• پنج شنبه 1 آذر 1403
  • الْخَمِيس 19 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 21
پنج شنبه 18 آبان 1402
کد مطلب : 208542
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/987Wz
+
-

خانواده گسترده و تربیت فرزندان

ابوالفضل اقبالی؛  پژوهشگر مطالعات خانواده

یکی از عناصری که شاید مهم‌ترین وجه تفاوت اجتماعی عصر سنت و مدرنیته تلقی شود، شکل و ساختار خانواده است که در جامعه سنتی به شکل همزیستی 3نسل یا بیشتر در کنار هم و زیر یک سقف بوده و در اصطلاح خانواده گسترده نامیده می‌شود و در جامعه مدرن با ساختاری کوچک و متشکل از یک زوج و فرزندان به چشم می‌خورد که به آن خانواده هسته‌ای می‌گویند. این دو ساختار متفاوت دارای نقش‌ها و تأثیرات مختص به‌خود در نظامات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی است. در ادامه این نوشتار قصد داریم به کارکرد تربیتی خانواده گسترده به‌طور تفصیلی اشاره کنیم.
تعریف خانواده گسترده: خانواده گسترده خانواده‌ای است که براساس بستگی‌های نسبی و سببی استوار است و شامل چند گروه خونی و چند گروه زناشویی است. خانواده گسترده فرزندان خود را پس از ازدواج در خود جای می‌دهد و گسترش آن نیز به همین لحاظ است و به این ترتیب ممکن است چند نسل زیر یک سقف و در یک خانه مشترک زندگی کنند. در این شکل از خانواده، پدر و مادر اصلی، مرکز ثقل خانواده را تشکیل داده و پسرها، نوه‌ها و عروس‌ها از آنها اطاعت می‌کنند.

زمینه‌سازی‌ رشد فرزندان
یکی از اشکال مهم و تأثیرگذار کارکرد خانواده گسترده در امر تربیت، ایجاد فضای امن روانی و زمینه مناسب مدیریت عملکرد به روش آزمون و خطا برای فرزندان است که این اتفاق با حضور پدربزرگ و مادربزرگ به مثابه پشتوانه فکری، تجربی، مالی و نگرشی و... در کنار فرزندان جدیدالورود به عرصه زندگی مشترک رخ می‌دهد، اما در عصر انقراض خانواده گسترده و محوریت یافتن زندگی جدا از والدین، متأسفانه نسل جدید از این پشتوانه محکم و تکیه‌گاه ذهنی و روانی محروم است.

حمایت از مادری
در گذشته و در خانواده گسترده به‌دلیل حضور پدربزرگ و مادربزرگ در خانه و نیز زندگی طایفه‌ای و در کنار همزیستی فامیل نزدیک، حمایت از مادر تسهیل‌کننده و کیفیت‌دهنده امر تربیت فرزندان توسط مادر بود. این امر به این صورت اتفاق می‌افتاد که معمولاً مادربزرگ‌ها و خانم‌های فامیل نظیر عروس، خواهرشوهر و عمه و خاله و... در انجام کارهای خانه از قبیل آشپزی و نظافت خانه و... به خانم خانه‌دار کمک می‌کردند و وی نیز از رهگذر این اتفاق هم، زمان بیشتری را برای صرف کردن برای رسیدن به کودک خود در اختیار داشت و هم توان و حوصله لازم برای این کار در او حفظ می‌شد. این اتفاق دردنیای مدرن دقیقابه عکس رخ می‌دهد. خانم خانه هم به دلیل نبود همراهان و بستگان در کنار او و بی بهره بودن از کمک‌های آنان در انجام امور روزمره زندگی و هم به دلیل وجود مشغله ها و تکثر دغدغه ها در سبک زندگی امروزی، هم، زمان کمتری را برای بودن در کنار بچه و رسیدن به امر تربیت وی در اختیار دارد و هم حوصله و انرژی به مراتب تحلیل رفته ای را نسبت به زن سنتی در خانواده گسترده گذشته، برای فرزندش صرف می کند. لذا ناگزیر است که به مهد‌کودک توسل جسته و امر تربیت فرزند خویش را به مادران کرایه‌ای واگذار کند که اگر از آسیب‌های این مقوله با خبر بود قطعا هیچ وقت اقدام به چنین کاری نمی کرد.

انتقال تجربه
یکی از مهم‌ترین کارکردهای خانواده در نگاه صحیح دینی این است که والدین در راستای تربیت و آموزش فرزندان، تجربیات و اندوخته‌های مفید عمر خود را در اختیار آنان به‌عنوان نسل بعدی و نوپای خود قرار دهند تا آنان راه و رسم زندگی را بهتر و زودتر فرابگیرند و اموری را که به تجربه گذاشته شده و درستی یا نادرستی آن به آزمون رسیده است، مجددا تجربه نکنند.

اهتمام به مناسک دینی
یکی از مهم‌ترین عوامل آسیب‌پذیری تربیت دینی نوجوانان و جوانان، به‌خصوص در عصر حاضر (در خانواده هسته‌ای)، معلول سهل‌انگاری و در پی گرفتن شیوه بی‌تفاوتی بیش از حد خانواده‌ها در تربیت دینی فرزندان و عدم‌اهتمام به انجام مناسک جمعی دینی است. امروزه پرداختن والدین به رفع تنگناهای اقتصادی، دغدغه نان و لباس و تحصیل فرزندان، عدم‌استفاده از روش‌های صحیح آموزش و تربیت و سهل‌انگاری بعضی خانواده‌ها در ارزش‌های اخلاقی و دینی، نقش نهاد خانواده را در تربیت دینی کمرنگ کرده است. امروزه به‌دلیل محدودیت مساحت آپارتمان‌ها و کم‌رنگ شدن برگزاری هیئات هفتگی مذهبی، انتقال این مفاهیم دینی به جوانان و اعضای خانواده و بالطبع مشارکت در این گونه مجالس بسیار محدود شده است.

فراغت مفید
در گذشته اکثرا اوقات‌فراغت خانواده به کنار هم بودن اعضای فامیل و طایفه و تعامل3 نسل با یکدیگر سپری می‌شد و در خلال همین تعاملات، انبوهی از سخنان حکیمانه و پندهای آموزنده و راهگشا در زندگی از نسل گذشته به نسل آینده منتقل می‌شد که این اتفاق به هیچ عنوان در عصر حاکمیت رسانه‌ها در خانواده هسته‌ای رخ نمی‌دهد. به‌عبارت دیگر نه رسانه‌های امروزی که تمام اوقات‌فراغت خانواده‌ها را به‌خود اختصاص داده‌اند حکیمانه‌تر و آموزنده‌تر از پیرمردان و پیرزنان دنیادیده نسل قبل با نسل امروز سخن می‌گویند و نه فرزندان امروز در خانواده هسته‌ای مانند فرزندان دیروز در خانواده گسترده که گوش به دهان بزرگ‌ترها بودند، توجهی به رسانه و پیام‌هایش دارند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید