اینجا پای امکانات میلنگد
مشکلات آموزشگاههای خصوصی برای آموزش هنر به افراد کمتوان
فهیمه پناهآذر/ خبرنگار
وارد آموزشگاه که میشوی، میتوانی از هر گروه سنی دختر و پسرهایی را ببینی که برای گذراندن اوقات تابستانی و یادگیری رشتههای مورد علاقه خود در کلاسهای مختلف حضور دارند، از بازیگری تئاتر تا فن بیان و از قصهگویی تا تصویرگری. در میان کودکان در سنهای مختلف، یک یا دو کودک کمتوان هم دیده میشود که پیشتر آنها را بیشتر به نام «معلول» مینامیدند؛ آنها هم مانند بچههای دیگر در کلاس حضور دارند و آموزش میبینند.
ورود دولت برای حمایت از آموزشگاههای هنری
حمیدرضا حمیدی، یکی از مدرسان «مدرسه سینما و تئاتر هنر هفتم» است که علاوه بر آموزش تئاتر در مؤسسههای عادی، در برخی انجمنهای مخصوص کودکان کمتوان نیز تدریس میکند. او درباره فرایند کاری مؤسسات آموزشی و هنری به همشهری میگوید: «معمولا انجمنها و آموزشگاههای خصوصی که برای کودکان کمتوان هستند مجوز خود را از بهزیستی میگیرند. آموزشگاهها و انجمنهای خصوصی بیشترین فعالیت را در این زمینه دارند و دولت، نقش خود را در این زمینه کوتاه کرده و تقریبا از حمایت و فعالیت در این بخش خود را کنار کشیده است.»
فشار اقتصادی که روی دوش خانوادههاست
بسیاری از خانوادههایی که فرزند کمتوان دارند، بیشترین حرفشان روی بخش مالی است؛ فشار هزینههایی که به این خانوادهها وارد میشود گاهی باعث میشود که آنها از فرستادن کودکان خود به آموزشگاههای هنری صرفنظر کنند. حمیدی که با همکاران خود گروه «عرصه» را در حوزه آموزش تئاتر تشکیل داده، درباره مشکلاتی که گریبان بخش خصوصی را میگیرد، یادآور میشود: «انجمنها به شکل خصوصی به حیات خود ادامه میدهند، بسیاری بعد از گرفتن مجوز بهدلیل مشکلات اقتصادی دچار مرگ زودرس میشوند و برخی هم برای آنکه روی پا بمانند، به یک سری کارها دست میزنند و در نهایت مشکلات اقتصادی باعث میشود، فشار روی خانوادهها و مربیان باشد.»
آموزش به هنرجویان کمتوان هزینهبر است
طاهره صرفی، مدیر «مدرسه سینما تئاتر هنر هفتم» نیز معتقد است: اگر نهادهای دولتی مرتبط بتوانند در حمایتهای مالی مانند ارائه وام به آموزشگاهها ورود کنند، بسیاری از مشکلات حل و فشار اقتصادی از دوش خانوادهها و همچنین آموزشگاههای هنری برداشته میشود.
او به همشهری میگوید: «برخی آموزشگاهها با توجه به اهدافی که دارند بچههای کمتوان و معلول را ثبت نام میکنند اما این را باید درنظر گرفت که نمیتوان 12هنرجوی دارای معلولیت را در یک کلاس آموزش داد و در این مورد هر کلاس باید حداقل شاگرد را داشته باشد و این برای آموزشگاه و حتی خانوادهها هزینهبر است. از سوی دیگر خانوادهها به غیراز هزینههایی که برای آموزش کودکان انجام میدهند هزینههای دیگری هم دارند و اگر فشار اقتصادی زیاد شود بهطور حتم از آوردن کودکان به محیطهای آموزشی دست میکشند.»
مناسبات مالی نامشخص
صرفی تصریح میکند: «در این حوزه مشکلات اقتصادی آنقدر زیاد میشود که گاهی مدرسان و مربیان بدون درنظر گرفتن دستمزد و گاهی با حداقل دستمزد با بچهها کار میکنند و بهطور قطع اگر نهادهای دولتی مرتبط همکاری کنند و تسهیلاتی در اختیار آموزشگاهها قرار بدهند اتفاقات خوبی برای این حوزه میافتد.» حمیدی هم که بیشتر این سالها با بخشهای خصوصی همکاری داشته و در انجمنهای خصوصی آموزش کودکان کمتوان فعالیت میکند این شکل کاملا خصوصی را نمیپسندد و معتقد است که دولت باید حمایتهایی داشته باشد؛ چرا که مناسبات مالی انجمنها و آموزشگاهها مشخص نبوده و گاهی مشکلاتی را بهوجود میآورد. در این میان برخی آموزشگاهها در کنار هنرجویان عادی، افراد کمتوان را آموزش میدهند. به گفته صرفی این موضوع میتواند به هر هنرجو چه کمتوان و چه عادی کمک کند و در اینباره شرح میدهد: «در این مدرسه هنری دوست داریم کلاسهای مخصوص بگذاریم اما به لحاظ اقتصادی برایمان میسر نیست. معلولیتها طیفی دارند و با این حال بنا به شرایطی که داریم و میتوانیم کمک کنیم، هنرجو میپذیریم. وقتی هنرجویی وارد کلاس میشود، دیگر بچهها او را میپذیرند و او وارد اجتماع واقعیتری میشود و بچههای دیگر هم شناخت پیدا میکنند که با هم کار کنند، ترحم نکنند و نگاه دیگری نداشته باشند.»
همکاری داوطلبانه نهادهای خصوصی
حمیدی قائل به تقسیمبندی آموزش میان کودکان معلول و سالم نیست و در اینباره میگوید: «مدیریت آموزشگاه ما در چارچوب اهدافی که دارد این تقسیمبندی را انجام نمیدهد و کودکان کمتوان هم میتوانند در کلاسهای آموزشی حضور داشته باشند. مهم این است که مربی توانایی و سواد و تجربه آموزش را داشته باشد و در این آموزشگاه جداسازی صورت نمیگیرد.» البته او علاقه هنرجو را شرط اصلی عنوان میکند و با بیان اینکه هنرجوها در این کلاسها کنار هم آموزش میبینند، یادآور میشود: «آموزش یکی است و تنها نوع و فرم ارائه فرق میکند که میتوان این فرم را آموزش داد و بهنظرم حضور همه در کنار هم میتواند به کودکان دیگر نیز در شناخت کودکان کمتوان کمک کند.»
ایجاد مراکز توانبخشی حرفهای هنری با حمایت بهزیستی
یکی از نهادهای دولتی مرتبط با کمتوانان، سازمان بهزیستی کشور است که در این سالها در زمینههای هنری تلاشهایی کرده است. برپایی جشنوارههایی چون تئاتر معلولان و... را در کارنامه سازمان بهزیستی میتوان مشاهده کرد اما این سازمان یا نهادهای مرتبط، آموزشگاههای دولتی ندارند. فاطمه فخری، کارشناس امور هنری معلولان سازمان بهزیستی درباره آموزشگاههای خصوصی به همشهری میگوید: «درست است که دولت در این زمینه ورود ندارد و در سیستم دولتی چنین آموزشگاههایی نداریم اما بخش خصوصی فعالیت قابل توجهی داشته و نکته قابل تامل این است که باید دید نهادهای خصوصی و آموزشگاهها تا چه اندازه کلاسهای استاندارد برای این هنرجویان برگزار میکنند.»
وی در ادامه خبر خوبی میدهد و میگوید: «امسال پروژه مرکز توانبخشی حرفهای هنری برای مراکزی طراحی شده که افراد دارای معلولیت بتوانند حرفههای هنری را یاد بگیرند. این حرفهها در 3شاخه سینما و تئاتر، موسیقی و تجسمی است که یک دوره کوتاهمدت آموزشی داریم و بعد از گذراندن این دوره کوتاهمدت، دوره مقدماتی آغاز میشود و هنرجویان معلول تا 6سال در این مراکز آموزش میبینند.» او در توضیح بیشتر میگوید: «در این مراکز بسته به نوع معلولیت و علاقه هنرجویان، افراد آموزش میبینند و پذیرش افراد تنها بالای 15سال است که بتوانند در آینده به حوزههای کاری ورود پیدا کنند.» فخری اشاره میکند: «دستورالعمل برای این پروژه آماده شده و فعلا 3مرکز در چهارمحالوبختیاری، اصفهان و گرگان انتخاب شده که در 2ماه آینده کار آنها شروع میشود. این مراکز هم براساس ظرفیتهای کامل بخش خصوصی راهاندازی و حمایت میشوند و در آینده سعی میکنیم آنها را گسترش بدهیم.» وی در پاسخ به این سؤال که این مراکز توانبخشی چه تسهیلات اقتصادی نسبت به آموزشگاههای خصوصی دارند، عنوان میکند: «اگر هنرجویی به لحاظ اقتصادی نتواند وارد کلاسها شود تسهیلاتی چون کمک هزینه به او تعلق میگیرد.»
اگر تقاضا باشد بهزیستی حمایت میکند
زهر عارفی ازجمله افرادی است که با حمایت بهزیستی توانسته کلاسهای داستاننویسی در حوزه ناشنوایان برگزار کند و گروهی به نام «داستان جمعه» شکل دهد. او به همشهری میگوید: «گروه داستان جمعه یک نهاد خصوصی است اما بدون حمایت بهزیستی نمیتوانست به حیات خود ادامه دهد.» او از شهر قم فعالیتش را آغاز کرده و حالا در 9استان کلاسهای داستاننویسی را برای ناشنوایان تشکیل داده است.
شاید ایجاد مراکز حرفهای توانبخشی از سوی بهزیستی و حمایت از بخش خصوصی در این زمینه بتواند تا حدودی مشکلات را حل کند اما این مراکز برای افراد 15سال به بالاست و آموزش هنری براساس حمایت نهادهای دولتی در سنین پایینتر وجود ندارد. بدینترتیب تنها نهادهای خصوصی و آموزشگاهها هستند که برای هنرجویان کمتوان با سنین پایینتر، فعالیت میکنند اما گاهی از کیفیت این فعالیتها بهدلیل شرایط مالی و اقتصادی آموزشگاههای خصوصی کاسته میشود. گاهی نیز باعث میشود که این مراکز از ورود به این حوزه صرفنظر کنند.