پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود!
سابقه جهانی و ریشه کلاهبرداری با بازی پانزی در اقتصاد چیست؟ در اقتصاد ناهار مجانی نمیدهند
رضا کربلائی- روزنامهنگار
در کمتر از یک یا چندماه چندبرابر سود کنید؛ هرچه سود بالاتر و تبلیغات جذابتر، مشتری بیشتر؛ داستان خیلی هم ساده است؛ فرض کنید یک نفر 2عدد گردو از 10نفر میگیرد و قول میدهد که بعد از مدتی به هر نفر به ازای هر دو عدد گردو، 4گردو بدهد، اما درختی که بتواند این تعداد گردو را در کمتر از یک زمان کوتاه دوبرابر کند، در دنیا وجود ندارد؛ مگر اینکه تعداد افراد بیشتری حاضر شوند به این بازی با گردو بپیوندند و فرد خریدار گردو هم گردوی افراد جدید را به افراد قدیم بدهد. او این بازی را ادامه خواهد داد تا یکباره تعداد گردوها به یک کامیون برسد و او شبانه فرار کند؛ آن زمان است که همه میفهمند که خبر از گردو نیست و هر گردی، گردو نیست. این بازی ساده اما ریشه در یک انگیزه کلاهبرداری با فریب افراد دارد و در ایران مثالهای زیادی از بازی بهاصطلاح پانزی میتوان زد. از مؤسسات اعتباری که وعده سود بیشتر از بانکها را میدادند و سود سپردهگذاران را از سپردهگذاران جدید میپرداختند تا خودروفروشانی که از مردم پول گرفتهاند تا مدتی بعد خودروی با قیمت مناسب به آنها تحویل دهند، اما یکشبه فرار کردند. سکانسی از فیلمبرداران لیلا را به یاد بیاورید که فردی هزار دستگاه پراید را به مردم با قیمت کمتر از کارخانه وعده داده بود و در سررسید، به جای تحویل خودرو، پول افراد را با پول افراد تازه به تله افتاده میپرداخت و این سیکل را ادامه میداد. داستان کمپانی کوروش و بازی پانزی با وعده آیفون با قیمت پایینتر هم نمونه دیگری است که بسیاری را نقرهداغ کرده است.
شایعه وجود جیوه در چرخ خیاطی
شاید شما هم این ضربالمثل را شنیده باشید که پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود! پس بدانید در اقتصاد، ناهار مجانی نمیدهند و هرچه وعده غذایی چربتر باشد، سلامتیشما در خطر بزرگتری قرار میگیرد. پس اگر یک پیام تبلیغاتی به دستتان رسید یا کسی وعده سود بدون ریسک و زیاد داد، بدانید یک تله برای به دام انداختن شما آماده کرده است. این وعده سود بالا، معمولا با وعده بدون ریسک و توأم با ایجاد یک جو روانی و هیجان کاذب همراه است که بسیاری را به این فکر میاندازد که زودتر از بقیه دست بهکار شوند. ماموریت بعدی این است که افراد بیشتری در این تور گرفتار شوند و کسی هم سؤال نکند که این سود کلان از کجا بهدست میآید. هروقت به فکر سود بادآورده افتادید، داستان چرخهای خیاطی میلیاردی را به یادآورید که گفته شد در آن یک فلز گرانبها جاسازی شده است. فروردین سال1380 بود که شایعه وجود جیوه در بدنه چرخ خیاطی مارشال معروف به دوشیرنشان و خرید این چرخهای خیاطی توسط بانک مرکزی به قدری قوت گرفته بود که همه دنبال پیدا کردن این چرخهای خیاطی بودند. اگرچه این موضوع چند وقت پیش هم دوباره سر و صدا به پا کرد.
از خطای سلبریتیها تا غفلت مسئولان
این روزها همه از کمپانی کوروش سخن میگویند و سلبریتیهای تبلیغکننده را مقصر گمراهی مالباختگان میدانند، اما غفلت مسئولان از رشد قارچگونه افراد و شرکتها هم انکارشدنی نیست. این بازیهای پانزی نماد آشکاری از بازی با فریب افکار عمومی است و سدکردن مسیر این کلاهبرداری با توجه به مقررات موجود چندان سخت هم نیست. یکبار برای همیشه اراده کنید و جلوی این کلاهبرداریها را بگیرید؛ مگر بانک مرکزی حسابها را زیرنظر ندارد و تراکنشها را کنترل نمیکند، مگر به این شرکتهای قارچگونه مجوز فعالیت داده نشده و مگر تبلیغات گسترده آنها از نظرها دورمانده بود؟ اینها بخشی از سؤالهایی است که میتوان شنید و اجازه تکرار سکانس فیلم برادران لیلا در اقتصاد ایران را نداد.
خالق بازی پانزی که بود؟
چارلز پانزی آمریکایی(زاده ایتالیا) کسی بود که در مقام یک بازرگان بازی پانزی را راهانداخت و با خرید کوپنهای تخفیف پست و فروش آن به مردم به آنها وعده سود 100درصدی در 90روز را داد. روش او این بود که از مردم پول میگرفت و تبلیغ میکرد و با اضافهتر شدن تعداد خریداران، پول خریداران قبلی را میداد و در کمتر از یک سال 20میلیون دلار آمریکا را به جیب زد. او تابستان سال1919 کارش را در یک دفتر کوچک در خیابان بوستون آمریکا استارت زد و بعدها برای ترغیب و جلب نظر افراد بیشتر، مدت سرمایهگذاری را به 2بازه زمانی ۴۵روزه با سود 50درصد کاهش داد؛ آنهم در شرایطی که بانکها به سپردهگذاران سود سالانه 5درصد میدادند. روش او تا زمانی که افراد حاضر به سرمایهگذاری بودند و چارلز پانزی از پولهای جدید، پول و سود سرمایهگذاران قبلی را پرداخت میکرد، ادامه داشت، اما سرانجام این زنجیره قطع شد و بسیاری مال خود را باختند. به سال2008 برگردیم؛ زمانی که طرح پانزی برنارد مدوف آمریکایی پس از 17سال به شکست خورد و مشخص شد که او در این مدت 65میلیارد دلار کلاهبرداری کرده است.