• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
جمعه 7 مهر 1402
کد مطلب : 204185
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/8qgxr
+
-

کدام وحدت؛ سیاسی یا راهبردی؟

نگاه
کدام وحدت؛ سیاسی یا راهبردی؟

علی مهدیان- استاد حوزه و دانشگاه

  آیا منظور از وحدت که در هفته‌وحدت از آن نام می‌بریم، رابطه با طالبان و عربستان و مصر است؟ با آنها دشمنیم یا دوست؟ این رابطه چه نسبتی با مقوله وحدت دارد؟ برای توضیح باید ورود ایران به مسئله وحدت را بیان کنیم. ورودی از بستر انقلاب و ولایت عینی نه انتزاعیات صرف یا لاطائلات توهمی.
  مراد از ولایت، یک مفهوم انتزاعی یا حتی یک عقیده اجتماعی صرف نیست. ولایت یعنی حکومت الهی که مشروعیتش از جانب خداست و تحقق‌اش البته ریشه در ایمان و عقیده عمومی مردم دارد. یعنی تدبیری توحیدی و قدرتی ایمانی، یعنی سیاست مقدس. این مفهوم را به وزن همه معجزات جمهوری اسلامی بشنوید مثل علم مقدس، دفاع‌مقدس، نظام مقدس و... .
  واقعیت آن است که مباحثات علمی، انتزاعی و نخبگانی حول مقوله وحدت البته ارزشمند است، اما عموما مبتلا به نوعی بی‌ربطی به صحنه است، با عموم ارتباط نمی‌گیرد و اجرایی نمی‌شود و از همه مهم‌تر اینکه نهاد علم و نخبگی بسیار تحت‌تأثیر قدرت و سیاست است، لذا نفوذ حاکمان مصر بر شیوخ الازهر و حاکمان سعودی بر پایگاه وهابیت عربستانی، انقلاب ایران و جبهه‌بندی‌های مرتبط با آن، جنگ 33روزه، داستان سوریه و بشار اسد و حالا پیروزی‌های مقاومت، همه‌وهمه و هر یک به‌نحوی در مباحثات و گفت‌وگوهای تقریبی و امتی و وحدتی مؤثر بوده‌اند.
  انقلاب اسلامی وحدت را نه به‌عنوان یک بحث علمی جذاب نخبگانی صرف، بلکه به‌عنوان یک حقیقت عمیق توحیدی و سلوکی و مقدس دیده است که باید در زمین محقق شود تا مقاصد انبیا و اولیا تحقق یابد، پس راه‌حلی عینی و زمینی برای آن پیشنهاد می‌کند، راه‌حل چیست؟
  ایجاد مقاومت، یعنی یک حرکت ایمانی و معنوی عمومی و مردمی در مقابل استکبار و طاغوت و شیطان بزرگ. این مقاومت خود منشا تحقق و جریان یک قدرت مقدس است. قدرتی متصل به بی‌نهایت. این قدرت هرچه بیشتر به‌دست مردم ظهور و بروز می‌کند، باعث کرنش قدرت‌های مادی و دنیاگرای جهانی و منطقه‌ای است. این کرنش‌های اجباری قدرت‌های مادی و پولی و ابزاری، خود زمینه‌ساز ارتباط فرهنگی و علمی و درنتیجه گسترش صدور انقلاب به‌مثابه یک شمیم بهاری خواهد شد که انسان‌ها را بر می‌خیزاند و وحدتی حقیقی و توحیدی را رقم می‌زند. این همان توسعه قدرت مقدس است؛ توسعه ولایت الهی.
  وحدت نه یک تکنیک یا راهبرد، بلکه یک عقیده عمیق است به عمق توحید. امام(ره) می‌گفت اصلا توحید یعنی واحد شدن. لذا ارتباط با عربستان نماد آن نیست ولو می‌تواند زمینه‌ساز آن باشد، همانطور که صلح حدیبیه نماد آن نبود بلکه تاکتیکی برای تحقق فتح مبین شد. فتح مبین چیست، انفتاح قلب انسان‌ها و امت‌ها. فتحی که اساس مقاومت مقابل هر طاغوت می‌شود، نه آمریکا و غرب و نه سعودی‌ها و تکفیری‌های منطقه و نه هیچ قدرتی نمی‌تواند مقابل این قدرت الهی و مقدس بایستد، این پیوستار ولایی است با روح قیام و ایمان. انسجام سیاسی تاکتیکی زمینه‌ساز تحقق وحدت حقیقی خواهد شد که وحدتی که هویتش قیام است و استقامت و مقاومت.
  ولایت و سیاست مقدس این گونه روح و جسم وحدت را می‌سازد. هم محصول وحدت است و هم منشا وحدت. حالا معلوم می‌شود در ایران چرا هر دولت و هر جریانی که تقابل با طاغوت را کمرنگ کرد، خودتحقیری را تشدید کرد، اعتماد به نظام مقدس را تضعیف کرد، امید ایمانی به پیشرفت را از بین برد، عملا وحدت را از بین برده و بستر بحران را شکل داده و در مقابل هر دولت و جریانی که بر ایمان و امید ایمانی(نه امید به دشمن) دمید و مقاومت را پیش برد و نظام ولایت را با پررنگ کردن اعتماد مردم مستحکم نمود، بحران‌ها را نابود کرد و وحدت‌ساز بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید