همسانسازی اجباری مهاجران در دانمارک
دولت میخواهد با وضع قوانینی جدید، ارزشهای دانمارکی را به «گتوهای» مسلمانان تحمیل کند
تولد در محلههای مهاجرنشین و کمدرآمد دانمارک، نوزادان را بهصورت خودکار تحت حمایت قوانینی درمیآورد که پیامد آن، تحمیل سبک زندگی بر پایه «ارزشهای دانمارکی» مورد تأیید دولت خواهد بود.
به گزارش نیویورک تایمز، نوزادانی که در مناطق مهاجرنشین و کمدرآمد دانمارک که سیاستمداران و مطبوعات و مردم عادی به آنها گتو میگویند، به دنیا بیایند، نوزادان گتو نامیده میشوند. به والدین آنها هم والدین گتو گفته میشود(گتو نام اردوگاههای جداسازی یهودیان در جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی است).
نوزادان گتو، از یک سالگی باید هر هفته دستکم 25ساعت از خانوادههایشان جدا شوند و با ارزشهای دانمارکی که شامل زبان این کشور، کریسمس و عید پاک میشود، آشنا شوند. این آشنایی با ارزشها، البته اجباری است و خانوادههایی که از فرستادن نوزادان خود به محیطهای اعلام شده خودداری کنند، از خدمات اجتماعی محروم خواهند شد.
دولت دانمارک قانون جدیدی را تصویب کرده است تا زندگی در 25محله کمدرآمد و عمدتا مسلماننشین را تغییر دهد. دولت اعلام کرده است که اگر خانوادهها داوطلبانه با این قانون جدید همراهی نکنند، مجبور به این کار خواهند شد.
ادغام مهاجران در جامعه دانمارک، چالشی به قدمت چند دهه این کشور کوچک است. با این حال، رویکردها، حتی در میان سیاستمداران هم تغییر کرده است. لارس لوکه راسموسن، نخستوزیر دانمارک در نطق سال نوی خود، از انتقال خشونت گتوها به خیابانهای شهرها صحبت کرد و گفت که بهخاطر این گتوها، روی نقشه دانمارک ترک ایجاد شده است. سیاستمدارانی که روزگاری از «ادغام» مهاجران صحبت میکردند، حالا بدون رو دربایستی از «همسانسازی» آنها سخن میگویند.
این رویکرد سخت، در «بسته قانونی گتوها» نمود پیدا میکند. دولت در ماه مارس 22پیشنهاد برای گتوها مطرح کرد که بسیاری از آنها توسط پارلمان تصویب شدند و پیشنهادهای بیشتر دیگری هم پاییز به رأی گذاشته خواهند شد.
بعضی از این رویکردها، تنبیهی هستند: یک قانون به دادگاهها این حق را میدهد که مجازات جرمهای مشخصی را که در یکی از 25گتوی مشخص شده روی میدهد، دوبرابر تعیین کند. در چگونگی مشخص کردن گتوها، علاوه بر میزان اشتغال، سطح تحصیلات و میزان وقوع جرم، «تبار غیرغربی» ساکنان مناطق هم درنظر گرفته میشود. قانون دیگر، صدور حکم 4سال حبس برای والدینی است که مسافرت فرزندان خود به سرزمین پدریشان را تمدید میکنند. توجیه این حکم سنگین این است که والدین با این کار، به تحصیلات، زبانآموزی و تندرستی فرزندانشان آسیب وارد میکنند. قانونی دیگر، به مقامات این اجازه را میدهد که نظارت خود بر خانوادههای موجود در گتوها را بیشتر کنند.
برخی از پیشنهادها در همین بسته گتوها، چنان رادیکال بودهاند که اصلا تصویب نشدهاند و البته اعتراضها به این قوانین هم گوش شنوایی در دولت ندارند. سورن پاپه پولسن، وزیر دادگستری دانمارک به تازگی بهشدت به منتقدان این قوانین حمله کرد و گفت: «برخی میگویند مردم در برابر قانون یکسان نیستند و برخی گروهها سختتر تنبیه میشوند. اما این واقعا مزخرف است. از نظر من، اینکه چهکسی در آن مناطق زندگی میکند اصلا مهم نیست. هر کسی که آنجاست، باید به ارزشهایی مورد نیاز برای داشتن یک زندگی خوب در دانمارک احترام بگذارد.»
ییلیدیز آکدوغان از حزب سوسیال دمکرات که یکی از گتوها حوزه انتخاباتی حزبش بوده، معتقد است حساسیت جامعه دانمارک نسبت به لفاظیهای تند علیه مهاجران چنان از بین رفته که دیگر به واژه گتو و یادآوری جداسازی یهودیان در دوران آلمان نازی اهمیتی نمیدهند. او میگوید: «هماکنون، واقعیت اصلا اهمیتی ندارد و همهچیز مربوط به احساسات است و این بسیار خطرناک است.»
اگر از زوایه ساکنان گتوها به این مسئله نگاه کنیم، مسئله این است که آنها علاقهای به زندگی در این مناطق ندارند و اگر توانایی مالی داشته باشند، به جای دیگری نقل مکان خواهند کرد. خواهران نسان در یکی از بدترین گتوها در دانمارک، تینگبرگ، زندگی میکنند. آنها فرزندان مهاجران لبنانی هستند و بدون لهجه، دانمارکی صحبت میکنند. فرزندان آنها عملا عربی بلد نیستند و نمیتوانند با پدربزرگ و مادر بزرگ خود ارتباط بر قرار کنند. از نظر آنها، این قوانین جدید قابل درک نیست. سارا نسان 32ساله میگوید: «شاید این چیزی است که همیشه احساس میکردهاند و حالا بهصورت واضح بیان میکنند. این روزها سیاست در دانمارک، فقط درباره مسلمانهاست. آنها یا میخواهند ما بیشتر و بیشتر همسانسازی شویم یا از این کشور بیرون برویم. واقعا ایدهای ندارم که کی قرار است از ما راضی باشند.»
رقیه، خواهر سارا درباره حجم بالای آموزشهای مسیحی به دخترش گله دارد. او میگوید: «هیچکس نباید به جای من درباره مهد کودک رفتن دخترم تصمیم بگیرد. من ترجیح میدهم کمکهای دولتی را از دست بدهم تا با زور به کاری رضایت بدهم.»
اما این تنها یک سوی ماجراست. دورثی پدرسون، یک آرایشگر در شهر«گرو» درباره ورود مهاجران میگوید: «دانمارک پول زیادی برای آنها خرج میکند. ما پول اجاره، لباس و غذای آنها را میدهیم و بعد آنها دانمارکی را پرغلط و شکسته حرف میزنند و میگویند که ما نمیتوانیم کار کنیم چون درد داریم.»
احزاب دانمارکی، با توجه به چنین دیدگاههایی آرای زیادی بهدست آوردهاند و با نزدیک شدن به انتخابات سال آینده، احزاب قدیمیتر و میانهروتر هم سیاستهای تندتری نسبت به مهاجران اتخاذ خواهند کرد.
خانم حسین، دانشجوی دبیرستان در گتوی تینگبرگ، به سخنرانیها و شعارهای ضدمهاجرتی در آستانه هر انتخابات عادت دارد اما معتقد است این بار، همهچیز بسیار تندتر از چیزهایی است که او به یاد دارد.
او میگوید: «اگر قوانین جدیدی را تصویب کنید که فقط درباره بخشی از جامعه باشد، بعد میتوانید مدام به این قوانین اضافه کنید و بعد جامعه موازیای که آنها بهشدت از آن میترسند، شکل خواهد گرفت. در واقع، آنها خودشان این جامعه را ایجاد خواهند کرد.»