محمدهاشم اکبریانی | روزنامه نگار:
هر روز در خیابانها رانندگی میکنیم، در پیادهروها راه میرویم، وارد ساختمانی که محل کار ماست میشویم، به مغازه میرویم، چشمهایمان دیوار و ماشین میبیند و.... همه اینها یعنی رابطه ما با شهر. گرچه این رابطه را در رفتن به پارکها و تماشای گل و گیاه میتوانیم ببینیم، اما میزان آن چندان نیست که بتوان گفت، زندگی در تهران یعنی تماشای گل و گیاه.
اما خیابان و پیادهرو، ساختمان محل کار و مغازه و دیوار و ماشین در شهر ما چگونه است؟ پاسخ بدیهی است و همه میدانند و از آن گفتهاند. همه آنها تبدیل به آزاردهندههایی شدهاند که روح انسان را زخم میزند. همینهاست که باعث میشود ما با شهر قهر کنیم. این قهر از آن نوعی است که 2نفر کنار هم هستند، اما یکدیگر را نمیپذیرند. ما و شهر گرچه کنار هم هستیم اما یکدیگر را نمیپذیریم.
این قهر، فقط به رابطه ما و شهر محدود نمیشود. برای ساکنان شهر این سؤال همیشه وجود دارد که چرا شهر به اینجا رسید؟ پاسخ به این پرسش است که پای مدیریت شهری را هم پیش میکشد.
از آنجا که شهرهای ما با مشارکت مردم اداره نمیشوند، لذا شهر، هرچه هست، محصول برنامه و تصمیمات مدیران شهری است. در واقع در ذهن بسیاری از ما شهر یعنی مدیریت شهری. از اینجاست که قهر با شهر معنای قهر با مدیریت شهری را خواهد داد و این بزرگترین آفتی است که میتواند گریبان مدیریت شهری را بگیرد. قهر با شهر و مدیریت شهری اجرای تصمیمات و برنامهها را اگر نگوییم ناممکن که بسیار سخت میکند. به فکر باشیم که مردم با شهر قهر نکنند.
یکشنبه 10 تیر 1397
کد مطلب :
21522
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/L5Zv
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved