طوفانالاقصی عمر صهیونیستها را کوتاهتر کرد
چرا مقاومت پیروز شد؟
حسین کاظمزاده-روزنامهنگار
شمار شهدای غزه روز به روز و ساعت به ساعت زیاد میشود.بیش از ۱۴ هزار شهید. هیچ ارادهای هم برای جلوگیری از این ماشین کشتار جمعی گویا وجود ندارد. واقعا دردآور است. بهخصوص که اکثر قریب به اتفاق آنها هم از غیرنظامیان و زنان و کودکان هستند. شاید در ذهن این طور بیاید که تا بدینجا که حماس و فلسطین بازنده میدان جنگ بودند. شمار کشتههای اسرائیل که قابل مقایسه با شهدای فلسطینی نیست علاوه بر این حجم ویرانیها هم مزید بر علت شده است. اما تصویری که رهبر معظم انقلاب نسبت به تحلیل کلان طوفانالاقصی دادند بسیار ملموس و واقعی و مطابق با اتفاقات میدانی درگیری اخیر حماس و ارتش اسرائیل بود. رژیم صهیونیستی در میدان زورآزمایی مسابقه ضربه فنی شده و حالا برای جبران شکست مفتضحانه خود به تماشاگران و طرفداران تیم پیروز حمله میکند. و این حمله نه تنها ثمری برای او ندارد که ضعف بیشتر او را نشان میدهد. به این جهت خوب است یک بار ماجرا را چه از سوی فلسطینیها و حماس و پیروزیهایی که به دست آوردند و چه از جانب ارتش اسرائیل و حامیانش (یا به عبارت دقیقتر، آمریکا و ملعبه دست او اسرائیل) و ضربههای غیرقابل جبران آن رصد کنیم. مجموع این عوامل سبب ضربه فنی رژیم صهیونیستی شد.
روز عملیات طوفان الاقصی
ضربه اطلاعاتی به رژیم و عبور از موانع متعدد نظامی مثل دیوار حائل با هزینه یکونیم میلیارد دلاری و ورود به سرزمینهای اشغالی بهدست آوردن پروندههای متعدد نظامی و اطلاعاتی با توجه به ورود به برخی پاسگاههای نظامی رژیم صهیونیستی به اسارت درآوردن 250 نفر از داخل سرزمینهای اشغالی که نزدیک به نیمی از آنها افسران نظامی ارتشی بودند. از کار انداختن سامانههای ضد موشکی اسرائیل و پرتاب نزدیک به 5000 راکت به سرزمینهای اشغالی و کشته شدن بیش از 1000 نفر دقت کنید که همه اینها نه توسط یک ارتش کلاسیک و نه از سوی یک کشور قدرتمند، بلکه از جانب یک گروه نظامی کوچک بهنام حماس انجام شد و این آسیبپذیری بیش از پیش رژیم صهیونیستی را به چشم همه آورد. به همین جهت، هم سبب انگیزه گرفتن جبهه مقاومت در کل منطقه و حتی جهان شد و هم دلهره و اضطراب را به ساکنان سرزمینهای اشغالی وارد کرد. مسالهای که به این شدت، هیچ وقت در حیفا و تلآویو احساس نشده بود. و این دو را اصلیترین گامها برای نابودی اسرائیل باید دانست. یعنی از بین رفتن هژمونی آمریکا و اسرائیل در دنیا.
جبهه مقاومت
از همان روزهای اول بمبارانهای هوایی خانه و کاشانه مردم غزه، جبهه مقاومت منطقه فعال شد. شکلگیری شبکه مقاومت در مرزهای سرزمین فلسطین اشغالی را میتوان آرایش جدید منطقه دانست. آرایشی که نوید یک نظم جدید است. لبنان، عراق، سوریه، یمن، کمربند محاصره اسرائیل را تنگتر کردند. راهبرد اصلی جبهه مقاومت، درگیر کردن موضعی اسرائیل و جلوگیری از گستردهتر شدن جنگ بود تا رژیم صهیونیستی مجبور به آتشبس شود. چرا که ضربه کاری را همان روز 15 مهر در طوفان به دشمن وارد کرده بودند. ناامنی بنادر و شهرهای اصلی اسرائیل مثل ایلات، عسقلان، حیفا و تلآویو، یکی از نتایج فعال شدن جبهه مقاومت بود. مسالهای که منجر به لطمات اقتصادی جبرانناپذیری به اسرائیل شد. از معلق شدن کریدور هند - خاورمیانه- اروپا که از تلآویو میگذشت تا اختلال در واردات نفتی اسرائیل.
بعد از طوفان الاقصی
از فردای طوفان، حالا رژیم ضربه فنی شده، تلاش کرد با حمله به مردم بیگناه، شکست مفتضحانه خود را جبران کند. بنا به نقل الجزیره، ناظر حقوق بشر اروپا-مدیترانه اعلام کرد که تا امروز اسرائیل مواد منفجره معادل ۲ بمب هستهای روی نوار غزه ریخته است. بیش از 30 هزار تن بمب، سه برابر بمباران هیروشیما، بمبهای فسفری، بمبهای چند منظوره با حجم تخریب بالا که حتی در بیمارستان معمدانی مورد استفاده قرار گرفت. نزدیک به 100 مرکز درمانی را نابود کردند. بیش از 14 هزار شهید که 5000 کودک و 3500 زن بین آنها هستند. مردم مقاوم غزه زیر آتش این بمبها تا به امروز مردانه ایستادهاند و در غم عزیزانشان آیات و ذکر الهی گفتند. حتی یک مورد هم مشاهده نشد که لب به شکایت بگشایند و حماس را مورد انتقاد قرار بدهند. به جرات این را میتوان بزرگترین پیروزی مردم غزه بهشمار آورد. این بدان معنا بود که اراده آمریکا و اسرائیل برای ترساندن مردم غزه، موثر واقع نشد، شکاف میان حماس و مردم رقم نخورد و... .
دولتهای منطقه
کشورهای منطقه از فردای طوفانالاقصی به دو دسته کلی تقسیم شدند: کشورهایی که بهخاطر منافع اقتصادی و سیاسیای که در گرو حفظ رابطه با آمریکا و اسرائیل بود و آنها توان کنار گذاشتن آن را نداشتند و به همین جهت، حامی اسرائیل ماندند و دولتهایی که حامی ملت مظلوم فلسطین قرار گرفتند. از دسته اول شاید بتوان ترکیه ،امارات ، بحرین و آذربایجان را مثال زد که برخی مثل امارات حماس را گروه تروریستی خواندند و برخی هم مثل ترکیه هر چند مواضع ضد صهیونیستیاش گوش فلک را پر کرده بود اما دست از قطع رابطه و صادرات نفت به اسرائیل نکشید. اما یک اتفاق مهم افتاده بود و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به حالت تعلیق کامل درآمد و عربستان صریحا اعلام کرد که دیگر این روند به حالت سابق خود باز نخواهد گشت. عادیسازیای که سرنوشت سیاسی و اقتصادی اسرائیل به آن وابسته بود. چرا که سبب میشد این بیگانگیای که سالهاست در منطقه نسبت به این رژیم غاصب وجود دارد، از بین برود که طوفان الاقصی اجازه نداد.
شکست رسانه
تئودور هرتسل که بنای آژانس یهود را گذاشت خودش یک خبرنگار بود و اصلاً رژیم صهیونیستی بر مبنای رسانه چیده شده است. شاید در طول تاریخ نداشته و نداریم که در یک باریکه کوچک بهنام غزه مظلوم، در فاصله 45 روز 63 شهید از جنس خبرنگار تقدیم شده باشد. رای 120 کشور به قطعنامه ضد صهیونیستی اخیر سازمان ملل متحد و فراتر از آن، حضور گسترده و بیسابقه میلیونها نفر در سرتاسر دنیا در محکوم ساختن جنایات رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، نقطه آشکارساز شکست رسانهای صهیونیسم محسوب میشود. تسلط لابیهای صهیونیستی بر دستگاههای دولتی، امنیتی و رسانههای غربی سالهاست که ادامه دارد. پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی، منظومه رسانهای گسترده صهیونیستها در سرتاسر دنیا، تلاش زیادی برای تصویرسازی کاذب و مجازی و جایگزینی آن با واقعیات و بدیهیات منازعه اخیر در منطقه کرد اما این تصویرسازی حتی از سوی افکار عمومی کشورهای غربی نیز مورد استقبال قرار نگرفت! نام این پدیده را باید شکست غرب و رژیم صهیونیستی در عرصه روایتسازی گذاشت. شاهدش تظاهراتهای گسترده در سرتاسر جهان است که با ابتکارات متعددی توسط خود مردم که به مزاح در فضای مجازی آنها را بسیج آن کشور مینامند، همچنان در حال انجام است. اما به جرات همه این توفیقها در گرو صبر و استقامتی بود که مردم غزه داشتند. مردم در آمریکا و اروپا از رسانههای کذاب غربی عبور کردهاند. مظلومیت غزه سلاحی است که هم از جنگندههای اسرائیل قویتر است و هم از بنگاههای خبرپراکنی غرب! صبر و اراده پولادین فلسطینیها مصونیت رسانهای صهیونیسم را درهم شکست؛ نه از BBC کاری برمیآید، نه از CNN و FOX NEWS و رویترز!