• دو شنبه 5 آذر 1403
  • الإثْنَيْن 23 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 25
دو شنبه 22 آبان 1402
کد مطلب : 208918
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/El7A0
+
-

باند سارقان منزل با دستمال آغشته به ماده بیهوشی، طعمه هایشان را ساعت 3 تا 5 بامداد بیهوش می کردند

دستگیری سارقان با کنجکاوی زن همسایه

گزارش
دستگیری سارقان با کنجکاوی زن همسایه

الهه فراهانی-روزنامه‌نگار


سارقان منزل، ‌ساعت 3تا 5بامداد قدم در خانه‌ها می‌گذاشتند و اگر با صاحبخانه ها مواجه می‌شدند، آنها را با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش می‌کردند تا با خیال راحت، نقشه سرقت هایشان را عملی کنند. آنها در آخرین سرقت خود با هوش و ذکاوت زن همسایه که از پشت پنجره شاهد سرقت بود، دست‌شان رو شد.
به گزارش همشهری، چندی قبل پلیس پایتخت در جریان دستبرد سریالی به خانه‌های شمال شرق تهران قرار گرفت. دزدان زمانی که مال‌باخته‌ها در خانه حضور نداشتند، از طریق بالکن و تخریب درها، وارد خانه‌ها شده و اموال قیمتی را به سرقت می‌بردند. بررسی دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد که سارقان 5نفر هستند و سوار بر خودرویی با پلاک سرقتی شده و پس از اجرای نقشه سرقت هایشان فرار می‌کردند. سارقان صورت‌هایشان را پوشانده و قابل شناسایی نبودند. تحقیقات کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران برای شناسایی اعضای این باند ادامه داشت تا اینکه بامداد دیروز زنی جوان که برای نماز صبح از خواب بیدار شده بود، سر بزنگاه، مچ سارقان را گرفت و باعث دستگیری یکی از آنها شد. ماجرا از این قرار بود که اعضای این باند برای اجرای نقشه سرقت وارد ساختمانی در شمال شرق پایتخت شده بودند. ساعت حدود 4صبح یکشنبه بود که زنی جوان برای خواندن نماز صبح از خواب بیدار شد و به‌صورت اتفاقی چشمش به خانه همسایه افتاد. از پنجره، ‌داخل خانه مرد همسایه که تنها زندگی می‌کرد قابل رویت بود. در آنجا مردان ناشناسی حضور داشتند که صورت‌هایشان را با پارچه‌ای پوشانده بودند. به‌نظر می‌رسید در تکاپو برای پیدا کردن چیزی هستند. زن جوان به محض مشاهده این صحنه، تلفن را برداشت و با 110تماس گرفت.

فرار ناکام
«سارقان وارد خانه یکی از همسایه هایم شده‌اند و در حال خالی کردن خانه وی هستند. » وقتی اپراتور 110پاسخ داد، زن جوان این جمله را به زبان آورد و درخواست کمک کرد. وی می‌گفت فردی داخل خودروی پژویی نشسته و منتظر همدستانش است تا فرار کنند. دقایقی از این تماس می‌گذشت که مأموران در محل حادثه حاضر شدند. همزمان 4مرد جوان که صورت‌هایشان را پوشانده بودند از خانه خارج شدند تا سوار بر خودروی پژوی همدست‌شان شوند. اگرچه 3نفر از آنها توانستند سوار بر ماشین شوند و فرار کنند اما نفر آخر درحالی‌که اموال سرقتی را داخل کیفش قرار داده بود، ‌هنگام فرار تعادلش را از دست داد و زمین خورد و همین موجب دستگیری وی شد.

مالباخته بیهوش
ماموران پس از دستگیری متهم  وارد خانه مالباخته شدند و چشم‌شان به مردی میانسال افتاد بود. او از هوش رفته و روی زمین افتاده که مأموران با اورژانس تماس گرفتند تا مرد میانسال برای مداوا به بیمارستان منتقل شود. از سوی دیگر متهم دستگیر شده اعتراف کرد که با همدستی 4نفر دیگر خانه‌های شمال شرق پایتخت را خالی می‌کنند. او می‌گفت مالباخته‌ها را با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش می‌کرده تا به راحتی نقشه سرقت هایشان را عملی کنند. این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری 4همدست فراری‌اش ادامه دارد.

گفت و گو1
سرقت؛3تا 5صبح


متهم دستگیر شده 35سال سن دارد و اسمش حمید است. او اهل پایتخت نیست و فقط برای ارتکاب سرقت‌های سریالی به تهران سفر می‌کرده است. گفت‌وگو با حمید را می‌خوانید.

پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه داری؟
2 سابقه دارم اما سرقت نیست. هر 2 مرتبه هم به‌خاطر درگیری دستگیر و زندانی شدم. هربار هم حدود 9‌ماه زندانی بودم و بعد آزاد شدم یعنی مجموعا 18ماه.
چه شد که سر از دنیای سارقان در آوردی؟
آخرین مرتبه که به زندان افتادم با چند نفر آشنا شدم. آنها سارقان حرفه‌ای منازل بودند که می‌گفتند وضع مالی‌شان توپ است. هرچند در زندان زندگی می‌کردند اما می‌گفتند که بیرون از خانه ملک و سرمایه زیادی دارند که همه را از راه دزدی به‌دست آورده‌اند. حرف‌های آنها وسوسه سرقت به جانم انداخت تا زندگی من هم تکانی بخورد و سر و سامان بگیرد. راستش از بی‌پولی و بدهکاری خسته شده بودم و دلم می‌خواست زندگی لاکچری داشته باشم. همین شد که تبدیل به یک دزد حرفه‌ای شدم.
یعنی در زندان تصمیم گرفتی با سارقان همکاری کنی؟
در همان زندان نقشه سرقت کشیدیم. من اهل تهران نیستم و در یکی از شهرهای شمالی کشور به دنیا آمده ام. در آنجا زندگی کرده ام و زندانی هم شده ام. در آخرین روزهای محکومیتم در زندان با هم بندی‌هایم نقشه سرقت کشیدیم. قرار شد پس از آزادی دور هم جمع شویم و نقشه‌های سرقت را عملی کنیم.
از جزئیات نقشه سرقت هایتان بگو.
عصر حرکت می‌کردیم به سمت تهران تا حدود 3تا 5بامداد خانه‌ها را خالی کنیم.
چرا این ساعت؟
چون همه خوابند. خیابان‌ها هم خلوت است و احتمال دستگیرشدن‌مان صفر.
چطور وارد خانه‌ها می‌شدید؟
از طریق بالکن و یا تخریب درها به اصلاح توپی زنی.
خانه‌های خالی را شناسایی می‌کردید؟
نه. به‌صورت رندم وارد خانه‌های شمال، شمال غرب یا غرب پایتخت می‌شدیم. اگر صاحبخانه در منزل نبود که خوش به حال ما می‌شد. اگر بود که او را با دستمال آغشته به ماده بیهوشی، بیهوش کرده و در مدت 4یا 5ساعتی که بیهوش بود به جست‌و‌جو در خانه می‌پرداختیم تا اموال قیمتی را سرقت کنیم.
چند مورد سرقت با این شگرد انجام داده‌اید؟
تعداد دقیقش را نمی‌دانم اما قطعا بالای 10مورد باید باشد. معمولا سرکرده باند جزئیات سرقت‌ها را در دفترچه‌اش یادداشت می‌کرد و او تعداد دقیق را می‌داند.
باندتان چند عضو دارد؟
5نفر. معمولا یک یا 2 نفر داخل ماشین منتظر می‌نشست و من به همراه 2 نفر یا 3نفر دیگر وارد خانه‌ها می‌شدیم. در آخرین سرقت هم من با دیدن پلیس قصد فرار داشتم اما چون تازه کار بودم هول شدم و زمین خوردم.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید