانات مالی، از بدو تولد، برای شغلی خاص تربیت می‌شوند و این اقبال را دارند که با کمترین مخاطره در مسیر موفقیت حرفه‌ای گام بردارند. از سوی دیگر، برخی‌ها حتی تا آخر عمر نمی‌دانند می‌خواهند چه کنند و مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پرند. کار یکی از مضامین اصلی سریال «بر» است. ما برای موفق‌شدن در کارمان چه بهایی می‌دهیم؟ این سؤال اصلی این سریال است و بعد سؤال‌های دیگری هم درباره کار در سریال هست مثل اینکه کار ما چقدر روی زندگی شخصی‌مان اثر دارد یا آیا کار ما شخصیت ما را می‌سازد؟
اگر شما هم همیشه یا حداقل در بخشی از زندگی‌تان با کارتان مسئله داشته‌اید، کتاب «شغل مورد علاقه» نوشته آلن دو باتن، فلیسوف عامه‌پسند، به کارتان خواهد آمد. این کتاب را محمدهادی حاجی بیگلو ترجمه کرده و ناشر آن کتاب‌سرای نیک است. دو باتن در 5فصل که شامل مقدمه، موانع هدفمند‌بودن، جنبه‌های لذتبخش کار، موانع بیرونی و بازدارنده‌های درونی، و تسلی‌بخشی‌ها می‌شود، به بررسی موضوع کار پرداخته است. دو باتن پیش از این نیز در سال 2009در کتاب «خوشی‌ها و مصایب کار» به نحو دیگری به این موضوع پرداخته بود. کتاب «شغل مورد علاقه» از مجموعه کتاب‌های آنلاین «مدرسه زندگی» (the school of life) است که زیرنظر دو باتن فعالیت می‌کند. دو باتن به ما تسلی می‌دهد که از بابت همه پریشانی‌هایمان در انتخاب شغل خود را ملامت نکنیم و مقدمه‌اش را چنین به پایان می‌برد: «ما نباید به‌خاطر سردرگمی‌های‌مان خود را سرزنش کنیم. فرهنگ ما برایمان معضل بسیار بدی به بار آورده است: به ما وعده داده که مشاغلی رضایت‌بخش وجود دارند، اما بدبختانه به ما این آمادگی را نداده که چگونه استعدادها و سلایق خود را کشف کنیم. هدف این کتاب این است که سهمی داشته باشد در تصحیح معضلی تاریخی که خاموش و بی‌صدا زندگی ما را تحلیل می‌برد و امیدهای بر حق ما را نقش بر آب می‌کند.» ما هم مثل کارمی، سید، ریچی و دیگران نیاز داریم بدانیم چطور میان کارمان و رویاهای‌مان توازن برقرار کنیم و چگونه شغلی را که همیشه رؤیای آن را در سر داشته‌ایم، انتخاب کنیم.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید