همسرکشی در خیابان
آن روز برای کارآگاه روز پرکاری بود. بعد از دستگیری قاتلی که مدتها پلیس در تعقیبش بود و بررسی صحنه جنایتی هولناک در مرکز شهر، به او خبر رسید که در یکی از خیابانهای شمال شهر، جسد زنی کشف شده که ساعتی از قتلش میگذرد. در این شرایط بود که کارآگاه جنایی همراه با تیم بررسی صحنه جرم خود را به محل کشف جسد زن جوان رساندند تا به تحقیق در اینباره بپردازند.
آنجا محلی خلوت و کمتردد بود اما وقتی تیم بررسی صحنه به محل حادثه رسید افراد زیادی اطراف جسد جمع شده بودند. جنازه متعلق به زنی جوان بود که بر اثر اصابت ضربات چاقو جانش را از دست داده بود. هرچند او لباس بیرون از خانه به تنش بود، اما کفش به پا نداشت و این موضوع نشان میداد که در محل دیگری به قتل رسیده و پیکرش به آنجا منتقل شده است.
در همان تن پیمایی اولیه مأموران متوجه شدند که کیف پول مقتول همراهش است. داخل آن کارت شناسایی، چند کارت بانکی و چند اسکناس بود. کارآگاه در یکی از جیبهای کیف برگهای کوچک پیدا کرد که رویش چند شماره تلفن نوشته شده بود. او با یکی از شمارهها تماس گرفت. وقتی کارآگاه خودش را معرفی کرد و نسبت مردی که آن طرف خط بود را با زن جوان پرسید او گفت که من شوهرش هستم. کارآگاه تلاش کرد با احتیاط بیشتری صحبت کند تا او دچار شوک نشود. خیلی آرام به او گفت که همسر شما در خیابان به قتل رسیده است. مرد گفت امکان ندارد و تماس را قطع کرد و حدود 15دقیقه بعد خودش را به محل کشف جسد رساند.
مرد شروع به گریه و زاری کرد اما کارآگاه که حسابی به رفتارش مشکوک شده بود دستور بازداشت او را به اتهام قتل همسرش صادر کرد. کارآگاه متوجه چه نکتهای شده بود که به این سرعت تشخیص داد که قاتل، شوهر مقتوله است؟ اگر شما هم مثل کارآگاه به اسرار این جنایت پی بردهاید پاسخ خود را برای سرنخ پیامک کنید. به 3نفر از خوانندگانی که به معمای جنایی ما پاسخ صحیح دهند به قید قرعه 3کارت هدیه 500هزارتومانی اهداخواهد شد.