تیترهای جنجالی علیه اتباع افغانستان
«جنوب تهران در محاصره افغانستانیها»، «۷۵درصد زایمانهای تهران و حاشیه تهران مربوط به زنان افغانستانی است» و «۸۰درصد مدارس کشور بهخاطر حضور اتباع افغان دوشیفته شدهاند» تنها بخشی از تیترهای جنجالی این روزهاست.
دشمن و مشخصا آمریکا و اذناب او نیاز به بحران دارند و اساسا یک رژیم بحرانزی هستند و در این فضاست که میتوانند اهداف شوم خود را عملی کنند. روشن است که یکی از بهترین زمینههای ساخت این بحران، پروژه افغانهراسی است؛ طرحی که پادزهرش توجه به واقعیات ارتباط میان این دو ملت است.
پینوشت1: همه مباحث گفته شده، منافاتی با سازماندهی مهاجرت افغانستانیها به ایران با توجه به منافع ملی ندارد. این ضرورتی است که سالهاست مطالبه عمومی است که باید مدنظر مسئولان امر قرار گیرد.
پینوشت2: آمارها همگی از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل است.
روابط فرهنگی، تمدنی و تاریخی بین ایران و افغانستان برای امروز و دیروز نیست.
شاید شاخصترین این اشتراکات زبان مشترک و محبت اهلبیت(ع) باشد. شاعران افغانستانی متعددی در ایران رشد کردهاند و بسیاری از آنها هم گمنام هستند. تشکیل لشکر فاطمیون از سوی دیگر شاهدی بر این گفتار است. سالهاست که این اشتراکات سبب شده ایرانیها، میزبانان خوبی برای نزدیک به 5میلیون مهاجر افغانستانی باشند. افغانستانیهایی که به دلایل امنیتی و اقتصادی و گرفتاریهایی که سالهاست با آن درگیرند، ایران را بهعنوان یکی از مقاصد مهاجرت خود انتخاب میکنند. این مهاجرت که پس از روی کار آمدن طالبان شیب تندتری بهخود گرفته است، مسئله مهاجرت را وارد فاز جدیدی کرده است.
برخلاف ذهنیت برخی، عمدتاً (نزدیک به 85درصد) هم به شکل قانونی وارد کشور ما میشوند. غالبا هم مشغول کارهایی میشوند که مورد اقبال ایرانیان نیست؛ مثلا نزدیک به 60درصد آنها کارگر ساختمان و مزارع هستند؛ البته مردم مظلوم و دوستداشتنی افغانستان، با توجه به هوش سرشاری که دارند در حوزههای علمی در ایران هم درخشیدند و در همین سال گذشته در کنکور کارشناسی ارشد، 3رتبه اول این کنکور، از افغانستانیها بودند. دفاع از حرم اهلبیت(ع)، زمینهای شد تا این اشتراک فرهنگی و عقیدتی خود را بهتر نشان دهد و نزدیک به 10هزار شهید و مجروح از لشکر فاطمیون، سندی بر صدق مدعای افغانستانیها در محبت به اهلبیت(ع) بود.
نیاز دشمن به بحرانسازی
حال چه میشود که در این فضای همدلی و دوستی دیرینه میان این دو کشور، یکباره و بدون هیچ بهانه و اتفاق روشنی، در فضای مجازی و رسانهها، مسئله اخراج افغانستانیها مطرح میشود و پروژه افغانهراسی کلید میخورد؟! به روشنی میتوان این مسئله را در همان فضای راهبرد بحران پشت بحران، که رهبر معظم انقلاب اخیرا به آن اشاره داشتند، تحلیل کرد. دشمن نیاز به ایجاد بحرانهای متعدد در ایران دارد. طبعا یکی از بهانهها میتواند همین ماجرا باشد که ای وای چه نشستهاید که ایران را افغانها تصرف کرده و 35درصد جمعیت ایران را تشکیل دادهاند و خطر حمله مجدد اشرف افغان میرود! آمارهای خلاف واقع که گویا در فضای مجازی کاملا مرسوم است را مطرح و ترس و واهمه عمومی درست میکنند.
از سویی، معدود برخوردهای زننده با عزیزان افغان را بهعنوان برخورد مردم ایران و جمهوری اسلامی، به خورد مردم افغانستان میدهند و از سوی دیگر، در ذهن مردم ایران هم این موضوع را جامیاندازند که اگر مشکل اشتغال در کشور داریم به جهت حضور میلیونی افغانها در ایران است که منابع و یارانههای ایرانیها را استفاده میکنند. بهعنوان مثال ساعت 17:30 دیروز (چهارشنبه)، بیبیسی فارسی در یک گزارش دوپهلو به بررسی مهاجرت افغانستانیها به ایران و طرح بحث از جانب موافقان و مخالفان حضور آنها در ایران پرداخت. در این مستند، موج مهاجرت افغانها را بعد از تسلط طالبان، نسبت به گذشته دو برابر اعلام کرد. از قول وزیر کشور آمار آنها را 5میلیون نفر دانست. از قول وزیر آموزش و پرورش، محصلان آنها را 3.5درصد یعنی حدود 600هزار نفر اعلام کرد. این گزارش به حضور رو به گسترش آنها در مجامع عمومی مثل مترو و بوستانهای تهران نیز پرداخت. اما از طرفی نیز به حقوق ناکافی افغانستانیهای دارای مجوز سکونت و حتی زاده ایران هم پرداخت؛ ازجمله عدمبرخورداری از حداقل تراکنش بانکی برای امورات صنفیشان. این گزارش گفت که مخالفان حضور افغانستانیها از اسلامیتر شدن جامعه ایران میترسند! و میگویند حکومت، عامدانه راه را برای حضور آنها باز گذاشته است. سپس ادعا کرد موافقان میگویند که اینان همزبانند و با توجه به موج مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور، به حضور آنها نیاز است.