رسانهها به موضوع پایداری چطور و با چه تکنیکهایی باید بپردازند؟
تبیین ایثار
شهره کیانوش راد-روزنامهنگار
پرداختن به موضوع پایداری در رسانهها بسیار مهم است اما نکته مهمتر، نحوه و قالب ارائه این محتوا به مخاطبان است. مؤسسه همشهری برای رسیدن به یک الگو و مدل مناسب در ارائه محتوای مرتبط با موضوع ایثار و پایداری نشستی را با حضور محمدعلی صمدی، پژوهشگر، نویسنده و مدیرگروه حماسه و مقاومت شبکه یک سیما، روزنامهنگار و فعال حوزه پایداری و گوینده رادیو و ناصر کاوه، نویسنده پرکار حوزه پایداری و فعال رسانهای برگزار کرد. در ادامه چکیدهای از نظرات محمدعلی صمدی را در این نشست میخوانید.
لزوم فعالیت خبرنگاران تخصصی
چند بار جسته و گریخته ضمیمه پایداری همشهری را دیده بودم و بهنظرم قابلقبول بود. اما در باب انتقال تجربه بهصورت کلی برای افرادی که در حوزه پایداری و مقاومت فعالیت میکنند به چند نکته تاکید دارم. در کار ژورنالیستی در کنار اهمیت سوژه، مصاحبه و تنظیم آن، باید به فرم انتشار هم توجه داشت. از طرفی مسئولان رسانهها به دفاع مقدس و در کل موضوع پایداری نگاه تخصصی ندارند. باید خبرنگار تخصصی حوزه دفاع مقدس داشته باشیم که اغلب در رسانه اینطور نیست.
رسیدن به یک چارچوب مشخص
در هر حوزه تخصصی از جمله حوزه پایداری اگر به یک چارچوب نرسیم فایدهای ندارد. مطالبی هم که منتشر میشود گذرا و غیرپایدار خواهند بود. باید چیزی را منتشر کنیم که در آینده نزدیک بتوانیم با تجمیع تعدادی از آنها به یک محصول پایدار و ماندگار مثل کتاب برسیم و بین انبوهی از اخبار رسانهای که هیچکس یادش نمیماند این اثر ماندگار شود. مثل ماهنامه «پیام انقلاب» در سال 60که میشود تعدادی از آن را کنار هم گذاشت و بهعنوان یک کتاب استفاده کرد. این مستلزم همین قضیه است که چارچوب اولیه کار را در ذهنتان داشته باشید.
تولید مطالب قابل رجوع
برخی روزنامهنگاران برای پژوهش وقت نمیگذارند و میگویند پژوهش وظیفه ما نیست. این تفکر اشتباه است و ژورنالیست باید در لحظه زندگی کند. رابرت فیکس خبرنگار تایمز لندن از بزرگترین متخصصان حوزه مقاومت بیش از ۲۵ سال در این زمینه کار کرد. او لبنانشناس بود و همه دنیا را با کانون لبنان تحلیل میکرد. بسیار عمیق از 300 سال قبل لبنان صحبت میکرد و مینوشت و حتی الگوی ما بود و ایده میگرفتیم. او در دوران کرونا فوت کرد. کارشناسان بزرگ میخواستند مطلب درباره لبنان یاد بگیرند به فیکس مراجعه میکردند. این تخصص محصول 25سال تمرکز بود. یا آقای محمد حسنین هیکل، خاورمیانهشناس بود و سیاستمداران بزرگ دنیا به مطالب او مراجعه میکنند. این نشان میدهد مطالب و تحقیقات آنها مرجع شده است. در واقع باید مطالبی تولید کنیم که قابل رجوع باشد.
لزوم تشکیل اتاق فکر برای تهیه محتوای جذاب
تولید محتوای پایداری برای نوجوانان و جوانان نیاز به اتاق فکر دارد. البته خیلی هم معتقد نیستم که میتوان کار حیرتانگیزی انجام داد. در حال حاضر مسئله جوان فقط در حوزه دفاع مقدس نیست. اصلا جوانان امروزی دغدغه خاصی ندارند. این را براساس تجربهای که با فرزندان خود و شاگردان کلاسی که در آن تدریس میکنم عرض میکنم. خیلی باور ندارم که تقصیر ماست و موضوع جذاب نیست. البته فرم ارائه و انتشار خیلی جاها جذاب نیست. ولی باور ندارم که با استانداردهای آنها جذاب هم بشود و اتفاقات خاصی برای جوانها بیفتد. جهان در دورانگذار است و فعلا حوزههای تخصصی و عمیق و تاریخی برای جوانان جذابیتی ندارد. حتی برخی از کارشناسان این حوزه هم نمیدانند با جوانان فعلی چطور باید تعامل کرد.
«تکرار» استراتژی مهمی است
دشمن با تکیه بر تکرار به روایتگری غلط خود ادامه میدهد. در این شرایط چرا نباید ما هم با روایت درست موضوع مورد بحث را تکرار کنیم. وقتی هر سال شبهه برای افراد در موضوعات مختلف از سوی معاندان پیش میآید چارهای جز تکرار نیست. تکرار استراتژی مهمی است و باید آنقدر تکرار شود که مطلب ملکه شود و جا بیفتد. مثلا درباره شبهه علت ادامه جنگ و پایان آن باید حتی به تکرار هم روایت کرد. چون در سمت مقابل روایت نادرست را مدام در ذهن مخاطب تکرار میکند.
ارائه گزارشهای پژوهشی
پیشنهاد ما به همکاران این حوزه این است که روزانه حداقل یک ساعت برای مطالعه در حوزه خودشان وقت بگذارند و درباره موضوعی که میخواهند بنویسند مطالعه کنند. خبرنگار حوزه پایداری باید با تسلط دست به قلم شود. البته منظور من خواندن کتابها و گزارشهای زیاد نیست، بلکه بارها خواندن برخی از آنهاست. زیرا پراکندگی ایجاد آفت میکند. الان در موضوع پایداری مثلا فلسطین، الفبای ژورنالیستی فلسطین در 90درصد فضای رسانهای ما وجود نداشته و مطالعه نشده است. یک اتفاقی در 7اکتبر افتاد، همه سرویسها فعال شد و همه به سمت غزه چرخیدند. انبوهی از خبر و مصاحبه و تحلیل با حداقل اطلاعات و با جمعبندیهای عجیب و غریب منتشر شد. در کل اگر یک چارچوب مشخصی از وضعیت منطقه در ذهن وجود داشته باشد، زمانی که حادثه رخ میدهد بهتر میتوان تحلیل کرد.
سراغ قصهپردازی برویم
اساس روایت قصه است. باید مرتب قصه تعریف کنیم. خداوند در قرآن فرموده است «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیک أَحْسَنَ الْقَصَصِ» (ما به بهترین روش بر تو حکایت میکنیم.) خداوند در قالب قصه سراغ بندگانش رفته است. قصه یک مفهوم عمیق اساطیری و نتیجه حیرتانگیزی دارد. مفهوم قصه برای خیلی از دستاندرکاران این حوزه جا نیفتاده است؛ روایتی که یک ابتدا، انتها، نقطهعطف و شخصیتپردازی دارد. معمولا روایتهای ما قصه ندارد و به همینخاطر جذاب نیست. اینکه میگوییم مثلا شهید فلانی در سال فلان در خانواده مذهبی متولد شد آنقدر کلیشه و بدون قصه است که مخاطب زده میشود. باید محتوا و مطالبی جمع کرد که قابلیت تبدیل به قصه داشته باشد. بدون مطالعه نمیشود قصه خوب گفت. بزرگترین قصهگوهای عالم کسانی هستند که مطالعه داشتند. نمیشود بدون سواد کلمات و حروف را کنار هم گذاشت.