حسینعلی قبادی
عاطفهورزی یکی از نیازهای جداناشدنی انسان بوده و خواهد بود، چنانکه عقلورزی، هنرورزی، دینورزی، تخیل، خلاقیت و...؛ بهنظر میرسد در میان اقسام تمایلات بشری، عاطفهورزی کارکردهای جانبی بیشتر و اثرگذاری عمیقتر و ماندگارتری میتواند داشته باشد. افزون بر آن گاه عاطفهورزیها به صورت جمعی بروز و ظهور پیدا میکند و بهخاطره جمعی ملتها تبدیل میشود و منشا آیین و آداب در تمدنهای گوناگون واقع میشود.
دقیقا کهنالگو، سرنمونها، خاطرههای جمعی ازلگونه در چنین موقعیتهایی شکل میگیرد، همانند زمانی که انسان کشف کرد که در غار ایمنتر است، به کشت و زرع دست یافت، به اهلی کردن حیوانات، کشف آتش، و . . . پرداخت یا به ساختن زورق قادر شد و در قرون جدید به اختراع ماشین یا هواپیما و . . . نائل شد و فهمید میتواند در هوا پرواز کند و به کرات دیگر برود و . . .
فوتبال هم امروزه چنین کارکردی پیدا کرده است. ملتها بتدریج متوجه شدند در دنیای جدید روح جمعی آنان با فوتبال، بهدلیل کارکرد آن، میتواند پرواز کند.
اهمیت و فهم کارکرد فوتبال در روزگار ما زمانی روشنتر خواهد شد که در نظر داشته باشیم عصر مدرنیته، عصر فردگرایی است و معمولا در آن شادی و غم تقسیم نمیشوند، فراروایتها، اسطورهها، میعادهای ازلی و ابدی ملی مفهوم ازلیت و ابدیت و... در آن جایی ندارند.
خانه سالمندان، آمار فزاینده طلاق، اصالت منافع فردی، عاطفهورزی فردی و . . . از ویژگیهای آن است، اما در عین حال مدرنیته در عمل غیرمستقیم برخی خلاهای ناشی از بیرون راندن فراروایتها و انگارههای قدسی را دریافت و بازی فوتبال، شاید ناخواسته به سمتی پیش رفت که خود، به مثابه مصداق استوارترین، گستردهترین و عمیقترین امکان بروز عاطفهورزیهای جمعی در دنیای مدرن ظهور کرده است. همانند آیین سوگ سیاووش، جشنواره نوروز، شب یلدا از آیینهای باستانی ایران و آیین عاشورا، نکوداشت تولدها و سوگها و . . . در ایران و اقسام آیینهایی همانند کریسمس و . . . در جهان فراتر از اسلام، با این تمایز که مجبور است در عین اسطورهگی، روزآمد، پرنشاط، بالنده و تحولپذیر و نوشونده هم باقی بماند و از این راه به سرمایه اجتماعی عظیمتر تبدیل میشود و انرژی عظیم جوانان، هیجانات، شور و نشاط آنان را تغذیه کند و بروز عاطفه آنان را از حد لذتگرایی فردی و جسمانی به امری عمومی، ملی، آرمان جمعی عبور دهد و عملا رنگ و مایهای معنوی و فرافردی و سرمایهساز تبدیل کند.
از این روی، فوتبال قادر است فردگرایی منفعتطلبانه را به آرمانگرایی جمعی ملی تغییر دهد، و تمرینی برای انسان آرمانی به شمار آید و یادآور فداکاریها، پهلوانیها و از خود گذشتگیهای نیاکان باشد.
درعین حال، فوتبال میتواند برای کشورهای دارای سابقه تمدنی بیشتر، سازندهتر نیز باشد، دعوت به اخلاق، کارجمعی، از خود گذشتگی، مدارا با یکدیگر، فداکردن احساس شخصی برای مصلحت بزرگتر ملی، برای مردم، برای تاریخ، برای تمدن، برای زندگی بهتر، شکوفاتر و سرافرازانهتر. از این جهت نیز فوتبال با وزنی بیبدیل در روزگار ما میتواند سرمایه رفتاری تلقی شود.
لذا از ابعاد گوناگون ارزش آن را دارد که جملگی به ابعاد فنی، ارزشی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، ملی و اهمیت تاریخی آن بهویژه در سرزمین ایران بیشتر توجه داشته باشیم.
جا دارد در انتها به همه بازیکنان فوتبال ایران شرکت کننده در جامجهانی2018 که در اخلاق، بازی کردن جوانمردانه سرافراز ماندند و ایرانیان را یک بار دیگر ملتی دارای تمدن، شکوه، عظمت و اخلاق و توانمند نشان دادند، تبریک گفته شود.
* استاد دانشگاه و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
فوتبال، کهنالگو و سرمایه اجتماعی
در همینه زمینه :