• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
سه شنبه 30 آبان 1402
کد مطلب : 209922
+
-

نقش اول سکانسی تاریخی و به‌یادماندنی

کتک‌خوردن شعبان جعفری که با آن هیبت ترسناکش به عنوان یکی از لات‌های تهران به شهرت رسیده بود، یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ پایتخت است که کمتر در مورد آن صحبت شده است. عبدالله کرمی کسی بود که نقش اول این سکانس تاریخی و به‌یادماندنی را بازی کرد. حمید ناصری، تهران‌پژوه، درباره رویارویی شعبان جعفری و عبدالله کرمی می‌گوید: «عبدالله‌قصاب یکی از لات‌های شمیران بود که یک مغازه قصابی حوالی پل‌چوبی داشت و به همین‌خاطر با لقب عبدالله‌قصاب شناخته می‌شود. او لات اسم و رسم‌داری بود  و تا وقتی لات‌های دیگر به حریم محله دروازه شمیران تجاوز نمی‌کردند وارد درگیری‌ها و منازعات محلی نمی‌شد. ماجرای درگیری فیزیکی او با شعبان جعفری هم به انتخابات دوره چهاردهم مجلس ملی مربوط می‌شود. ماجرا از این قرار است که جبهه‌ملی‌ها در آستانه پیروزی در انتخابات بودند و اگر این اتفاق رخ می‌داد دربار در تنگنای سیاسی قرار می‌گرفت. برای همین درباری‌ها شعبان جعفری را اجیر کردند و او برای به هم‌ریختن صندوق انتخابات و ایجاد هرج و مرج به دروازه شمیران رفت اما آنجا از عبدالله کرمی کتک مفصلی خورد و فرار را بر قرار ترجیح داد.»
ناصری به روایتی که در کتاب «تداوم حیات سیاسی در اختناق» آمده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «حسین شاه‌حسینی، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، در این کتاب روایت کرده که عده‌ای از اراذل و اوباش پایتخت برای برهم‌زدن انتخابات به مسجد سپهسالار می‌روند که سردسته آنها احمد عشقی بوده و گروه دیگری به سرکردگی شعبان جعفری به مسجد فخرالدوله هجوم می‌برند. عبدالله کرمی مقابل مسجد فخرالدوله با شعبان جعفری رودررو می‌شود و خطاب به او می‌گوید مردم آمده‌اند اینجا رأی بدهند و تحت پوشش ما هستند تا به هر کسی که می‌خواهند رأی بدهند. شعبان جعفری تا می‌خواهد حرفی بزند، عبدالله کرمی او را بغل می‌کند و لبه نهر به زمین می‌زند تا سرش را ببرد، اما مردم واسطه می‌شوند و شعبان را نجات می‌دهند. این اتفاق موجب جمع‌آوری صندوق رأی در مسجد فخرالدوله شد و یکی از دلایل ابطال انتخابات همین ماجرا بود.»
عبدالله کرمی به سبب آشنایی  با آیت‌الله ‌ثقفی تهرانی  به جرگه طرفداران آیت‌الله ‌کاشانی پیوست. ناصری می‌گوید: «عبدالله کرمی طرفدار مصدق و آیت‌الله ‌کاشانی بود و همنشینی با آیت‌الله ‌کاشانی رفتار و منش و زندگی‌اش را متحول کرد. او در مقایسه با شعبان جعفری هیکل درشت‌تری داشت، اما هرگز به افراد ضعیف زور نگفت و در منازعات سیاسی آن دوران، طرف مردم ایستاد. او قبل از نخست‌وزیری مصدق و راه‌یافتن آیت‌الله ‌کاشانی به مجلس از هر دو شخصیت سیاسی حمایت می‌کرد، اما بعدها به یکی از طرفداران سرسخت آیت‌الله ‌کاشانی تبدیل شد و تا آخر عمر به این دوستی و رفاقت وفادار ماند.»





 

این خبر را به اشتراک بگذارید