اضطرابی که باید جدی گرفت
به مناسبت روز کودک، به یکی از مشکلات رایج سلامت روان بچهها پرداختهایم
پروانه بندپی-روزنامهنگار
سلامت جسم و روان کودک تا حدی اهمیت دارد که برای آن «روز جهانی» تعریف شده است. با این حال خیلی وقتها کودک را بهعنوان یک «شخصیت»، فراموش میکنیم و ناخواسته و ندانسته موجب آسیب دیدن او میشویم. یکی از آسیبهایی که ممکن است ندانسته به کودک وارد شود، «اضطراب» است؛ موضوعی که میتواند بهداشت روانی کودک را به خطر بیندازد و رشد و سلامت روانی او را مخدوش کند. نکتههای مونا فلسفی، روانشناس و مشاور کودک را در این باره، در گفتوگو با همشهری پیش رو دارید.
اضطراب کودک هیچ وقت خوب نمیشود و اگر برطرف هم شود، آن کودک دیگر تبدیل به یک فرد نرمال نمیشود. پس لازم است والدین اطلاعات و آگاهی خود را نسبت به بهداشت روانی کودک افزایش دهند تا یک کودک سالمِ بدون اضطراب را به بزرگسالی برسانند.
اضطراب، هم دلایل ژنتیک دارد و هم مدل تربیت، محیط و استرسورها یا عوامل استرسزا میتوانند روی بروز و تشدید این اختلال در کودک تأثیر بگذارند. البته باید دقت کرد که
اضطراب انواع مختلف دارد و در همه کودکان یکشکل و یکسان نیست.
کودکان زیر 3سال هم دچار اضطراب میشوند. یکی از اضطرابهای شایع بین کودکان زیر 3سال، «اضطراب جدایی» است که از 12ماهگی شروع میشود و تا 3سالگی ادامه پیدا میکند. یکی دیگر از اضطرابها بین 6 تا 8ماهگی رخ میدهد و «اضطراب غریبگی» است. این دسته از کودکان وقتی افراد غریبه را میبینند، میزنند زیر گریه. اضطراب حتی در دوران نوزادی هم میتواند رخ دهد.
عواملی مثل طلاق والدین، مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن حیوان خانگی، مهاجرت، اسبابکشی و تغییر محل، تغییر اتاق کودک، از دست دادن دوست در سنین بالای 3سال، اضطراب پس از وقوع تصادف، وقوع یک حادثه یا واقعه طبیعی و ... میتوانند در کودکان اضطراب ایجاد کنند.
وقتی کودکی، وارد یک محیط جدید مثل مهد کودک یا یک مرکز پیشدبستانی یا مدرسه میشود، طبیعی است که دچار اضطراب شود. چون محیط، محیط قانونمندی است، مدیر و بقیه اقتدار دارند، بچه مثل قبل نمیتواند فقط بازی کند، بعضی از بچهها اعتماد به نفس کافی ندارند و مطمئن نیستند که تکالیف خود را خوب انجام میدهند یا نه، میترسند به اندازه کافی خوب نباشند، میترسند مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، یا جوابی را اشتباه بدهند یا تپق بزنند.
وقتی میخواهیم کودک را به جای جدیدی ببریم، حتما و حتما باید آن محیط را از قبل برای او توضیح بدهیم و ذهن کودک را آماده کنیم. آن هم به زبان ساده و مناسب سن کودکان؛ مثلا اگر قرار است به مهد یا پیشدبستانی برود که تا حالا نرفته، به او توضیح بدهیم که آنجا بچه زیاد دارد و میتواند دوستان زیادی پیدا کند.
درگیری والدین قطعا در کودکان اضطراب ایجاد میکند، اما این دلیل نمیشود که والدین نتوانند یک بحث ساده هم با یکدیگر داشته باشند. اگر قرار باشد کودک لای زرورق بزرگ شود، جور دیگری آسیب میبیند.
یک نکته مهم در دعوای والدین این است که خیلی از آنها از جملات سمی استفاده میکنند. جملاتی مثل «دیگر در این خانه نمیمانم، میگذارم میروم و ... » این جملهها بیشترین آسیب را به کودک میزند. در واقع پدر و مادری که باید منبع آرامش کودک باشند، منبع ترس و اضطراب او میشوند.
اضطراب زیاد میتواند باعث گوشهگیری، افسردگی و مشکلات خواب و خوراک در کودک شود. ممکن است روی عزت نفس کودک تأثیر بگذارد میتواند موجب کمالگرایی کودکان شود.
مکث
مشکلات ایجاد شده بر اثر اضطراب
گوشهگیری
افسردگی
مشکلات خواب
مشکلات خوراک
عزت نفس پایین
کمالگرایی افراطی
وسواس و تیک
مهمترین نشانههای اضطراب کودکان
چسبندگی به والدین
جویدن ناخن
شبادراری
کیفیت پایین خواب (کمخوابی، پرخوابی، خواب منقطع)
کمخوری
پرخوری
کابوسهای شبانه
دندانقروچه در خواب
اجتناب از رفتن به مهد و مدرسه