نمایش هنر کدبانوی پونکی
روستای پونه در غرب تهران ازجمله روستاهایی بود که بخش مهمی از آن جزو املاک فرمانفرما قرار داشت، برای همین آداب و رسوم مردمان روستای پونه که بعدها به پونک تبدیل شد تحتتأثیر اربابفرمانفرما بود. مثلا سنت دیرینه یلدا در خانه ارباب و اطرافیانش با خانه محلیها متفاوت و پروپیمانتر بود.
معصومه پونکی، از بانوان پا بهسنگذاشته پونک میگوید: «فصلهای بهار و تابستان روزهای کار و تلاش برای مردم بود. کشاورزها کشاورزی و باغداران باغداری میکردند. با سرد شدن هوا این مشاغل تعطیل میشد و کشاورز و باغدار بعد از برداشت محصولاتشان فرصت استراحت پیدا میکردند؛ برای همین شب یلدا و جشن آن را باید آغاز استراحت روستانشینان بدانیم. زنان هم پابهپای مردان در نیمه نخست سال کار میکردند. درست کردن خوراکیهای مخصوص زمستان، خشک کردن انواع سبزی و میوه، آماده کردن تنقلات و... بسیار زمانبر بود. برای همین سفره یلدایی که در هر خانه چیده میشد نشان از هنر کدبانوی خانه داشت.»
یکی از خانههایی که مراسم یلدای معروفی آنجا برگزار میشد خانه کدخدای پونک، مرحوم محمد فدایی، آخرین کدخدای روستاهای غرب تهران بود. احترام فدایی، دختر مرحوم فدایی میگوید: «درهای خانه ما در شبهای یلدا باز بود. پدرم بزرگ محل بود و میزبان میهمانان شبهای یلدا، برای همین سفره خانه ما باید مفصلتر چیده میشد. مادرم به همراه زنان روستا از تابستان تنقلات یلدا را آماده میکردند. یادم میآید هسته زردآلود را دور نمیریختیم و جمع میکردیم تا دانهاش را برای یلدا تفت دهیم و سر سفره بگذاریم.»
زنان روستا حتما آش، پلو و گاهی کوکوسبزی نیز برای شام یلدا آماده میکردند. آنان پونههایی را که در حاشیه رودخانه روستا میرویید، خشک میکردند و در کوکوی یلدا میریختند.