• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
یکشنبه 26 فروردین 1403
کد مطلب : 222293
+
-

نمایشی که بعد از مرگ کارگردانش روی صحنه رفت

کوتاه‌تر از گزارش
نمایشی که بعد از مرگ کارگردانش روی صحنه رفت

شقایق عرفی‌نژاد؛ روزنامه‌نگار

ثمین اکبری، در حال تمرین نمایش چراغ گاز نوشته «تانکرد دورست» بود که بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما کار تعطیل نشد و گروه تصمیم گرفت کاری را که شروع شده، تمام کند. به این ترتیب سعید مهدیان، دستیار کارگردان و بازیگر نمایش، کارگردانی بقیه کار را به‌عهده گرفت و حالا چراغ گاز بی‌حضور ثمین اکبری در عمارت ارغوان روی صحنه رفته است. با سعید مهدیان درباره این نمایش و آنچه بر آن رفت، صحبت کردیم.

از شروع این نمایش توسط ثمین اکبری برای‌مان بگویید.
اواخر شهریور‌ سال گذشته تمرین‌های این نمایش با آقای ثمین اکبری شروع شد تا دهم دی‌ماه که این اتفاق برای او افتاد و درگذشت. متن را آقای اکبری انتخاب کرده بود و برداشت تازه‌ای هم از آن داشت.
در این 3‌ماه چه مقدار از کار آماده شده بود؟
در این کار ما یک ایده اصلی داشتیم، اما 2تا از صحنه‌های اصلی اصلا تمرین نشده بود. طراحی صحنه و نور و موسیقی هم هیچ‌کدام انجام نشده بود. بعد از فوت ثمین اکبری گروه تصمیم گرفت که کار او را ادامه دهد.
چطور به این تصمیم گروهی رسیدید؟
دوستان و همکاران ثمین در مؤسسه سفیر و شرکت هواپیمایی هما و همینطور خانواده او، خیلی دوست داشتند که این کار ادامه پیدا کند. ما هم طبیعتا به‌عنوان همکاران او مشتاق بودیم که این اتفاق بیفتد؛ بنابراین کار را به صحنه رساندیم.
چقدر طول کشید بعد از فوت آقای اکبری تمرین‌ها دوباره شروع شود؟
20 روز. در واقع از اوایل بهمن تمرین‌ها را دوباره شروع کردیم، من به‌عنوان دستیار او کار را دست گرفتم و سعی کردم ایده‌های او را ادامه دهم. کار ما برداشت متفاوتی از متن چراغ گاز تانکرد دورست است. دیالوگ‌های متن حفظ شده، اما برداشت آقای اکبری کاملا متفاوت بود. شخصیت اصلی متن را او به 2بعد از یک شخصیت یعنی شخصیت سرکش و شخصیت مطیع تبدیل کرده بود و ما هم 2بازیگر فرم به‌عنوان نماینده افکار این دو به نمایش اضافه کردیم. میزانسن‌های قبلی را هم سعی کردم همانطور که آقای اکبری کار کرده بود حفظ کنم و فقط آنها را پرورش دادم. 2 صحنه اوج و پایانی نمایش را هم طوری طراحی کردم که با ایده اصلی کار هماهنگ باشد. ضمن اینکه هم بازیگر کار بودم و هم طراح صحنه. به‌هرحال 2‌ماه  پرکار را داشتیم و من فشار زیادی را متحمل شدم. گروه‌های حرفه‌ای با عوامل زیاد و تهیه‌کننده هم شاید نتوانند در مدت 2 ماه این کار را آماده کنند، ولی ما به همت بچه‌های گروه، دوستان ثمین، طراحان لباس و حرکت این کار را کردیم.
فکر می‌کنید الان چقدر کار به آنچه در ذهن آقای اکبری وجود داشت، نزدیک است؟
به هر حال او دیگر نیست و ما نمی‌توانیم با او ارتباط داشته باشیم و بپرسیم از کار راضی است یا نه. اما در این سه شب تماشاگران و منتقدانی که کار را دیدند، از آن راضی بودند و نظرشان این بود که استانداردها را رعایت کرده‌ایم وخلاقیت‌های زیادی هم در ایده اجرایی، طراحی صحنه و نور داشته‌ایم.
از نظر میزان تماشاگر وضعیت چطور بوده است؟
به‌دلیل 3روز تعطیلی، استقبال زیادی نداشته‌ایم، ولی امیدوارم در روزهای بعد تماشاگران بیشتری داشته باشیم.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :