تهران سرشار از مردم دوست داشتنی و عامل به سیره پیامبر است
گفتوگو با ابراهیم حسنبیگی، نویسنده رمان «محمد ص » به مناسبت مبعث
فرشاد شیرزادی- روزنامه نگار
ابراهیم حسنبیگی، نویسنده انقلاب و دفاعمقدس است. یکی از مهمترین کتابهای او «محمد(ص)» است که تا به امروز به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی، ازبکی، اسپانیایی، فرانسوی و روسی ترجمه شده است. به مناسبت مبعث حضرت رسول اکرم(ص) با خالق رمان «محمد(ص)» گفتوگو کردیم.
سجایای پیامبر اعظم(ص) چگونه در تهران امروز نمود و ظهور بیرونی دارد؟ نهتنها بهعنوان داستاننویس که بهعنوان یک شهروند اهل اندیشه و تفکر میخواهم این موضوع را با زبانی ساده برایمان بررسی کنید.
پیش از هر چیز اجازه میخواهم که مبعث حضرت رسول اکرم(ص) را به شما و مخاطبان تان تبریک بگویم. اما پاسخ پرسش شما: ما مسلمانان از پیامبر اعظم(ص) سجایای زیادی میدانیم. اغلبمان در زندگی روزمره رفتار و کنشهای اجتماعی و خانوادگی خودمان را با شاقول سجایای پیامبر(ص) میسنجیم و معتقدیم آنچه را که پیامبر به آن امر فرموده و تأکید ورزیدهاند، انجام دهیم و از آنچه ما را بدان نهی کرده، فاصله بگیریم. لذا اصولا ما مسلمانان همه زندگیمان را اگر بخواهیم، میتوانیم براساس معیارهایی که در رفتار، کردار و در مجموع سیره پیامبر عظیمالشأن اسلام سراغ داریم، تنظیم کنیم.
این رفتار و منش به شکل نسبی در تهران افتاده و شاهد آن هستیم؟
این اتفاق همانطور که به درستی به آن اشاره کردید همیشه و بهطور مطلق رخ نمیدهد و طبیعی است. در زمان خود پیامبر عظیمالشأنمان نیز همه امت شان پیرو سجایا و کرامات و سیره ایشان نبودند. اما در تهران که به آن اشاره کردید، ظاهر موضوع، این مهم را در خود پنهان دارد و نشان نمیدهد. اغلب مردم، تهران را شهری خشن، شهری با مردمان شتابزده، کمعاطفه و شهری دارای خلافهای اجتماعی فراوان میشناسند. این موضوعی است که رسانههای داخلی به آن اشاره دارند و آن را منعکس میکنند اما در بطن و متن کلانشهر تهران، واقعیت چیز دیگری است. ما بسیاری از مردم را میبینیم که دارای سجایای بالای اخلاقی و رفتاریاند. تابع احکام و رفتارهای پیامبر(ص) هستند. متأسفانه ما این دسته را نمیبینیم یا کمتر به جای میآوریم. اینها انسانهایی هستند که احسان و کار خیر و دستگیری میکنند و هدایت دیگران را به هر نحوی و در هر سطحی برعهده میگیرند و اتفاقا مسئولیتپذیر هم هستند. امابهدلیل آموزههای دینیشان، رفتارشان را بازتاب نمیدهند و علاقهای ندارند که برخلاف آنچه باید بازگو شود، بیان کنند. بنابراین در بدو امر ما نیز چشم بر همه این سجایای برگرفته از پیامبر اسلام(ص) در پایتخت میپوشیم. صد البته همین تقوا هم از سجایای پیامبر اعظم(ص) است. من که بیش از 40سال در تهران زندگی کردهام، میدانم که لایههای درونی تهران بسیار عمیق است. تهران سرشار از آدمهای دوستداشتنی است.
به لایههای مختلف مردم اشاره کردید که متدیناند. پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد(ص) پیش از هر چیز برابری و برادری را در بطن و متن رحمانیت اسلام خاطرنشان میکنند. این برابری، برادری و کرامتی را که به آن اشاره کردید، در کجاها و در چه مقاطعی در تهران به چشم دیدهاید؟
اوج این کرامت و سجایا و لمس کردنش با همه وجود و عمل به آن را در اواخر دهه50 و اوایل دهه60 دیدم و همچنین با اوجگیری انقلاب اسلامی. دستکم باور 99درصدی که در همهپرسی ابتدای انقلاب شرکت کردند این بود که دین پیامبر و احکام اسلام باید سرلوحه و منشأ حکومت و ملت قرار گیرد. ما این برابری و برادری را با همه وجود در ابتدای انقلاب حس کردیم. ماههای نخست انقلاب، پس از پیروزی، بعد از آن همه سختی و محاصره سیاسی و تهدیدها و سپس 8سال جنگ، اوج سجایای پیامبر اعظم(ص) را در تهران بزرگ میدیدیم. باید یادآور شوم که اگر کشور دیگری جای ما بود به هیچ عنوان نمیتوانست از زیر بار چنین جنگی، سر برآورد اما آنهایی که دستهایشان را به هم دادند و به سیره پیامبر برابر و برادر بودند، بر جنگ 8ساله هم فائق آمدند. ما در انقلاب اسلامی واقعا از دین خدا و پیامبر اکرم(ص) آموختیم. شاید باید عنوان کرد که بیش از یک دهه هم به پررنگترین شکل ممکن به این آموزهها عمل کردیم.