موفق یا شکستخورده؟
اقتباس از رمانها در شبکه نمایش خانگی|
شبنم عرفی نژاد-روزنامهنگار
با گسترش سریالسازی در جهان، استفاده از ادبیات برای ساخت سریال متداول شده و تا امروز چندین سریال براساس رمانهای معروف ساخته شده است؛ ازجمله «سرگذشت ندیمه» براساس رمانی به همین اسم از مارگارت اتوود، اشیای تیز (shorp objects) براساس رمانی با همین اسم نوشته گیلین فلین، دروغهای کوچک بزرگ (big little lies) براساس رمانی از لیان موریاتی و مشهورترینترین آنها سریال بازی تاج و تخت (game of thrones) براساس رمان ترانه یخ و آتش نوشته آر.آر. مارتین. با رونق شبکه خانگی و سریالسازی برای پلتفرمها در ایران هم سریالهایی براساس رمانهای ایرانی ساخته شدهاند:
یاغی؛ موفق در شروع، ناامیدکننده در پایان
اولین سریالی که در شبکه نمایش خانگی با اقتباس از یک رمان ساخته شد، سریال یاغی بود. یاغی براساس رمان «سالتو» نوشته مهدی افروزمنش، ماجرای نوجوان حاشیهنشینی بود که حتی شناسنامه هم ندارد. این سریال به کارگردانی محمد کارت و با بازی پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی، مهدی حسینی و... با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شد. درباره آن در شبکههای اجتماعی صحبت میشد، درباره شخصیتها نظر میدادند و حدس و گمانهایی درباره ادامه داستان مطرح میشد. سریال اما چندان وفادار به رمان نبود. البته در روند تبدیل رمان به سریال، گسترش دادن داستان و اضافه کردن شخصیت طبیعی است؛ بهخصوص در مورد رمانهای ایرانی که شخصیتمحور و بدون داستانهای فرعی و پیچیده هستند، این گسترش داستان و شخصیتها برای تبدیل به سریال حتما لازم است.
زخم کاری؛ موفقیتی که تکرار نشد
زخم کاری که این روزها فصل دوم آن در حال انتشار است، اقتباسی است از رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد. این رمان درباره افراد ثروتمند و بانفوذی است که در شرکتهای مختلف فعالیتهای گسترده دارند. خود رمان، براساس نمایشنامه مکبث ویلیام شکسپیر نوشته شده است؛ مکبث قدرتطلبی که وفاداری عمیقش به شاه هم باعث نشد در برابر وسوسه قدرت تسلیم نشود. او شاه را میکشد و قدرت را مصادره میکند، اما آنچه بعد از به تخت نشستن او اتفاق میافتد، زنجیرهای است از قتل و خونریزی و خفقان. آنقدر خون ریخته میشود که لیدی مکبث که خودش مکبث را وسوسه کرده بود شاه را بکشد، دچار جنون میشود. در نهایت شاهزاده جوانی که استحقاق این جایگاه را دارد، مکبث را میکشد و بر تخت مینشیند. فصل دوم هم اقتباسی است از هملت شکسپیر؛ پسری که میخواهد انتقام خون پدرش را بگیرد. پدر هملت، پادشاه دانمارک، توسط برادرش به قتل میرسد و روح پدر، از این قتل و خون به ناحق ریختهاش به پسر خبر میدهد و از او میخواهد انتقامش را بگیرد. هملت برمیآشوبد و میخواهد از عمو و مادرش که بعد از مرگ پدرش با او ازدواج کرده، انتقام بگیرد، اما تردید میکند. در انتها اما او در مسابقه شمشیربازی که پادشاه برایش تدارک دیده عمویش را میکشد، مادرش با جام زهر و خودش با شمشیر زهرآلود کشته میشود. در نهایت هم پادشاه جوان دیگری از راه میرسد.
نمایشنامه هملت هم باز ماجرای پادشاه خوب است که قتلش تاوان زیادی دارد. علاوه بر آن تردید هملت مهم است که همیشه در نقدها و نوشتهها به آن اشاره شده است؛ شکی فلسلفی که باعث میشود انتقام گرفتن را به تأخیر بیندازد.
سریالهای دیگری که در راهند
این دو سریال تنها سریالهایی نیستند که براساس رمان فارسی در شبکه نمایش خانگی ساخته شدهاند. سال 1400علی سرابی قرار بود سریال «خون خورده» را با اقتباس از رمان خون خورده مهدی یزدانی خرم بسازد که روایتی است از زندگی 5برادر گمشده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دهه ۶۰؛ البته تا امروز خبر دیگری از ساخت این سریال منتشر نشده است. سریال «سووشون» کار نرگس آبیار هم براساس رمان سووشون سیمین دانشور در حال آمادهسازی است که از پلتفرمهای نمایش خانگی پخش خواهد شد. بهنظر میرسد کارگردانان و سازندگان سریالها از اقتباس ادبی استقبال میکنند، اما مسئله مهمی که وجود دارد و باعث میشود در این کمبود داستان و قصه تعداد اقتباسها زیاد نباشد، مسئله بودجه است. برای خرید امتیاز یک رمان برای اقتباس مبلغی بهمراتب بیشتر از دستمزد یک نویسنده فیلمنامه باید پرداخت شود که برای تهیهکنندگان بهصرفه نیست.