حامد فوقانی روزنامهنگار
جام جهانی فوتبال آنقدر هیجان دارد که خیلی از کارمندان را ناگهان از پشت میز کار بلند کند تا ببینند برزیل سرانجام دروازه کاستاریکا را باز کرده یا هنوز هم نیمار با آن موهای فرفری نتوانسته کاری بکند کارستان؟ و همچنان عدهای بهخاطر از دست رفتن یکی پس از دیگری موقعیتهای قناری کوچک (لقب تیم برزیل بهخاطر وجود این پرنده و رنگ پیراهن اصلیشان) دست در موهای خود میبرند. یا مغازهداران در میان همه مشکلات بازار و اقتصادی از هم بپرسند که آخر انگلیس چندتا به پاناما زد؟ جامجهانی آنقدر لذتبخش است که خانم خانهدار دیگر غرولندکنان به شوهر و بچهها نگوید «چقدر فوتبال؟ 22نفر در زمین دنبال یک توپ و شما حرص و جوشش را میخورید!»؛ او که احتمالا این روزها پا به پای بقیه در پیشبینی نتایج شرکت میکند و رنگ چهرهاش هم از برد و باختها عوض میشود. تاثیر جامجهانی حتی بیشتر از اینهاست؛ تا حدی که آموزش و پرورش در تنظیم زمانبندی امتحانات پایان سال تحصیلی، نیمنگاهی هم به برنامه این تورنومنت بزرگ میاندازد. تب بالای جامجهانی آنقدر زیاد است که باعث شود بسیاری از دانشجویان به ناچار تغییراتی در انتخاب واحد خود بدهند تا زمان آزمونهای پایان ترمشان با بازیهای حساس تداخل پیدا نکند. و البته آنقدر که مسئولان را مجاب کند در ورزشگاه آزادی برای تماشای بازی ایران از طریق نمایشگر به روی
بانوان باز شود.
حالا بیایید به ماجرای جامجهانی و فوتبال و هیجاناتش، از زوایهای دیگر نگاه کنیم. خیلیها هستند که 4سال به تماشاگران پروپا قرص فوتبال به قولی تیکه میاندازند که «آخه چرا دیگران بازی کنند و پولش را بگیرند و آنوقت شماها وقتتان را هدر کنید؟» مثل همانهایی که طرفداری از یکتیم باشگاهی را کاری بیهوده میدانند. به فرض خیلی از این دسته افراد و در حالت خوشبینانه فقط بازیهای تیمملی ارزش دیدن دارد؛ آنهم نه همه بازیها بلکه بازیهایی در سطح جام ملتها یا جامجهانی. پس اگر اینطور باشد چه بهتر بازیهای باشگاهی هیچگاه از طریق صداوسیما پخش نشده و در استادیومها تنها برای بازیهای ملی به روی تماشگران باز شود. اما آیا نتیجه چنین فرضی رونق کسب و کار، درسخوانتر شدن دانشآموزان و کاهش بیکاری است؟ پاسخ سوال، به اعتقاد کارشناسان و پژوهشگران اجتماعی منفی است. آنها برعکس معتقدند که مدیریت درست فوتبال و تماشای بازیها نهتنها تاثیر منفی روی بدنه جامعه نمیگذارد بلکه میتواند بر کوچ رخوت از میان مردم و جایگزین شدن لذت و پویایی بهجای آن مفید باشد. البته و صدالبته که فوتبال هم باید از منظرهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به شکل صحیح از سوی مسئولان مدیریت شود و هم خانوادهها کنترل مناسبی روی فرزندان از این منظر
داشته باشند.
در تاریخ هیچگاه دیده نشده که یکفیلسوف، دانشمند یا یکتاجر بزرگ بهخاطر دنبال کردن بازیهای فوتبال از روند طبیعی کار و هدف خود خارج شده باشد. میتوان خیلی از فیلسوفان و دانشمندان بزرگ را مثال زد که تا مدتها حتی راجعبه یک گل فکر میکردند. مثل هایدگر، فیلسوف اتوکشیده آلمانی. او که در مدت زمان بازیهای جام باشگاههای اروپا، به خانه همسایه میرفت تا با تلویزیون آنها، بازیها را تماشا کند. میگویند روزی مدیر تئاتر فرایبورگ، هایدگر را در قطار میبیند و باب صحبت درباره ادبیات را با او باز میکند، اما هایدگر غرق در فضای بازی شب قبل، از فرانس بکنباوئر میگوید و از الهامبخشی و آسیبناپذیری این بازیکن.
از این گذشته دانش در فوتبال روز به روز گستردهتر میشود. از تکنیکهای آنالیز گرفته تا تکنولوژیهایی که برای کمک به مربیان، داوران، تماشاگران و... تولید شده و به کار میآیند. شاید جالب باشد بدانید که اخیرا کاورهای مجهز به یکسیستم ثبت آمار عرضه شده که میتواند تمام اطلاعات بازیکنان فوتبال را هنگام تمرین از نظر میزان مسافت طی شده، ضربان قلب، توانایی عضلات در استارتها، تنفس و... اندازهگیری کند. این سیاستی است که نه امروز و دیروز بلکه از گذشته در فوتبال قالب و هدف بوده و هست. به یاد بیاورید که شوت سهمگین روبرتو کارلوس برزیلی به فرانسه در سال1997؛ همان ضربه کاشتهای که سبب شد یکگروه از متخصصان فیزیک برای تحلیل آن تشکیل شود. دست آخر هم کریستوفر کلانت رهبر تیمی از فیزیکدانان پلیتکنیک «ایکول» گفت: «مسیری که توپ طی کرد به شکل حلزون بود. اینگونه توپ هرچه در فاصلهای طولانی جلوتر میرود، پیچها و انحنایش افزایش پیدا میکند. این رویداد تاثیر مگنوس روی بهثمر رسیدن این گل را به اثبات میرساند. در واقع بر اثر افزایش اصطکاک وارد شده روی توپ توسط اتمسفر اطراف آن بهوجود آمده است.» او معتقد بود که ضربه کارلوس بر توپ اصلا اتفاقی نبوده و چنین گلی مهارت
خاصی را میطلبد.
از این دست اظهار نظرهای علمی درمورد فوتبال کم نیست. فوتبال نشان داده که زوایای پیچیدهای دارد، زوایایی که بخش قابل توجهی از آن هیجانانگیز است. این ورزش به آسانی مرزها را در مینوردد و بر بازار بورس، اقتصاد، فرهنگ، تعلیم و تربیت و اجتماع تاثیرش را میگذارد. حال اگر حواسمان به بعد منفی باشد، میتوانیم از ابعاد مثبتش لذت ببریم. همانطور که این چند روزه در لابهلای همه موضوعات سیاسی و اقتصادی خیلی آسان به جامعه شادی و تحرک ترزیق کرد. اگر محیط استادیومها سالم شود و اگر هیجانات نوجوانان و جوانان برای تماشای بازیها هرچند در رده باشگاهی سرکوب نشود، بیتردد فوتبال، یکی از بهترین راه حلها برای دور کردن جامعه از سمت ناسالمیها به حساب میآید. چه ایراد دارد که یکنوجوان ساعاتی فوتبال ببیند و هیجانش را تخلیه کند؟ اگر افراط در کار نباشد و پای رقابت جوانمردانه به کار آید؛ نه مثل آنکه تماشگرانی بهعنوان نماد مردم ایران تا پاسی از شب جلوی هتل اقامت تیم پرتغال در روسیه حاضر شوند و خواب را از چشم کریس رونالدو و همتیمیهایش بگیرند. اگر فوتبال را پس از جامجهانی به شکل درست ادامه دهیم، حتما هم مردم راضی خواهند بود و هم باشگاهها رشد میکنند که حاصلش یک تیمملی قدرتمند است. اینگونه دیگر لازم نیست برای برد خواب را از پرتغالیها بگیریم. پس بیاییم فوتبال را بعد از جامجهانی
ادامه دهیم.
پنج شنبه 7 تیر 1397
کد مطلب :
21295
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/p9rr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved