• شنبه 8 دی 1403
  • السَّبْت 26 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 28
یکشنبه 19 فروردین 1403
کد مطلب : 221831
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/X6GBv
+
-

دام سیاه خواستگار اینترنتی برای دختر جوان

دادسرا
دام سیاه خواستگار اینترنتی برای دختر جوان

دختر 19ساله پس از اینکه فریب خواستگار اینستاگرامی‌اش را خورد با برداشتن طلاهای خود و مادرش، خانه را ترک کرد و قدم در راهی گذاشت که پایان شومی داشت. به‌گزارش همشهری، اواخر بهمن سال گذشته زوج میانسالی به اداره پلیس رفتند و خبر از ناپدید شدن دخترشان دادند. آنها می‌گفتند که دختر 19ساله‌شان به نام مانلی با برداشتن طلاهای خود و مادرش از خانه خارج و ناپدید شده است.

اخاذی 2هزار دلاری
با این شکایت، تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی زیرنظر بازپرس جنایی تهران شروع شد. این در حالی بود که خانواده دختر جوان علاوه بر پخش تراکت، عکس دخترشان را در فضای مجازی منتشر کرده و از مردم برای پیدا کردن او کمک خواسته بودند. در این بین تعدادی از افراد فرصت‌طلب نقش گروگانگیر را بازی کرده و دست به اخاذی از خانواده این دختر زدند.
خانواده مانلی که قربانی نقشه گروگانگیران تقلبی شده بودند با مراجعه به اداره پلیس شکایت کردند. پدر مانلی گفت: افرادی با من تماس گرفتند و گفتند که دخترم را گروگان گرفته‌اند. آنها برای آزادی دخترم درخواست 2 هزار دلار کردند که من فورا این مبلغ را تهیه کردم و طبق خواسته آنها دلارها را در باغچه‌ای در یکی از پارک‌ها قرار دادم، اما آدم‌ربایان دلارها را بردند و خبری از دخترم نشد. بعد از آن فهمیدم که آنها با ادعای دروغین آدم‌ربایی از من کلاهبرداری کرده‌اند. هر چند با شکایت پدر مانلی، آدم‌ربایان خیالی دستگیر شدند اما هنوز خبری از دختر گمشده نبود.
در شرایطی که تحقیقات برای پیدا کردن این دختر ادامه داشت، چند روز قبل او با یکی از دوستانش تماس گرفت و گفت که در خانه‌ای زندانی شده است. مانلی لوکیشنی برای دوستش فرستاد و از او خواست تا به پلیس و خانواده‌اش خبر بدهد. وقتی پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت، راهی خانه موردنظر شد و دختر گمشده را درحالی‌که با دست و پای بسته در اتاقی زندانی بود نجات داد. در آنجا پسری جوان نیز حضور داشت که مأموران او را هم دستگیر کردند. دختر جوان با گریه توضیح داد: وقتی در اینستاگرام با اشکان آشنا شدم، او گفت تاجر است و خودش را فردی موجه نشان داد. حتی از من خواستگاری کرد و وقتی شنید که قصد دارم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم با چرب‌زبانی ادعا کرد که در کانادا خانه دارد. من قصد ازدواج با او را داشتم، اما پدر و مادرم به‌شدت مخالفت کردند. می‌گفتند زود است و من الان فقط باید به فکر درس و کنکورم باشم. به پیشنهاد اشکان، طلاهای خودم و مادرم را برداشتم و به خانه او رفتم تا با هم زندگی کنیم. او اما فریبم داد و بعد از 24ساعت مرا به این خانه آورد؛ خانه فسادی که توسط چند زن اداره می‌شد. نه‌تنها من، بلکه دختران زیادی مانند من فریب خورده بودند و آنها از ما سوءاستفاده می‌کردند. وی ادامه داد: روزهای وحشتناکی را سپری کردم و امید داشتم شاید خانواده‌ام مرا پیدا کنند. هر لحظه خودم را سرزنش می‌کردم که چرا با بی‌فکری خانه امن و خانواده‌ام را ترک کرده بودم. آنها موبایلم را گرفته بودند و روزها دست و پایم را می‌بستند و در اتاق زندانی‌ام می‌کردند تا اینکه روز آخر اشکان سراغم آمد. ما در خانه تنها بودیم که او مرا تسلیم نیت‌های شوم خود کرد. سپس به خواب عمیقی فرو رفت که من از موقعیت استفاده کردم و موبایلش را برداشتم و در نهایت توانستم با دوستم تماس بگیرم و او را در جریان قرار دهم. خوشبختانه پلیس و خانواده‌ام رسیدند و مرا از این جهنم نجات دادند.

خواستگار شیاد
ماموران سپس به بازجویی از پسر جوان پرداختند. او گفت: من نقش اغفال‌کننده دختران را داشتم. به بهانه ازدواج آنها را فریب داده و به خانه فساد می‌کشاندم. در ازای این کار پول خوبی از دایرکنندگان این خانه فساد می‌گرفتم. حالا که دستگیر شده ام به‌شدت پشیمانم. با اعتراف این جوان، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری اعضای این خانه فساد آغاز شده است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید