درتازهترین طرح مبارزه با سارقان در پایتخت به دستگیری 220تبهکار منجر شد
دستگیری دزد کتوشلوار ملیپوش والیبال
الهه فراهانی-روزنامهنگار
تازهترین طرح مبارزه با سارقان پایتخت به دستگیری 220مجرم منجر شد که در میان آنها شکارچی زنان که با فریب طعمههایش به آنها تجاوز میکرد و اموالشان را به سرقت میبرد تا دانشجوی رشته دندانپزشکی که کتوشلوار و جامهای والیبالیست مشهور را دزدیده بود به چشم میخوردند.
به گزارش همشهری، طرح تشدید مبارزه با سارقان و مالخران پایتخت به شکل ویژه و به دستور فرمانده انتظامی کل کشور همچنان ادامه دارد؛ بهطوریکه در تازهترین طرح پلیس پایتخت 220تبهکار دستگیر شدند. بهگفته سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران، از میان این 220نفر، 140نفرشان سارقان سابقهدار و مجرمان حرفهای هستند.
سردار محمدیان دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد و درباره دستاوردهای این طرح گفت:در این طرح همکارانم در حوزه پلیس آگاهی تهران، 53باند سرقت خودرو، موتور، منزل و سرقت مسلحانه را شناسایی و اعضای آنها را دستگیر کردند. سردار محمدیان افزود: با اقدامات پلیس تهران، خروج گوشیهای سرقتی از کشور مهار شده و کشفیات تلفن همراههای سرقتی آمار خوبی پیدا کرده است اما همچنان سارقان، نخستین عامل سرقت را حواسپرتی و بیاحتیاطی طعمههایشان میدانند.در همین راستا به مردم توصیه میکنیم در معابر عمومی از تلفن همراه استفاده نکنند یا اینکه برای استفاده از آن از هندزفری کمک بگیرند تا دست سارقان را در سرقت بسته نگه دارند.
ماجرای سارقی که میخواست شاعر شود
در میان متهمان، سارقی دستگیر شده که به خانهها دستبرد میزد. او میگوید آرزویش این بوده که روزی شاعری معروف شود.
تا حالا شعر هم گفتهای؟
من یک کتاب شعر دارم، هر وقت دلم میگیرد شعر میگویم و همیشه تصور میکردم روزی شاعری معروف میشوم اما رفیق ناباب نگذاشت. معتاد شدم و اعتیاد زندگیام را نابود کرد.
چه موادی مصرف میکنی؟
از تریاک و هروئین گرفته تا شیشه و گل. معتاد که شدم رفقایم پیشنهاد سرقت دادند و منهم قبول کردم. چون برای تهیه مواد نیاز به پول داشتم.
چه چیزی سرقت میکردید؟
قبلا دله دزدی بود؛ مانند سرقت لوازم خودرو و جیب بری اما به تازگی سرقت منزل انجام میدادم. البته وقتی در زندان بودم روش آن را یاد گرفتم. در خیابانها پرسه میزدیم و اگر خانهای چراغش خاموش بوداز طریق بالکن یا تخریب قفل وارد خانهها میشدیم و سرقت میکردیم.
برای اینکه به دام شما سارقان منزل گرفتار نشویم چه توصیهای داری؟
حتما قفل کتابی بزنند. دوربین و دزدگیر نصب کنند. همیشه یک چراغ روشن بگذارند و در آخر اینکه اموال قیمتیشان را در خانه نگه ندارند چون ما وارد بعضی خانهها که میشدیم دست خالی برمیگشتیم چون هرچه میگشتیم طلایی پیدا نمیکردیم. این یعنی صاحبخانه اموال ارزشمندش را در خانه نگه نمیداشت.
سرقت کت و شلوار والیبالیست معروف
هیچکس باورش نمیشد پسری جوان که دانشجوی رشته دندانپزشکی است، یک باند خلافکار را هدایت میکند. اعضای این باند در یکی از سرقت هایشان کتو شلوار و کاپهای قهرمانی یک والیبالیست معروف را به سرقت برده بودند به تصور اینکه ارزش زیادی دارند. گفتوگو با سردسته این باند را بخوانید.
دانشجوی رشته دندانپزشکی چرا باید میان تبهکاران دستگیر شده باشد؟
چون نیاز به پول داشتم. هزینه تحصیلم زیاد بود و تصمیم گرفتم باند سرقت راه بیندازم. البته همدستانم هم تحصیلکردهاند. برای همین اسم باندمان را گذاشتیم تحصیلکردههای بیپول. وقتی پول نداریم تحصیلات به چه دردمان میخورد؟
شگردتان برای سرقت چه بود؟
در خیابانها پرسه میزدیم و با دیدن خانهای که چراغش خاموش بود و پنجرهاش حفاظ نداشت، از طریق پنجره یا بالکن وارد خانه شده و سرقت را انجام میدادیم.
میدانستید که از خانه یک والیبالیست معروف هم سرقت کردهاید؟
بهصورت اتفاقی خانه این والیبالیست انتخاب شد. وقتی وارد خانه شدیم چشممان افتاد به جامها. با خودمان گفتیم طلاست و قطعا گل زدهایم. یعنی به گنج رسیدهایم اما جامها ارزش مادی نداشت.
کت و شلوار این والیبالیست را هم به سرقت بردهاید؟
ما معمولا لباسهای مارکدار را هم با خودمان میبردیم تا ستفاده کنیم. در خانه والیبالیست هم به سراغ کمدش رفتیم و کت و شلوارش را که بهنظر قیمتی میآمد برداشتیم. دوستم میخواست با کت و شلوار سرقتی به خواستگاری دختر موردعلاقهاش برود!
انتقام عجیب مرد متجاوز
«وقتی ٩ سالم بود مردی فریبم داد و مرا به اتاقکی کشاند و در آنجا به من تجاوز کرد. برای همین یک متجاوز شدم» این ادعای مرد جوانی است که به بهانههای مختلف زنان و دختران را فریب داده و قربانی نقشه سیاهش میکرد.
پروندهات نشان میدهد که سابقهداری؟
سابقه آزار و اذیت و سرقت از زنان دارم اما چندماه قبل آزاد شدم.
چرا درس عبرت نگرفتی؟
انگار میخواستم از دنیا انتقام بگیرم. وقتی بچه بودم قربانی تجاوز شدم. فکر میکردم با این کار میتوانم انتقامم را از روزگار بگیرم اما اشتباه کردم.
از شگردت بگو؟
در سایتهای مختلف میچرخیدم و زنانی که درخواست کار میدادند را شناسایی میکردم و یا خودم درخواست کار میدادم؛ درخواست کار برای نگهداری کودک یا سالمند. سپس خانهای را با مدارک جعلی برای چند ساعت اجاره میکردم. طعمههایم را به بهانه کار میکشاندم آنجا و با تهدید به آنها تجاوز کرده و اموالشان را به سرقت میبردم.
چند مورد انجام دادی؟
دقیق یادم نیست میگن بالای ٣٠ مورد چون آن لحظهها خودم نبودم.
یعنی چی خودم نبودم؟
چون شیشه یا گل میکشیدم و حال خوبی نداشتم.
متاهلی؟
بله همسر و بچه دارم.
یکی از شاکیها را زخمی کرده بودی؟
وای یادم آمد! او را به بهانه نگهداری از فرزندم به خانه کشاندم. وقتی نقشهام را فهمید با من درگیر شد. قوی بود و بعد فهمیدم ورزشکار رزمی است و مجبور شدم با چاقو ضربهای به دستش بزنم.
شاکیان میگویند که از آنها فیلم سیاه هم تهیه میکردهای؟
درواقع میخواستم مدرکی باشد تا آنها از ترسشان شکایت نکنند. البته بعضی وقتها هم با تهدید همان فیلمها اخاذی میکردم. متهم در ادامه درحالیکه اشک در چشمانش جمع میشود با بغض میگوید: اشتباه کردم!