طوفانالاقصی و آیندهای دیگر
اصغر طاهرزاده؛ کارشناس دینی و فرهنگی
این روزها هرچه از غزه سخن بگوییم، کم است؛ آنجایی که حتی فرزند رزمندگان پدرانشان را تشویق میکنند که محکم بایستند و اگر فلسطینیان اسلحههای خود را زمین بگذارند، عملا سیطره اسرائیل را تأیید کردهاند؛ اسرائیلی که در این منطقه گذاشته شده است برای انقیاد کشورهای منطقه در سلطه جهان غرب تا مانع توسعه ملی کشورهای منطقه شود. درنظر به تاریخی که با طوفانالاقصی پیش آمده است، خوب است به موارد زیر توجه شود:
1-شخصیت حضرت امامخمینی(ره) نماد این تاریخ
امروز ما در حماسه طوفانالاقصی ناظر حضور تاریخی انقلاب اسلامی هستیم و در این رخداد، عزم و شخصیت حضرت امامخمینی «رضواناللهتعالیعلیه» را بهعنوان نماد این تاریخ مینگریم. در نتیجه مرحلهای از حیات در مبارزان فلسطینی به ظهور آمده که حضرت امام را آینده آن حیات مییابند و به همین جهت نگران کمی امکانات نیستند؛ زیرا در حیاتی که با حضرت امامخمینی در این تاریخ شروع شده، فرهنگ پیروزی خون بر شمشیر به صحنه آمده است تا نشان دهد که شهادت مرحلهای از مبارزه و پیروزی است و معلوم شود اسرائیل چگونه ضربهپذیر است. مردم فلسطین از طریق حضرت امام و رهبر معظم انقلاب با حیاتی آشنا شدند که امثال یاسر عرفات و محمود عباس از آن غافل بودند و به همین جهت آنان از ادامه مبارزه ناامید شدند و تن به صلحی دادند که سخت تحقیرکننده و آزاردهنده بود. از طریق انقلاب اسلامی به مردم فلسطین، پیروزی نشان داده شد؛ لذا امروز حماس و جهاد اسلامی با امید به رحمت الهی، خودشان نوعی از رهبری صحنه را برعهده دارند و رهبر معظم انقلاب در این رابطه بر پیشانی آنان که اینچنین هوشمندانه وارد صحنه شدهاند، بوسه میزنند.
2-نظر به نفی موجودیت کلی اسرائیل
اگر شما مینگرید که صهیونیسم با شدت تمام برای قتلعام مردم غزه به میدان آمده است، آیا این حکایت از آن ندارد که طوفانالاقصی تمام موجودیت صهیونیسم را تهدید میکند؟ به همان معنایی که رهبر بصیر انقلاب اسلامی در ملاقات با جناب شیخ زکزاکی فرمودند: «شهادت زنان و کودکان و مردان، دل انسان را مجروح میکند، اما بخش دیگری از این قضایا نشاندهنده قدرت باورنکردنی اسلام در فلسطین است و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغاز شده است، به پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینیها خواهد شد.»
وقتی یک گروه و نه یک ارتش اینگونه یکی از 4ارتش بزرگ دنیا را غافلگیر و با عملیات ترکیبی تا 40کیلومتر نفوذ و ژنرالها را اسیر میکند، آیا دیگر آیندهای برای اسرائیل قابل تصور است؟ از این جهت باید به آینده دیگری فکر کرد که حتی آمریکا و اروپا مجبورند در معنای خود و در روش خود و در نگاه خود به دیگر ملل تجدیدنظر کنند. این است هنر زمانشناسی که در امروزمان فردا را نظاره کنیم.
3-با اسلحه و حیله نمیتوان کشورداری کرد
میبینیم، صهیونیستها از «حمله زمینی» و «اعزام ناوها و جنگندههای استراتژیک آمریکا» رسیدهاند به «قتل زنان و کودکان» و ریختن چند ده هزار تن بمب ممنوعه و غیرممنوعه و فسفر سفید بر سر باریکهای که 90درصد جمعیت 2میلیونی آن، غیرنظامیاند! آیا با این نوع اعمال یعنی با قدرت پول و حیله و سلاح و کشتار، میشود برای همیشه ملتسازی و کشورسازی کرد؟
4-بیحاصلی تحریم و محاصره در مسیر مقاومت توحیدی
طوفانالاقصی ثابت کرد تحریم، محاصره و سرکوب مداوم غزه، سبب ضعف جبهه مقاومت نمیشود، بلکه به روحیه و عزم مقابله آنان با تجاوز میافزاید؛ بنابراین عملیات طوفانالاقصی یک اقدام اساسی اولیه در موازنه نظامی و امنیتی میان دوطرف است و جبهه مقاومت از مرز دفاع به میدان حمله وارد شده و البته این گام لازم و نه کافی برای آزادی نهایی است؛ زیرا هنوز باید جهان، جایگاه اسرائیل را که انعکاس روح جهانخواری و نسلکشی غربیان است، بشناسد.
5-گذار از نظم جهانی کهنه
طوفان الاقصی، یک جنگ معمولی نیست، بلکه بخشی از تحولات مربوط به گذار از نظم جهانی کهنه به نظم عادلانهتر و متکثرتر است. طرف بازنده این تحولات که منطقهای وسیع از تایوان در شرق آسیا تا اوکراین در شرق اروپا و فلسطین، سوریه و لبنان در غرب آسیا را شامل میشود، جز آمریکا، اسرائیل و انگلیس نیست؛ به همین جهت نمیتوان نسبت به آنچه بین فلسطین و اسرائیل میگذرد، بیتفاوت بود و ما باید خود را در جهانی احساس کنیم که آن جهان در دل انقلاب اسلامی تا غزه گسترده شده است؛ جهانی که دیگر نهتنها جهان اسرائیل، بلکه جهان جریان استکباری، دیگر امکان ادامه خود را ندارد و عملا معادلات قدرت در حال تغییر است.
6-برکات درک سنتهای الهی
آیا در صحنههای تجاوزی بس سنگین که رژیم صهیونیستی در مقابل مردم فلسطین پیش آورده، بهحق حیات برای مردم فلسطین در سنت الهی اندیشیدهایم یا گمان میکنیم اسرائیل به جهت قدرتی که دارد، پیروزی را نیز صاحب میشود؟ کافی است متوجه حضور فعال سنتهای الهی باشیم تا معنای آینده مردم مبارز فلسطین را فهم کنیم. این است بصیرتی که با درک سنتهای جاری الهی برای انسان پیش میآید؛ امری که ما در کربلا آموختیم و امروز بعد از کربلا با این پیروزیها قابل احساس و لمس است. آیا توجه داریم که سنت خدا، با فریاد مظلومیت فلسطینیان، سنگهای دیروز را به موشکهای امروزین تبدیل کرد؟ و این سنت ادامه دارد و وعدههای فوق تصور الهی در پیش است.
7-مقابله با ایران، عین حضور در جبهه اسرائیل است
در رخداد طوفانالاقصی آنچه ما را به اندیشه دعوت میکند، چیزی نیست جز آنکه جایگاه جریانها روشن و روشنتر میشود تا معلوم شود اپوزیسیون مقابل ایران درواقع فرزندان اسرائیل بودهاند و این هشدارباشی است جدی تا به کلیت جریانها بیندیشیم و نه به ضعفها و قوتهای جزئی؛ زیرا به خوبی روشن شد مقابله با نظام اسلامی ایران، عین حضور در جبهه اسرائیل است. در این حالت میتوانیم متوجه شویم تاریخی در راستای ادامه انقلاب اسلامی در جهان اسلام در حال ظهور است و ما باید جایگاه خود را نسبت به این تاریخ معلوم کنیم تا در جهانی که جهان استکباری نیست، حاضر شویم. اگر کسی همچنان جبهه حق را در این زمانه نشناخته است، بداند که جای دیگری برای اندیشه و تفکر تاریخی وجود ندارد تا خود را در آنجا معنا کند؛ هرچند علامه دهر باشد.
8-عبرتی بزرگ
چهره وحشی تمدن غربی در آینه اسرائیل و امید برای وارونه نشاندادن حقیقت به کمک رسانه، امری است که ما در امروز خود میتوانیم به عبرت بزرگی نایل شویم به همان معنایی که خداوند در قرآن در مورد یهودیان فرمود: «خداوند متعال کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانههایشان بیرون راند. گمان نمیکردید آنها خارج شوند و خودشان نیز گمان میکردند که دژهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود، اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در قلب آنها ترس و وحشت افکند؛ بهگونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند؛ پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم.» (حشر/2)
9-معنای «بهخود واگذاشتگی»
آیا تاکنون از خود پرسیدهایم راز معجزه غیرقابل پیشبینی مقاومت در چیست؟ در این مورد خوب است به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی فکر کنیم؛ راهی که گشودگی آن در دل حضور در آن پیش میآید؛ در مقابل جبههای که تنها با محاسبات مادی آینده خود را پیشبینی و خود را معنا کرده و روشن است که این یعنی «بهخود واگذاشتگی» که عین بیثمری است.