پیشگیری از آسیب؛ اولویت اقدامات حوزه فرهنگی
نرگس معدنیپور، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران
به طور کلی رویکرد مدیریت شهری در حوزه آسیبهای اجتماعی، پیشگیری از بروز آسیبها چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ اجتماعی است. در مباحث فردی، اقدامات پیشگیرانه مربوط به اعتیاد افراد میشود؛ چرا که وقتی فردی در دام این بلای خانمانسوز گرفتار میشود، مشکلات و پیامدهای شوم دیگری در پی خواهد داشت. در مباحث اجتماعی هم باید از وقوع یا بروز آسیبی چون خانههای تحت عنوان پلاک قرمز و ... جلوگیری شود. مبنای ما بهوجود نیامدن فرد آسیب دیده و خانههای پلاک قرمز و کلونیهایی چون محلات هرندی، شوش، خلازیر، دره فرحزاد و ... است؛ بنابراین زمانی میتوانیم مدعی شویم که از وقوع آسیب اجتماعی جلوگیری و پیشگیری میکنیم که برنامه و اقدامات پیشگیرانه در دستور کار داشته باشیم و در راستای تحقق آنها گام برداریم. فرهنگسازی و آموزش به خانوادهها بهترین راهکار و نخستین گام در حوزه پیشگیری است و مبنای ما در حوزه فرهنگی و اجتماعی، خانوادهها هستند و سعی داریم با آموزش به خانوادهها، والدین، زوجهای جوان و حتی فرزندان، زمینه فرهنگسازی را فراهم کنیم تا بتوان با همراهی آنها، کارهای زیربنایی و پیشگیرانه مؤثری در حوزه آسیبهای اجتماعی انجام داد. در راستای همین هدف است که شاهد اجرای برنامههای آموزشی در قالب جشنوارهها و همایشها هستیم که با استقبال خوب شهروندان هم مواجه میشود.
باورمان این است که زمانی میتوانیم در هر کاری، بهویژه حوزه آسیبهای اجتماعی موفق باشیم که مردم مشارکت کنند و پای کار بیایند. علاوه بر آن میتوان در این حوزه از ظرفیت و تجربههای موفق سازمانهای مردمنهادی که مورد اعتماد شهروندان هستند و گروههای جهادی هم بهرهمند شد؛ گروههایی که حلقه میان مردم و نهادهای اجرایی هستند و فرایند کارها را تسریع و تسهیل میکنند. در واقع این حلقههای میانی از جنس مردم هستند و کارشان هم مردمی است و برای مردم تلاش میکنند و از اینرو با حمایت و همراهی آنها بهتر میتوان مشارکت شهروندان را جلب کرد. همچنین از آنجا که مردم به سازمانهای مردمنهاد اعتماد دارند، مشارکت آنها در آموزش و فرهنگسازی تأثیرگذارتر خواهد بود. نقطه قوت سازمانهای مردمنهاد، مستمر و پایداربودنشان است. این حلقههای میانی با تغییر مدیریت، دستخوش تغییرات نمیشوند و همواره مستمر و پایدار هستند؛ بنابراین وظیفه ما در حوزه اجتماعی این است که با حمایت و تقویت این نهادها از ظرفیت آنها در کاهش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی استفاده کنیم. نکته قابل تامل این است که اقدامات در حوزه فرهنگی زمانی تأثیرگذار خواهد بود که تداوم داشته و پایدار باشند که توفیق نهادهای مردمی تضمینی بر این هدف است. بهعنوان مثال، در این دوره مدیریت شهری عزم خود را برای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جزم کردهایم و از طریق حلقههای میانی، این گروههای هدف را شناسایی میکنیم و توسط مجریان سازمان خدماتشهری و خیرین و سازمانهای مردمنهاد، آموزشها ارائه و گامها برای توانمندسازی برداشته میشود. در ادوار گذشته مدیریتشهری شخصا متولی این کار بود که با تغییر مدیریت، این کار متوقف شد و با تجربه تلخ در این زمینه در این دوره رویکردمان را تغییر دادیم و حلقههای میانی را تقویت کردیم. سازمان خدمات و مشارکت اجتماعی هم رویکردش مشارکت اجتماعی است و با استفاده از جلب مشارکت خیرین و سازمانهای مردمنهاد، اقدامات پیشگیرانه را پیگیری میکند. همچنین ازدواج آسان و کارآفرینی هم به این سازمان واگذار شده است، اما بخش زیادی از کارها و برنامهها به سمت کاهش آسیبهای اجتماعی سوق داده شدهاند.
در نهایت افراد در معرض آسیب باید شناسایی شوند، مانند خانوادههای آسیبدیده و زنان سرپرست خانوار و ... همچنین درصد کمی هم به افراد آسیبدیده اجتماعی خدمات ارائه میدهند و تصور جامعه این است که افراد آسیبدیده، هدف اصلی این سازمان است، اما اولویت و هدفگذاری اصلی و مبنا جلوگیری و پیشگیری از آسیب است که قطعا به جدیت پیگیری خواهیم کرد.