وحدت؛ دغدغهای کلیدی و اصیل در دین
اگر کمی با دقت به متون دینی و اسلامی نگاه کنیم بهراحتی متوجه میشویم که در بسیاری از دستورات دینی و ادعیه و معارف سعی میشود که جبهه حق یکدست و یکصدا شود و با انسجام و اتحاد این جبهه، هم عزت و قدرت مقابله با جبهه مقابل یعنی جبهه شیطان و جبهه باطل پیدا شود و هم صعود به عالم قدس و سلوک الیالله برای یک جمع ایمانی رخ دهد زیرا در شرایط مساوی نظر حق به یک جمع بیش از نظر به یک فرد است چرا که عنصر تجمع اهل ایمان خود یک نکته حقی است که در ایجاد توحید مؤثر است، بهعبارتی راه رسیدن به حق در شکل اتم و اکملش، از طریق جامعه اهل حق محقق میشود. بر همین اساس است که اوج تمدن اسلامی تشکیل حکومت جهانی امامزمان(عج) است که در آن یک جامعه متحد و مرتبط با هم شکل میگیرد. بر این اساس حساسیت جامعه حق، خصوصا معماران فرهنگی و رهبران جبهه هدایت و بهخصوص نخبگان انقلابی، جهت هر چه به هم نزدیک کردن اعضای این پیکره بیشتر احساس میشود.در ادامه گشت وگذاری خیلی گذرا در برخی متون دینی میکنیم تا دغدغه بزرگان دین را نسبت به این مسئله مرور کنیم.
انسجام جامعه حق ذیل پرچم آخرین منجی در دعای افتتاح
در این دعا وقتی اوصاف امام زمان(عج) مطرح میشود برای عزت و نصرت ایشان دعا میشود.
در انتها وقتی که دعاکننده بهخود و جامعه خود نظر میکند و برای آن میخواهد دعا کند، نخستین مسئله که تقاضا میکند «رفع پراکندگی و دوری جبهه حق» گردهمایی حول ولایت امام است: «اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَکثِّرْبِهِ قِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا؛خدایا بدان حضرت پراکندگیمان را برطرف کن و گسیختگیمان را دور کن و پریشانی ما را بدو پیوست کن و کمی ما را بدو زیاد کن وخواری ما را بدو عزت بخش.» وقتی که خوب دقت شود در این فرازها عامل وحدتبخش و ازدیادکننده جبهه حق وجود امام زمان(عج) معرفی میشود یعنی اولا انسجام و اتحاد و همدلی و همکاری و تقویت اهل ایمان را تأکید میکند که در نهایت باید به نحو کامل انجام شود و ثانیا این اتحاد بهواسطه امامزمان(عج) و در ذیل لوای ایشان باید صورت بگیرد.
دعای مکارم؛ بسترساز تمدن توحیدی با ایجاد اتحاد همه جبهه حق
در برخی ادعیه و دعاها سعی میشود که راهکارهای عملی الفت و نزدیکی و انسجام نیروهای مومن ارائه شود. ازجمله این ادعیه دعای شریف مکارم اخلاق است.
این دعا که فراتر از اخلاق است و در آن مکارم اخلاق معرفی میشود، سعی میکند افراد جامعه اسلامی را از حساب و کتابهای عادی فراتر برده و در راستای تبلور حق در فضای ایمانی بین مومنین، به تصحیح ارتباطات اعضای جبهه حق میپردازد و سعی میشود از زاویههای مختلف عواملی که این ارتباط و انسجام را کمرنگ میکند برشمرده شود و دستوراتی جهت برطرف کردن این نقیصه ارائه شود. در بخشی از این دعا نحوه ارتباط با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند و برخلاف میل ما عمل میکنند، ذکر میشود: «وَ ابْدِلْنی مِنْ بُغْضَه اَهْلِ الشّنانِ الْمحَبَّه؛ خدایا! دشمنی کینهتوزان و دشمنان من را به دوستی تبدیل کن؛ و عداوت خویشان نزدیک را به دوستی تبدیل بنما.» با دقت در این فرازها مشخص میشود که امام سجاد(ع) تقاضاهایی را از خداوند درخواست میکند که تحقق آنها روابط جامعه مومنین در سطوح مختلف را بسیار به هم نزدیک میکند. چرا که در این فقرات خصوصیاتی اشاره شده که عموما باعث ایجاد اختلاف و دوری جمع مومنین از هم میشود و نوع موضعگیری فردی که ظاهرا در این برخورد آسیب دیده و حق به جانب است را مشخص میکند. موضعگیری که از دید اخلاقی نتیجه آن دشمنی و حسد در برابر دشمنی و حسد دیگران، کینه در مقابل کینه دیگران، قطع رابطه با کسی که قطع رابطه کرده و یا غیبت نموده است و بخل در مقابل بخیل است اما از دید مکارم اخلاق این موضعگیریها تبدیل به دوستی و صمیمیت و حسن خلق در مقابل دشمنی و کینه و سوءظن، بذل و بخشش در مقابل بخل و منع دیگران، احسان در مقابل دوری افراد، و تعریف خوبی در مقابل غیبت میشود. همانطور که دیده میشود پایههای اختلاف و ریشههای پراکندگی در این دعا خشکانده میشود. و فضای تقابل بین مومنین به فضای انسجام و تقویت جبهه حق منجر میشود.
تحقق سلوک الیالله از طریق جماعت متحد و منسجم مسلمین
در آیه زیر اعتصام به حبل الهی، بهصورت جمعی بیان میشود «و اعتصموا بحبلالله جمیعا و لا تفرقوا»(آل عمران/102) و ایجاد وحدت و الفت و اخوت بین مسلمانان یکی از اقدامات اساسی حکومت پیامبر است: «وَذْکرُوا نعْمَه للّه عَلَیکمْ اذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَاَلِّفَ بَینَ قُلُوبکمْ فَاَصْبَحْتُم بنعْمَته اخْوَاناً» (آلعمران /103).
بدون توجه الهی این ارتباط الفتآمیز بین قلوب مومنین محقق نمیشود: «و الف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم ولکنالله الف بینهم»(انفال/63)(ر.ک: المیزان ج 9ص119)
با دقت در این آیات مشخص میشود که برای ایجاد وحدت بین جمع مومنین باید دست اراده الهی در کار باشد لذا اینکه خودمان را پیشتاز وحدت بدانیم یا عامل وحدت را کارهای خودمان بدانیم اول اشتباه است بلکه وظیفه ما این است که طبق دستوراتی که حضرت سجاد (ع)دادند زمینههای اختلاف و کینه و پراکندگی را از بین ببریم و با هموار کردن زمین محبت، آمادگی نزول فیض حق در قلوب مومنین را ایجاد کنیم تا با تجلی حضرت حق در قلب ایشان الفت بین قلوب ایجاد شود چرا که وقتی در قلب همگان نور الهی بتابد خودبهخود همه قلبها به یک نور مبدل میشوند و لذا این نور واحد نخ تسبیح دانههای متفرق افراد میشود.
در نقطه مقابل نیز تفرقه باعث سستی و بددلی و از بین رفتن قدرت و شوکت اهل حق میشود«وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ ریحُکمْ»(انفال/46). هر جا اختلاف است شیطان در معرکه است. جامعه مومنان حول محور وحدت و اخوت و رحمت میچرخد و خشم و نفرت فقط با کفار است «مُحَمِّدٌ رِّسُولُ للِّه وَ لِّذینَ مَعَهُ أَشدِّاءُ عَلَی لْکفِّار رُحَمَاءُ بَینَهُمْ»(فتح/29).
سطوح مختلف وحدت
وحدت با این گسترهای که تعریف شد در سطوح مختلفی قابل ترسیم است. راهبرد دشمن ایجاد شکافهای مختلف اجتماعی جهت شکستن هیمنه و قدرت جبهه حق است. این راهبرد را در سطوح مختلف خرد و کلان دنبال میکند.
اختلاف و تفرقه بین زن و شوهر، بین مردم، بین مسئولین، بین مردم و مسئولین، بین نسلهای مختلف(بین نسل اول انقلاب و نسل امروزین، بین جوانان و گذشتگان)، بین نخبگان، بین نخبگان و مردم، بین نخبگان و مسئولین، بین مذاهب(بین شیعه و سنی)، بین اقوام مختلف، بین زبانهای مختلف؛ بین دانشجو و استاد، بین حوزه و دانشگاه و... برخی از این سطوح اختلافی است؛ حفظ وحدت باید در تمامی این لایهها انجام شود. دستوراتی مثل حضور در جماعت مسلمین، بسیاری از عبادات که بهصورت جمعی انجام میشود(نمازهای جماعت و جمعه و اعیاد مذهبی مثل عید فطر و قربان)، دستورات فراوان اخلاقی پیرامون ارتباطات سالم جامعه مسلمین مثل صله رحم، بخشش جاهل، گذشت و ایثار و...؛ دغدغه مظلومان عالم را داشتن و کمک و همدردی با آنها و بسیاری از دستورات دیگر بهراحتی ما را به این نتیجه میرساند که طی طریق الیالله در نقطه اعلایش از بستر یک جامعه منسجم و متحد ایمانی میگذرد که در همه این سطوح ایجاد شود.
توجهات رهبران اسلام به وحدت جامعه
در صدر اسلام پیامبر(ص) هرگز اجازه نمیداد زمینه اختلاف و تشتت فکری و اجتماعی در بین امت اسلامی پیش بیاید. علی و سایر امامان شیعه نیز با محور قرار دادن قرآن و سنت نبوی(ص) مانع بروز اختلاف فکری و تشتت در پیکره امت اسلامی میشدند.
امام علی(ص)در این مورد میفرمایند: «امتهای پیشین مادامی که باهم اتحاد و وحدت داشتند، در حال پیشرفت و شکوفایی بودند و به عزت و اقتدار دسته یافتند، خلافت و وراثت در زمین را بهدست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند»(نهج البلاغه/ خطبه 5) و در جای دیگر از تلاش خود برای ایجاد وحدت میگوید«هیچکس از من بر اتحاد و همبستگی امت محمد حریصتر نیست. من در این کار خواستار پاداشی نیکو از جانب خداوند و بازگشت به جایگاه نیکو هستم»(نهج البلاغه/ خطبه 112).
حضرت درباره ضرورت وحدت میفرمایند: «مبادا در دین متلون و دورنگ باشید. همبستگی و اتحاد در راه حق اگرچه از آن کراهت داشته باشید، بهتر از پراکندگی در راه باطلی است که شما بدان مایلید». (پیشین، خطبه 176).
آن حضرت در مسئله خلافت که نخستین اختلافی بود که در بین امت اسلامی بهوجود آمد، با صبر و سکوت خود اجازه نداد این اختلاف، وحدت امت اسلامی را خدشهدار سازد «شما برادران دینی یکدیگر هستید و چیزی جز پلیدی درون و نیت زشت، شما را از هم جدا نساخته و موجب تفرقه نشده است، و از اینرو نه یکدیگر را یاری میدهید و نه با هم همکاری و خیرخواهی و بخشش و دوستی میکنید و در نتیجه، تعاون و همیاری و نصیحت و بذل و بخشش و دوستی و محبت از میان شما رفته است.» (نهج البلاغه/ خطبه 113).