• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 30 خرداد 1397
کد مطلب : 20305
+
-

با من در شهر قدم بزن

آیا پیاده‌روی می‌تواند به‌عنوان یک سبک زندگی مدرن شهروندی مورد توجه قرار بگیرد؟ دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه شناس به این سؤال پاسخ می‌دهد

با من در شهر قدم بزن


جز مسیرهای خانه تا محل کار یا دانشگاه و مسیرهای هرروزه، بعضی خیابان‌های شهر برای پیاده‌روی و قدم‌زدن‌های خودخواسته و لذت‌بردن از هوای این روزهای تهران ساخته شده‌اند. اما چرا مدت‌‌هاست به غیراز زمان‌هایی که برای خرید و... است کمتر کسی را می‌بینیم که علاقه به پیاده‌روی‌های طولانی داشته باشد. اصلا چه می‌شود که هیچ‌وقت چهارچرخ ماشین یا موتورسیکلتمان را کنار نمی‌گذاریم و دل به یک پیاده‌روی جانانه نمی‌دهیم؟ اصلا تا به حال پیش خودتان فکر کرده‌اید که نبود شهروندان در پیاده‌راه‌ها چقدر می‌تواند به ضرر حال خوب شهرمان باشد؟ دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم- جامعه‌شناس- به ما می‌گوید که اگر پیاده‌روی از سبک زندگی شهروندی کنار گذاشته شود چه آسیب‌‌های جدی‌ای به حال خوب و زندگی شهری می‌خورد.



پیاده‌روی، نشانه سبک زندگی مدرن

در گذشته که رادیو و تلویزیون نبود، افراد دور هم جمع می‌شدند و یکدیگر را از وقایع روز، اتفاقاتی که برای دیگران افتاده یا تجربه‌هایی که در زمینه‌ای داشتند آگاه می‌کردند.

به بیان دیگر انتقال اطلاعات به این شکل بود و مردم اینطور با نظرات یکدیگر آشنا می‌شدند و از همین همنشینی‌ها بوده که تحولات آغاز شده است. بنابراین حضور شهروندان در فضای شهری جامعه باعث می‌شود که مردم با یکدیگر در تعامل باشند و اطلاعات را به‌صورت حضوری به یکدیگر انتقال دهند و وقتی که تعاملات اجتماعی بالا باشد، سطح سواد سیاسی و اقتصادی مردم هم بالا می‌رود. از طرفی حضور مردم در خیابان‌ها باعث می‌شود که شهر تبدیل به شهر ماشین‌‌ها نشود بلکه جایی باشد برای تبادل افکار آدم‌ها با یکدیگر؛ یعنی وقتی یک توریست در شهر حضور پیدا می‌کند پیاده‌راه را شلوغ و خیابان را خلوت ببیند. این نشانه شهر پیشرفته است. همچنین حضور شهروندان در سطح شهر باعث می‌شود که امنیت هم بالا برود و دزد و زورگیر جایی در شهر نداشته باشد.

شهر برای شهروندان آن جامعه است. آنها هستند که با رفتار خودشان تصمیم می‌گیرند شهر را تبدیل به شهر زنده یا مرده کنند. بنابراین پیاده‌‌روی و حضور در سطح شهر حال چه برای ورزش و چه برای رفتن به محل کار و... نقش بسیار زیادی در سلامت روحی و روانی افراد دارد و باعث می‌شود که انسجام اجتماعی، وحدت، همدلی و اتحاد بین افراد جامعه ایجاد شود. بنابراین می‌توانیم بگوییم که پیاده‌‌روی و حضور در سطح شهر سرمایه اجتماعی خوبی است که نباید آن را به‌راحتی ازدست داد.



فقط به سلامت روح‌ات نگاه کن

صرف‌نظر از اهمیتی که پیاده‌روی در بهداشت و سلامت جسمی افراد دارد، به همان اندازه و حتی می‌توان گفت به مقدار بیشتری در سلامت و بهداشت روحی، روانی و آرامش افراد آن جامعه نقش و تأثیر دارد. برای همین است که در کشورهای توسعه‌یافته صبح‌هنگام افراد زیادی را می‌بینید که بدون خودروی شخصی یا وسایل حمل‌ونقل عمومی به محل کار خود می‌روند. حتی بعدازظهر هنگام بازگشت از سر کار هم‌چنین است ؛ یعنی افراد زیادی در خیابان کنار یکدیگر پیاده‌روی می‌کنند تا به مقصدشان برسند.  ازجمله مزیت‌‌های دیگر پیاده‌‌روی این است که باعث انسجام اجتماعی می‌شود و همچنین موجب می‌شود که افراد احساس کنند در شهرهای بزرگی مانند تهران که انسان‌ها تنها‌شده‌‌اند برای چند ساعتی که در خیابان هستند همدل و همراه داشته باشند و با دیگر مردم شهر آشنا شوند. به بیان دیگر در شهری مانند تهران افراد از هم دور شده‌اند و آدم‌‌ها خیلی وقت‌ها به‌صورت روبات درآمده‌اند. در خیابان‌های همین شهر می‌بینید که شهروندان مثل روبات‌‌های دیجیتال از کنار یکدیگر می‌گذرند و اصلا توجهی به هم ندارند، یکدیگر را درک نمی‌کنند. در واقع افراد در شهرهای بزرگ در تنهایی به‌سرمی‌برند. به همین دلیل وقتی یک روز در میدان‌‌های بزرگ شهر که ایستگاه مترو هم در آنها وجود دارد، باشید و از دور ببینید که افراد زیادی از ایستگاه خارج می‌شوند متوجه می‌شوید که افراد از هم دور شده‌اند. در چنین جوامع و شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان و... پیاده‌‌روی‌های عمومی هفتگی یا 2‌هفته یک‌بار باعث می‌شود که افراد احساس کنند که تنها و بی‌کس نیستند و در کنار یکدیگر هستند. این موضوع در کشورهای اروپایی مورد تحقیق قرار گرفته است.



زندگی به شهر برمی‌گردد

باید ترویج پیاده‌‌روی به این صورت باشد که به شهروندان بگوییم هر روز مسافت کمی را پیاده طی کنند. این تبلیغ عالی و شدنی است؛ یعنی افراد به‌جای اینکه هرروز صبح در صف اتوبوس میدان ونک صبر کنند یا در صف تاکسی باشند، اگر مسیرشان به سمت جنوب است در خیابان ولیعصر پیاده‌‌روی کنند تا نقطه‌ای که برای خودشان مشخص می‌کنند. یا اگر می‌خواهند به مترو بروند سوار تاکسی نشوند و آن مسیر کوتاه تا متروی حقانی را پیاده طی کنند و از منظره پل طبیعت و سرسبز حاشیه اتوبان حقانی لذت ببرند. یا در مکان‌هایی که نزدیک ایستگاه مترو و اتوبوس است افراد به‌جای اینکه با تاکسی به آنجا بروند پیاده‌روی کنند. به این شکل هم شهر زنده می‌شود، هم افراد روحیه می‌گیرند و هم ترافیک کمتر می‌شود و اتفاقا افراد از وقتشان هم بهترین استفاده را کرده‌اند و البته در هزینه‌‌هایشان هم تأثیر دارد، اما اینکه بگوییم افراد در مسیرهای طولانی برای رفتن به محل کار یا خرید و... پیاده‌روی کنند، نشدنی است.

حالا شاید تک و توک افرادی چنین کاری انجام دهند اما در وسعت زیاد، شدنی نیست. در شهری مانند تهران، چون محل زندگی افراد و کارشان دور است چنین موضوعی در مسافت‌های زیاد مطرح نیست اما در شهر- روستاها که محل زندگی افراد چسبیده به محل کارشان است می‌توان فرهنگسازی‌ کرد که چنین کاری انجام دهند. اما به هر صورت افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند می‌توانند روزهای تعطیل و در اوقات‌ فراغتشان پیاده‌روی کنند؛ با این کار هم به سلامت روحی خود اهمیت داده‌اند و هم باعث می‌شوند تعاملات و پیوستگی‌های اجتماعی افزایش پیدا کند و همدیگر را می‌بینند و نوعی شادی روحی به آنها دست می‌دهد و احساس می‌کنند که تنها نیستند. نکته دیگری که در اینجا باید به آن اشاره کنم این است که ما در شهر تهران نیاز به زیرساخت‌ داریم.

یعنی باید در شهر تهران پیاده‌راه‌هایی ایجاد شود که موتورسیکلت به آن وارد نشود، سنگفرش یا آسفالت مناسبی داشته باشد، درخت و سبزی‌ مناسبی داشته باشد و... تا افراد با خیال راحت و با امنیت بتوانند پیاده‌روی کنند اما هم‌اکنون وقتی شهروندی در حال پیاده‌روی در یکی از پیاده‌راه‌هاست مدام باید مراقب باشد که موتور وارد پیاده‌رو نشود و به او صدمه نزند یا آسفالت خراب است و زمین را کنده‌اند و مجبور است مسیر خود را تغییر دهد و به خیابان بیاید. برای همین قید پیاده‌روی را می‌زند و سوار ماشین می‌شود.



مردم باید شاد باشند

سال‌ها قبل پیشنهادم این بود که میدان‌های شهر را تبدیل به محل حضور مردم کنیم. ما این همه میدان بزرگ داریم، چرا نباید در این میدان‌ها جشن و کارناوال برگزار کنیم؟ مثلا در چهارراه ولیعصر(عج) و تئاتر شهر بعضی وقت ها برنامه های خیابانی و تئاترهای خیابانی هست که مردم در آنجا حضور دارند اما ما می‌توانیم این جشن‌ها را به تمام میدان‌های شهر گسترش دهیم تا مردم در شهر بدون ماشین و وسیله حمل‌ونقلی حضور داشته باشند. می‌‌توانیم دیگر مراکز شهر را تبدیل به مراکز پرجمعیتی کنیم تا مانند تئاتر شهر یا تالار وحدت با گذر زمان تبدیل به قلب تپنده شهر و هویت آن شهر شوند. وقتی که شادی و نشاط باشد شهر زنده است. ایجاد محیط شهری مناسب، شادی و احساس را میان مردم شهر به وجود می‌آورد و از همه مهم‌‌تر از نظر سیاسی وقتی شادی و نشاط در شهر باشد مردم به دولت دلگرم و به آنها وابسته می‌شوند. حتی مسئولان هم می‌توانند به میان مردم بروند و با آنها پیاده‌روی کنند. چه ایرادی دارد برای گسترش فرهنگ پیاده‌روی و مجاب‌کردن مردم برای این کار مسئولان به میان مردم بروند و مسیری را با آنها پیاده‌روی کنند؟ حالا درست است که در روزهای خاص این اتفاق می‌افتد اما اگر هفته‌‌ای یک‌بار یا هر ماه یک بار باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ باز هم تکرار می‌کنم که پیاده‌روی به لحاظ اجتماعی و جامعه‌شناسی تأثیر بسیاری بر روح و روان و سلامت افراد و نزدیک شدن به یکدیگر دارد. پیاده‌روی باعث می‌شود که افراد از تنهاشدن و بی‌کس‌شدن دور شوند. باعث می‌شود که پیوستگی با افراد جامعه زیاد شود و فرد در جامعه خودش را مرده احساس نکند. شما در غرب وقتی در پیاده‌راه قدم می‌زنید، می‌بینید که همه به هم سلام می‌کنند، لبخند می‌زنند. برای اینکه آنها خروج از تنهایی را تجربه کرده‌‌اند و سعی می‌کنند به شما و خودشان انرژی مثبت بدهند. ما هم می‌توانیم مانند آنها در خیابان‌هایمان حضور داشته باشیم و از این حالتی که ما در شهرها گرفتارش شده‌ایم و افراد با هم قهر هستند، عصبانی هستند، اخمو هستند، همه از هم طلبکارند و با ناراحتی از خیابان رد می‌شوند نجات پیدا کنیم. بنابراین معتقدم و باز هم تکرار می‌کنم که هم پارک‌ها و هم فضای شهری برای پیاده‌روی مناسب است و شهروندان باید از فضاهای موجود استفاده کنند و آنها را خالی نگذارند تا تغییر کاربری دهند. همچنین باید رسانه‌ها و مسئولان ورزش‌‌های صبحگاهی را رواج دهند و هر روز جمعی به پارک‌ها بروند. جامعه‌ای که این شکلی باشد برای شهروندانش شادی و سلامتی به ارمغان می‌آورد. اما اینکه شهر خالی از آدم‌ها باشد و فقط ماشین در آن حضور داشته باشد و هیچ نشاطی نداشته باشد نتیجه‌اش مردم افسرده، تنها و غریبه با یکدیگر است. پس بیایید شهر را با پیاده‌روی به شهر شاد تبدیل کنیم.



مثل یک جوان پیاده‌روی می‌کنم

اکثر اوقات با همسرم به پارک نیاوران می‌رویم و پیاده‌روی می‌کنیم. گاهی اوقات نیز به میدان تجریش می‌رویم. من اصلا از خودروی شخصی استفاده نمی‌کنم و چون هر روز از مترو استفاده می‌کنم از نیاوران تا میدان قدس را پیاده می‌روم و بعد سوار مترو می‌شوم تا به دانشگاه بروم. حتی آنجا هم که از مترو پیاده می‌شوم بازهم پیاده‌روی می‌کنم تا به دانشگاه برسم.
به هر حال ترجیح اولم این است که پیاده‌روی کنم، بعد سوار مترو شوم و بعد هم اتوبوس. خیلی کم تاکسی سوار می‌شوم. مثل یک جوان پیاده‌روی می‌کنم و یکی از دلایل سلامت بنده همین پیاده‌روی است. توصیه‌ام هم به جوانان این است که آنقدر در قید و بند خرید خودروی شخصی یا رفتن به محل کار با ماشین نباشند. آنها می‌توانند به‌جای اینکه در خودروهای شخصی خود بنشینند و در خیابان‌ها بگردند، با دوست یا دوستان خود در پیاده‌راه‌های تهران قدم بزنند و با خود قرار بگذارند که هر هفته یک پیاده‌راه قدیمی و زیبای تهران را ببینند.



باید در شهر تهران پیاده‌راه‌هایی ایجاد شود که موتورسیکلت به آن وارد نشود، سنگفرش یا آسفالت مناسبی داشته باشد، درخت و سبزی‌ مناسبی داشته باشد و... تا افراد با خیال راحت و با امنیت بتوانند پیاده‌روی کنند اما هم‌اکنون وقتی شهروندی در حال پیاده‌روی در یکی از پیاده‌راه‌هاست مدام باید مراقب باشد که موتور وارد پیاده‌رو نشود و به او صدمه نزند یا آسفالت خراب است و زمین را کنده‌اند و مجبور است مسیر خود را تغییر دهد و به خیابان بیاید

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :