عشق به امام ره مسیرم را تغییر داد
نفس لوطیقاسم هنوز گرمابخش حسینیه و هیئتهای عزاداری است. قاسم نورمحمدی بازمانده نسل لوطیهای بامرام تهران قدیم است. او که کشتیگیر حرفهای بود، بعد از مسابقات سال۱۳۴۷ زندگیاش شکل دیگری بهخود میگیرد. بعد از حقی که از او در این مسابقه ضایع شد، اعتراض کرد و گویی اعتراضش به مزاج مدیران خوش نیامد و او را از کشتی محروم کردند. شاید همین بهانهای بود که او لباس لوطیگری بپوشد و سبک زندگیاش عوض شود. جوانتر که بود پاتوقش شاهآباد بود. آنقدر از لوطی و لوطیگری حرف دارد که میشود چند جلد کتاب دربارهاش نوشت. او لوطیگری را برخلاف باور عام، دعوا و عربدهکشی و زور و زورگیری نمیداند. او لوطیگری را مسلکی برای حمایت و مراقبت از مردم میداند. از نظر او بین لوطیگری و لمپن بودن فاصله زیادی هست. قصه زندگی او با انقلاب و امامخمینی(ره) پیوند خورده است. روزی که اعلامیهای از امام به دستش میرسد و او خط به خط آن را میخواند، گویی دعوتنامهای برای اوست تا از وادی غفلت به سرای آگاهی و شناخت برسد.
قاسم نورمحمدی که سالهاست همه او را حاجی نورمحمدی صدا میزنند، اعتراف میکند که خطا هم کرده است. روزگاری راه کج رفته و نابلد مسیر بوده است. بهخصوص روزگاری که به ناحق از تشک کشتی کنار گذاشته شد، پایش به جمعی باز شد که لات و اوباش محل بودند. او جوان بود و پر از زور بازو و هرکه خلاف حرفش رفتار میکرد دعوای جانانه راه میانداخت. به قول معروف، مسیر زندگیاش در سراشیبی بدی قرار گرفته بود.
او اما راه و رسم زندگی، فرق بین ظلم و مظلوم و عدل و عدالت را از بیانات امامخمینی(ه) بیرون کشید و بر صفحه جانش حک کرد. حالا حاجیقاسم نورمحمدی سالهاست که امین و بزرگ محله دروازه قزوین است و خانهاش میزبان مهمانان اهلبیت(ع).