پولپاشی آفت فوتبال تجارتزده
حسین راغفر؛ کارشناس اقتصادی
ورزش ایران غیر از فوتبالیستها، ورزشکارهای دیگری هم دارد که همگی آنها نیازمند بهرهمندی عادلانه از امکانات و منافع مالی مرتبط با فعالیت تخصصی خود هستند. تخصیص غیرمنتظره حواله واردات چندین دستگاه خودروی خارجی به فوتبالیستهای تیم ملی در جریان رقابتهای جامجهانی2022 قطر از همان ابتدای انتشار خبر در ماههای قبل سؤالبرانگیز بود. افکارعمومی هیچگاه نتوانست تناسب میان این پاداش و کارنامه کاری ورزش فوتبال ایران را پیدا کند. نتیجه منطقی چنین اقدامی نیز درنهایت ابطال مصوبه نهاد صادرکننده چنین مجوزی از سوی دیوان عدالت اداری بود.
ورزشکارهای رشتههای مختلف همواره پاداشهای کلان فوتبالیستها را با حمایتهای ناچیزی که از رشته ورزشی خودشان صورت میگیرد، مقایسه میکنند و این تبعیض تبدیل به احساس دائمی جامعه ورزشی کشور شده است.
شکلگیری چنین احساس تبعیضی در فضای عمومی ورزش کشور قبل از هر چیز ناشی از تصمیمات خارج از قاعده مدیران ورزشی کشور است. رفتارهای مدیریتی در بحث پاداشها و تنبیهها مکانیسم خاص خودش را دارد و اگر ظرافتهای آن رعایت نشود، نتیجهای خلاف انتظار در پی خواهد داشت.
متأسفانه از زمانی که فوتبال در ایران بهاصطلاح حرفهای شد، باب فساد بهصورت گسترده و بیسابقه در این رشته ورزشی گشوده شد. فعالان حوزه ورزش فوتبال بارها به اشکال مختلف به این فساد اشاره کردهاند، اما واکنش درخوری از سوی دستگاههای نظارتی مشاهده نکردهاند. این مسئله ممکن است که مردم دیگر نسبت به مبارزه با فساد فوتبال سرخورده شوند و درنهایت با بیتفاوتی از کنار آن بگذرند؛ این در حالی است که در امر مبارزه با فساد، موضوع مطالبهگری و حساسیت افکار عمومی نقشی اساسی ایفا میکند و اگر مردم ناامید شوند مفاسد، گستردهتر میشوند. افکار عمومی در قضاوت خود نسبت به مدیریت فوتبالی کشور احساس میکند فساد در ورزش کشور از پیگیریهای نظارتی و قضایی مصون است.
فوتبال حرفهای از نظر اخلاق ورزشی از این عملکردهای غیرمتوازن ضربه خورده است و فرصتهای کسب امتیاز و مقام حتی در سطح آسیا را نیز از دست داده است. شاید گفته شود کشورهای دیگر سرمایهگذاری زیادی روی تیمهای ملی خود میکنند، ولی در جواب این عده باید گفت دلایل مختلفی برای ناکامی تیمهای ملی ایران وجود دارد. بیتردید یکی از عوامل این وضعیت، فساد در فوتبال است.
علاوه بر این، ریختوپاشهای بیحساب و کتاب در فوتبال کل مناسبات جامعه را تجارتزده کرده و این در حالی است که در شهرهای ما زمین فوتبال برای ورزش رایگان جوانان وجود ندارد. این مثالی از مسئولیتهای مدیریتی در حوزه ورزش است. خلأ اماکن ورزشی عمومی فرصتهای رشد را از جوانان گرفته و در مقابل، تلاش میشود گزینههای نامناسب، پاداشهای غلوآمیز و حمایتهای عجیب و غریب درنظر گرفته شود که اتفاقا خلاف رشد فوتبال حرفهای است.
صرف مبالغ هنگفت در یک بخش، فرصت بخشهای دیگر را میگیرد. فوتبال تجارتزده، عموم جوانان را از فرصتهای رشد محروم میکند. ورزش فوتبال و مناسبات آن از همین نگاه خصوصیسازی آسیب دید؛ درحالیکه فقط گروه قلیلی از ورزشکاران از شرایط پیشآمده منتفع میشوند و جماعت بسیاری از ورزش کردن طرد شدهاند. برخی برندگان چنین رقابت نابرابری اکنون خودشان اسیر مناسبات رانتی شدهاند و بسیاری از این ورزشکاران وقتی قرار است وارد تیمی شوند، باید بخشی از قراردادهای خودشان را به آدمهای داخل آن مناسبات بدهند. دلالها، واسطهها و حتی برخی مربیان گهگاه از چنین شرایطی منتفع بودهاند؛ این در حالی است که همواره عدالت، رفتار متعادل و خیر جمعی بالاتر از پولپاشیهای خاص بوده است.