پایان روزگار تاکسیتلفنی
درباره بازار کساد فعالان صنف خودرو کرایهای
سحر جعفریان- روزنامهنگار
از زمانی که مسیرهای خاکی شهر و روستاها با درشکه و گاری، آن هم قران به قران طی میشد یا کمی بعدش که چرخ اتولها و کرایهها شروع به چرخیدن بر کف تازه سنگ و آسفالت شده معابر کرد قرنی میگذرد؛ قرنی که در میانه آن آژانسهای تاکسی با نسلی از شوفران کت و شلواری تا شوفرانی با پشت موهای فرفری بلند پدید آمدند. وظیفهشان جابه جایی مسافران از گوشه و کنار یک محله به منتهیالیه محله دیگر بود. طولی نکشید این آژانسها یا مؤسسات تاکسیتلفنی به جزو لاینفک زندگی شهری تبدیل شدند و تحرک و زیست شهروندان بدون فعالیت آنها قابل تصور نبود. آنچنان که روایتشان در اواخر دهه 70 شد قصه قسمتهای مختلف سریال «آژانس دوستی» یا انگیزهای مضاف برای تاسیس معدودی از آژانسهای تاکسی ویژه بانوان. از آن سالها نیز روزگاری گذشت و با پیشرفت تکنولوژی و استفاده روزافزون از اپلیکیشنهای متمرکز بر صنعت حملونقل شهری، تاکسیهای اینترنتی شکل و سرعت گرفتند؛ تاکسیهایی که فاصلهشان با مسافران به قدر یک گوشی بهدست گرفتن و چند کلیک در اپلیکیشن بوده و هست. آری این گزارشی است کوتاه از اوضاع و احوال فعالان تاکسیهای تلفنی که در رقابت با تاکسیهای اینترنتی گویی نفسشان به شماره افتاده است.
دخل و خرجمان نمیخواند
روی شیشه کدر یکی از تاکسیتلفنیها در یکی از محلههای جنوبی شهر بنر رنگ و رورفتهای که با وزش هر باد ملایمی تکان میخورد خودنمایی میکند. روی بنر کهنه نوشته شده است: به تعدادی راننده متعهد با خودرو مناسب و تمیز نیازمندیم. بهرام که حدود 40سال دارد از آشپزخانه دود گرفته همان تاکسیتلفنی با یک استکان بزرگ و لبریز از چای غلیظ بیرون میآید. همین که متوجه موضوع گزارشمان میشود انگار سر درددلش باز شده باشد که میگوید:«ای بابا! گذشت آن زمان که برای خودمان برو و بیایی داشتیم. آن دهه 70 بود که اگر شانس میآوردیم و راننده تاکسیتلفنی میشدیم نانمان توی روغن بدون پالم بود.» از کنایه خود به خنده میافتد و یک نفس چای غلیظش را سر میکشد. آن طرف، اسماعیل یکی دیگر از رانندگان تاکسیتلفنی روی کاناپه زهوار دررفتهای لم داده است. او نیز با حسرت میگوید:« آن سالها مثل حالا نبود که هر کس برای خودش ماشین داشته باشد، حتی هر خانواده هم یک ماشین نداشت. اصلا اینطور نبود که هر نوجوان و جوانی توقع خودرو داشته باشد. برای همین کسبوکار ما رانندگان و صاحبان تاکسیتلفنیها با احتساب هزینههای جاری ملک، سوخت، استهلاک ماشین و حق کمیسیون و چند چیز دیگر باز هم خوب بود.»
انگار که یاد نکتهای مهم افتاده باشد بلافاصله ادامه میدهد:«شاید بگویید کسب و کارمان خوب بود چون کرایههایمان بالا بود اما راستش نه. نرخ کرایههایمان به نسبت آن هزینهها که بخشیشان را برایتان شمردم گران محسوب نمیشد.» ابرویی بالا میاندازد و میگوید:«حالا نه که نرخ این تاکسیهای اینترنتی که خیلیهاتان برایش سر و دست میشکنید، کم و ارزان است! نرخ کم و ارزانشان برای روزهای اولی بود که میخواستند بازارگرمی کنند. الان اما به هر بهانه کرایههای خارج از مصوب میگیرند.»
بنا بر آخرین اعلام اتحادیه خودرو کرایه و مؤسسات توریستی تهران، در شهریورسال جاری، پیش از آغاز فعالیت تاکسیهای اینترنتی، همهگیری کرونا و افزایش شدید قیمت خودرو، هزار و 850 راننده عضو اتحادیه تهران بودند که در حال حاضر این رقم به 400عضو رسیده است.
دست تاکسی اینترنتی بالای دست تاکسیتلفنی
به سختی میتوان تاکسیتلفنی یا آژانس خودرو کرایهای دیگر آن حوالی پیدا کرد. به ناچار راهی محله و منطقهای همجوار میشویم. نزدیک چند مسافرخانه در میدان راهآهن نشانی از یک تاکسیتلفنی قدیمی یافت میشود.
هرمز، با بیش از 65 سال سن، صاحب آن است که پشت دخلش نشسته. شوخی یا جدی میگوید:«دست بالای دست بسیار است دیگر! وقتی شهرها بزرگ شدند و خیابانها کش آمدند اتومبیل و تاکسی جای درشکه و چرخ گاری را گرفت. اینطوری شد که به مرور زمان شغلی جدید برای امثال ما بهوجود آمد. آن موقعها، همصنفان ما را بیشتر با عنوان کرایهکش میشناختند. بعدها اما صدایمان کردند آژانس. اینترنت که آمد پشتبندش هزار تا شغل دیگر آمد.
یکیشان همین تاکسیهای اینترنتی بود که از اوایل دهه 90 خیلی از تاکسیهای تلفنی را تعطیل و بسیاری از رانندگانشان را بیکار کرد. خلاصه اینها هم شدند، دست بالای دست ما!» تلفن زنگ میخورد. مشترک 223است؛ متصدی واحد پذیرش مسافرخانه «دلپذیر» که گهگاه به سفارش مشتریهایش، به تاکسیتلفنی آنها درخواست خودرو میدهد.
صدای علی از قسمت استراحتگاه رانندگان که دیواری کوتاه آن را ازنظرها پنهان داشته، به گوش میرسد:«میبینید دیگر، مشترهایمان همین چند مسافر مسافرخانههای اطراف و گاهی هم رهگذرانی هستند که یا گوشی هوشمند ندارند و یا سر از اپلیکیشنهای تاکسی اینترنتی در نمیآورند.» کسادی بازار و دو دوتایی که برایش چهار تا نمیشود حسابی کلافه و بیحوصلهاش کرده که اینطور به گفتوگویمان خاتمه میدهد:«آخر این حال و روز هم گزارش و نوشتن دارد، دختر؟! از شغلمان دارد یواش یواش فقط خاطره میماند برای کتابهای درسی آیندگان.» طبق گفتههای هرمز تا قبل از فعالیت تاکسیهای اینترنتی، روزانه بیش از صد سرویس با حداقل 15 راننده داشتند. این در حالی است که فعالان این صنف با وجود مشکلات فراوان از تامین مکان مورد نظر تاکسیتلفنی، ضمن اختصاص واحدهای مجزا برای پذیرش، آشپزخانه، استراحتگاه و پارکینگ ویژه خودروهای تاکسیتلفنی تا افزایش نیافتن سالانه نرخ کرایه با هدف حفظ بازار مشتریان همچنانامید به بهبود شرایط شغلی خود دارند.
فعالان این صنف با وجود مشکلات فراوان از تامین مکان مورد نظر تاکسیتلفنی، ضمن اختصاص واحدهای مجزا برای پذیرش، آشپزخانه، استراحتگاه و پارکینگ ویژه خودروهای تاکسیتلفنی تا افزایش نیافتن سالانه نرخ کرایه با هدف حفظ بازار مشتریان، همچنان امید به بهبود شرایط شغلی خود دارند