• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
یکشنبه 3 تیر 1397
کد مطلب : 20742
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/93WB
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


  زاد و ولد: زاییدن، به دنیا آوردن، به وجود آوردن.

  زار زار: زار زدن، گریه و زاری شدید، های‌های گریه کردن.

  زبون بسته: معمولا به حیوانات می‌گویند، اما به آدم کم‌حرف هم می‌گویند.

  زدن به تور: خام کردن، رام کردن، روی هم ریختن، بلند کردن (همچنین: قاپ کسی را دزدیدن).

  سابق بر این: گذشته‌ها، آن وقت‌ها (همچنین: قدیم‌ترها، قدیم ندیم‌ها، آن سال و زمان‌ها).

  سابقه‌دار: پیشینه‌دار، شاغل چند ساله در دستگاه دولت یا مؤسسه خصوصی.

  ساز و برگ: آلات و ادوات جنگی، انواع و اقسام سلاح.

  سردماغ: سرخوش، سرحال، خوش‌خلق، شنگول و بانشاط.

  سر راهی: بچه کوچک بی‌صاحب، کودک نوزادی که سر راه گذاشته می‌شود.

  سر کسی توی حساب بودن: وارد بودن به امور، مطلع بودن از حساب و کتاب.

  سیبیل کسی را چرب کردن: رشوه دادن، با دادن پول رضایتش را جلب کردن، حق و حساب دادن، با پول نرمش کردن.

  سینه کفتری: کبوتری که از زیر گلو تا انتهای سینه‌اش طوقی سیاه یا قهوه‌ای داشته باشد.

  شاباش: پولی که در جشن عروسی روی سر کسانی که در حال رقص هستند ریخته می‌شود.

  شاخ: مزاحم، انگل، مانع، سد راه.

  شبیه‌خوانی: تعزیه‌خوانی، اجرای نقش شخصیت‌های مذهبی همراه با مرثیه‌خوانی، نوحه‌سرایی با چاشنی طبل و شیپور و سنج.

  شَرخر: کسی که چک یا سفته وصول نشده را با ارعاب و تهدید و روش‌های گوناگون دیگر نقد می‌کند و حق‌الزحمه خود را می‌گیرد.

  شکم کسی سیر شدن: به مال و منالی رسیدن، به نان و نوایی رسیدن، پولدار شدن، پول و پله‌ای به هم زدن، احتیاج کسی رفع شدن.

  شیطون رو درس می‌ده: هفت خط است، همه را سر کار می‌گذارد، همه رو روی انگشتش می‌چرخونه.

  شیوه: راه، روش، طریقه، شگرد.

  شیهه: صدای اسب.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید