
ایثار؛ نقش کاشی

علی بازگشا-مدیر روابطعمومی سازمان زیباسازی شهرداری تهران
میدان آزادی، این نماد ماندگار هویت ملی و میعادگاه خاطرات جمعی پایتخت، بار دیگر به صحنهای برای تبلور مفاهیم عمیق انسانی و آیینی بدل شده است. در سومین دوره سوگواره «محرمشهر» ضلع شرقی این میدان تاریخی، میزبان 7 سازه عمودی با روایتهایی از شهادت و ایستادگی است؛ آثاری که در قالب کاشینگارههایی هنرمندانه و معنادار جلوهای از مقاومت را در بطن زندگی شهری به نمایش گذاشته اند. این سازهها که به همت سازمان زیباسازی شهر تهران طراحی و اجرا شده، چهره شهدای حمله ۱۲روزه رژیم صهیونیستی به ایران را بازنمایی میکنند؛ شهدایی که جان بر سر دفاع از میهن نهادند و اکنون سیمایشان در قابهای هنری کاشی، ماندگار شده است.هر سازه با ارتفاعی نزدیک به 6 متر و متشکل از هزاران قطعه کاشی ۲۰در۲۰ سانتیمتری، روایتی بصری از فداکاری را در قالبی ماندگار و نمادین ارائه میدهد. ترکیب سنت دیرینه کاشیکاری ایرانی با تکنیکهای معاصر تصویرسازی، جلوهای بدیع به این آثار بخشیده است. رنگها، بافتها و سایههای دقیق و هماهنگ، بهگونهای چیده شده که در مواجهه با نور طبیعی و تغییر زاویه دید، لایههای معنایی تازهای را پیش روی مخاطب میگشایند. این تجربه بصری سفری تأملبرانگیز در ساحت زیباییشناسی و مفاهیم مقاومت است.کاشیکاری در تاریخ هنر ایرانی همواره حامل مفاهیمی متعالی چون قداست، استواری، زیبایی و جاودانگی بوده است؛ هنری که قرنها بر کالبد معماری ایرانی نشسته و با روح آیینی و فرهنگی این سرزمین درآمیخته است.اکنون در بستر سوگواره «محرمشهر» این هنر ریشهدار بار دیگر در فضای شهری تهران حضور یافته و در میدان آزادی، با زندگی روزمره مردم و نگاه رهگذران پیوندی تازه برقرار کرده است؛ حضوری که بار دیگر در متن شهر، معنا و اثر خود را آشکار میسازد.موقعیت مکانی این آثار، در یکی از پرترددترین گرههای ترافیکی و اجتماعی تهران بهگونهای هوشمندانه انتخاب شده است تا هر روز هزاران نفر از شهروندان در گذر خود، ناخودآگاه درگیر گفتوگویی بصری با این روایتها شوند. در میانه شتاب و روزمرگی فرصتی برای تأمل در مفاهیم ایثار و هویت ملی فراهم میآورد؛ گویی که میدان آزادی در مقام یک راوی خاموش، داستانهایی از دل تاریخ معاصر ایران را زمزمه میکند.یکی از نکات برجسته این پروژه، رویکرد تعاملی و مشارکتی آن است. در بخشی از فرایند نصب، سازمان زیباسازی بخشی از کاشیها را در اختیار شهروندان قرار داده تا آنها خود، با دستان خویش قطعهای از این تصویر جمعی را کامل کنند. این اقدام نمادین نماد پیوندی عمیق و عاطفی میان مردم و مفاهیم پایداری و شهادت است؛ لحظهای که نصب یک قطعه کوچک، به نشانهای از همدلی و مشارکت بدل میشود.کاشینگارههای شهدای مقاومت در میدان آزادی در کنار یک اثر هنری، رسانهای شهری و آیینی است که تلاش میکند یاد و راه شهیدان را در بطن زندگی روزمره زنده نگاه دارد. آنها بهمثابه بیانیههایی صامت و در عین حال گویا در صحنه شهر ایستادهاند. روایتشان از رنج و فداکاری، از آرمان و حقیقت، با زبان رنگ و فرم بازگو میشود؛ زبانی که بینیاز از کلام، مخاطب را به درنگ و بازاندیشی فرا میخواند. در روزگاری که گاه هیاهوی رسانهای مفهوم شهادت را به سطحیترین شکل ممکن تقلیل میدهد، چنین پروژههایی میکوشد تا بار دیگر عمق و اصالت این واژه را در قالبی هنرمندانه و مردمی یادآور شود. سازههای ایستاده در میدان آزادی، گویی خود روایتگرند؛ روایتگر زنان و مردان و کودکانی که قامتشان به بلندای تاریخ این سرزمین است و کاشیها، با زبان خاموش اما بُرندهشان، پیام آزادی را از دل فاجعه، از دل شهادت، به نسل امروز و فردا میرسانند.
آنها ایستادهاند تا بگویند: آزادگی، هنوز زنده است.