• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
پنج شنبه 9 آذر 1402
کد مطلب : 210916
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Bg2zY
+
-

15سارق حرفه‌ای خودرو در عملیات ویژه پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند

سرقت 45خودرو با جرثقیل

گزارش
سرقت 45خودرو با جرثقیل

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

15سارق حرفه‌ای که در قالب 2باند دست به سرقت خودرو در پایتخت می‌زدند از سوی پلیس دستگیر شدند و به سرقت بیش از 45خودرو اعتراف کردند.
به‌گزارش همشهری، سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران صبح دیروز درباره این عملیات گفت: سارقان دستگیر شده اقدام به سرقت‌ خودروهای تولید داخل می‌کردند و روش آنها نیز اینگونه بود که پس از شناسایی خودروی موردنظرشان، با استفاده از جرثقیل آن‌را به نقطه‌ای از شهر انتقال داده و به مالخر می‌فروختند.
وی ادامه داد: افراد دستگیر شده تاکنون به ۴۵فقره سرقت خودرو با همین شیوه اعتراف کرده‌اند و تحقیقات از آنها همچنان ادامه دارد. به‌گفته سردار گودرزی، تاکنون ۲۰خودروی مسروقه از سارقان کشف و 25خودرو نیز شناسایی شده که به‌زودی‌‌ به مالکان تحویل داده خواهد شد. رئیس پلیس آگاهی تهران با اشاره به اعتراف برخی از سارقان که مدعی بودند تعدادی از خودروهای مسروقه مجهز به دستگاه‌های ردیاب بودند اما این دستگاه‌ها خراب بوده یا کار نمی‌کردند، گفت: در این خصوص باید ایراد این ردیاب‌ها برطرف شود و این موضوع را با سازمان استاندارد نیز مطرح کردیم و قرار شد اقداماتی در این زمینه انجام شود.


دستمزد 30میلیونی برای 6ساعت رانندگی
مجتبی 23ساله و تازه داماد است. او که یکی از مجرمان دستگیر شده در تازه‌ترین عملیات پلیس آگاهی تهران است، می‌گوید در تدارک مراسم عروسی‌اش بوده و به همین دلیل سر از این باند درآورده است.

به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟
من راننده ماشین‌های سرقتی بودم و نقشی در سرقت آنها نداشتم. فردی که ماشین‌های سرقتی را خریداری کرده بود، آنها را پر از مشروبات الکلی می‌کرد و من وظیفه داشتم این محموله را از غرب کشور به تهران منتقل کنم.
از سرقتی بودن ماشین‌ها خبر داشتی؟
بله، خبر داشتم اما باز ریسک کردم.
چرا؟
چون پولش خوب بود؛ برای چند ساعت رانندگی 30میلیون تومان به حسابم واریز می‌شد. این، رقم کمی نیست. به هرکسی پیشنهاد بدهید وسوسه می‌شود! به‌خصوص برای من که در تدارک مراسم عروسی‌ام بودم و از بخت بدم بیکار هم شده بودم.
کارت چه بود؟
در یک کارخانه، کارگری می‌کردم اما چون اوضاع کار خراب بود، اخراج و بیکار شده بودم.
چطور با این باند آشنا شدی؟
در جست‌و‌جوی کار بودم که در یکی از شبکه‌های مجازی چشمم خورد به یک آگهی. پای آن شماره‌ای نوشته شده بود. وقتی زنگ زدم متوجه شدم طرف تهران است. او همشهری من بود که با هم قرار گذاشتیم. اسمش سامان بود؛ بعد از اینکه سامان را دیدم متوجه شدم وی یک سارق حرفه‌ای خودروست که با افراد خلافکار کار می‌کند. او مرا به فرد دیگری معرفی کرد و فقط فهمیدم که آنها باندی کار می‌کردند. نفر دوم به من گفت 6ساعت رانندگی می‌کنی و 30میلیون تومان دستمزد می‌گیری. می‌گفت داخل ماشین، مشروبات الکلی جاسازی شده که من باید آن را از یکی از شهرهای مرزی کشورمان به پایتخت می‌رساندم. محموله را تحویل می‌دادم و پولم را می‌گرفتم.
چند مورد انجام دادی؟
باور کنید تعداد دقیقش را یادم نیست اما چند ماهی می‌شود که کار می‌کنم. پول‌ها هم خرج خرید وسیله و پول پیش خانه شده بود.
نمی‌ترسیدی گیر بیفتی؟
می‌ترسیدم یا نمی‌ترسیدم، فرقی نداشت! درنهایت که گیر افتادم. اما خب می‌دانستم کار خلاف، ریسکش بالاست. طمع پول موجب شد تا ادامه بدهم و درنهایت دستگیر شوم.

سفارش سرقت
مهدی فوق دیپلم مکانیک دارد و با یک وسیله نشان می‌دهد که چطورمی‌تواند به راحتی ماشین‌ها را سرقت کند. او تبحر خاصی در سرقت خودرو دارد و می‌گوید که ماه‌هاست سفارشی کار می‌کند.

چطور سفارش سرقت می‌گرفتی؟
مثلا یک نفر می‌گوید پژو پرشیا می‌خواهم. وی اشاره به متهمی که در چند قدمی‌اش ایستاده می‌کند و ادامه می‌دهد: مثلا او
اصغر کوچولوست. مدت‌هاست با اصغر کار می‌کنم. او به من زنگ می‌زند و می‌گوید پژو405 می‌خواهد یا ماکسیما و... من سفارش را می‌گیرم و مشتری مبلغی به حسابم واریز می‌کند. سپس من می‌افتم دنبال ماشینی که سفارش گرفته‌ام. آن را سرقت می‌کنم و 24ساعت کنار خیابان نگهش می‌دارم تا ببینم سیستم ردیاب دارد یا نه. اگر داشته باشد که صاحبش می‌رسد و بی‌خیالش می‌شوم. می‌روم سراغ ماشین بعدی اما اگر نداشته باشد، پلاکش را تغییر می‌دهم و می‌رسانم به‌دست مشتری. در آخر پولم را می‌گیرم. البته گاهی هم با جرثقیل ماشین‌ها را به شهرهای دیگر منتقل می‌کردیم؛ مثلا وانمود می‌کردیم ماشین در جاده خراب شده و باید بکسل شود تا ‌نزدیک‌ترین تعمیرگاه.
چقد دستمزدت بود؟
خب بستگی به ماشینش دارد. پژو405 یا پرشیا حدود 50، 60میلیون تومان. زانتیا 100میلیون. ماکسیما و مزدا3 بالای 150میلیون تومان.
شگرد این سرقت را چطور یاد گرفتی؟
به یک سارق حرفه‌ای خودرو پول دادم و سرقت را یاد گرفتم. البته خب استعدادش را هم دارم. من فوق‌دیپلم مکانیک دارم. تخصصم ماشین است. معمولا سرقت‌ها را ظرف 5ثانیه انجام می‌دهم. وی سپس وسیله‌ای که شبیه به میله فلزی است را در دست می‌گیرد و نشان می‌دهد که چطور قفل ماشین‌ها را باز می‌کند و آنها را به سرقت می‌برد.
اگر ماشین‌ها خارجی باشد و کد داشته باشد چطور؟
با یک وسیله خاص و کامپیوتر می‌توانم کد آن را به‌دست آورم و ماشین را به سرقت ببرم؛ مثلا کد مزدا3 یا ماکسیما را می‌دانستم و به‌راحتی می‌توانستم این دو نوع ماشین را در کنار خیابان سرقت کنم.
مردم چه کنند که به دام شما سارقان خودرو گرفتار نشوند؟
توصیه من این است که مردم حتما روی ماشین‌هایشان جی‌پی‌اس یا همان سیستم ردیاب وصل کنند. ما سارقان به‌دنبال دردسر نمی‌گردیم و معمولا ماشینی را که ردیاب داشته باشد هرگز سرقت نمی‌کنیم چون به‌راحتی گیرمی‌افتیم، در غیر این‌صورت راحت می‌توانیم ماشین را ببریم.


کولبری که سردسته باند شد
به‌دلیل جثه کوچکی که دارد او را اصغر کوچولو صدا می‌زنند. او سال‌ها پیش کولبری می‌کرد و زندگی فقیرانه‌ای داشت اما حالا تبدیل به یک مجرم حرفه‌ای و صاحب چندخانه و ویلا در شهرهای مختلف شده است. با این حال بار کج به منزل نمی‌رسد و همین چند روز پیش دستگیر شد.

به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟
کار من این بود که ماشین‌های سرقتی را از شخصی به نام سامان می‌خریدم، پلاکش را تغییر می‌دادم و موتورش را تقویت می‌کردم. سپس چندین کارتن مشروبات الکلی لب مرز از کولبران با قیمت خیلی پایین می‌خریدم و داخل ماشین سرقتی جاسازی‌اش می‌کردم. بعد راننده‌ام، محموله را به تهران می‌برد و تحویل مشتریان می‌داد.
برای خودت راننده هم استخدام کرده بودی؟
همیشه دلم می‌خواست پولدار شوم و نوچه داشته باشم. راننده را هم برای انتقال محموله‌ به تهران استخدام کرده بودم. دستمزد کمی نمی‌گرفت؛ برای هر سفر که شاید حدود 6ساعت طول می‌کشید 30میلیون تومان پول می‌گرفت.
این کار برایت چقدر سود داشت که 30میلیون تومان فقط دستمزد به راننده می‌دادی؟
هر باری که به تهران می‌فرستادم 100میلیون تومان دستم را می‌گرفت که 30میلیون تومانش را به راننده می‌دادم.
در این مدت گیر نیفتادی؟
نه. البته چندین بار پلیس به ماشین ما مشکوک شد اما خب فرار کردیم.  موتور ماشین‌های سرقتی را تقویت می‌کردیم. از سیستم دودزا استفاده می‌کردیم  تا پلیس نتواند دید خوبی داشته باشد. علاوه بر این میخ هم هنگام فرار در جاده می‌ریختیم که ماشین پلیس پنچر شود.
ماشین سرقتی را چند می‌خریدی؟
بستگی به نوع ماشین داشت. از 50 تا 150میلیون تومان. از پژو پرشیا و 405 گرفته تا ماشین‌های دیگر را می‌خریدم. ماشین‌هایی که بتوانیم محموله بیشتری داخل آن جاسازی کنیم.
چند وقت است این کار را انجام می‌دهی؟
حدود 6سال. در این مدت با پول‌هایم خانه، ویلا و ماشین خریدم. راستش را بخواهید من یک زمانی خیلی فقیر و بی‌پول بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم جا پای خلافکاران بگذارم تا ثروتمند و سرمایه‌دار شوم.
قبلا کارت چه بود؟
کولبر بودم. می‌رفتم سلیمانیه عراق جنس می‌آوردم و با بدبختی از راه‌های صعب العبور می‌گذشتم تا محموله را به‌دست خریداران برسانم و دستمزد ناچیزم را بگیرم. جانم را می‌گذاشتم کف دستم و کولبری می‌کردم. بعد با خودم گفتم دیگر بس است و وارد خلاف شدم.
با ماشین‌های سرقتی چه می‌کردی؟
بعد از 2‌ماه در جاده‌های خلوت رهایشان می‌کردم.
ماشین‌ها را با سند نمره نمی‌فروختی؟
نه نه. سرقت کار من نبود. من فقط در زمینه قاچاق مشروبات الکلی کار می‌کردم. اما حالا که دستگیر شده‌ام خیلی پشیمانم. چون تحمل زندگی در زندان را ندارم. امیدوارم مجازات سنگینی برایم درنظر نگیرند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید