قصاص در ملأعام؛ مجازات قاتل سلاله کوچولو
مردی که در جریان جنایتی هولناک، سلاله، دختر 5ساله آققلایی را به قتل رسانده بود، از سوی قضات دادگاه کیفری یک استان گلستان به قصاص در محل وقوع جنایت محکوم شد.
به گزارش همشهری، روز ششم اردیبهشت امسال دختر 5سالهای به نام سلاله در روستای گری آققلا در استان گلستان ناپدید شد. دختربچه آخرینبار وقتی از خانه پدربزرگش به سوی خانه دایی مادرش میرفت، دیده شده بود و بعد از آن هیچکس از وی اطلاعی نداشت. چند ساعت از مفقودشدن سلاله گذشته بود و تلاشها برای پیدا کردن او ادامه داشت که پدربزرگش جسد او را در انبار یکی از خانههای روستا پیدا کرد. خانواده سلاله با هیچکس دشمنی و خصومتی نداشتند که چنین انتقام سنگینی از آنها گرفته شود با وجود این در همان ساعتهای اولیه پس از کشف جسد انگشت اتهام به سوی مردی 40ساله بهنام غفور گرفته شد.
او که مردی سابقهدار و شرور بود، پیش از این چند مرتبه به اتهامهای گوناگون دستگیر شده و به زندان افتاده بود. با اینکه او ابتدا ادعا میکرد که در قتل سلاله نقشی نداشته اما در ادامه به جنایتی که مرتکب شده بود، اعتراف کرد. او در اعترافات اولیهاش گفت: ما با خانواده سلاله نسبت دور فامیلی داریم. برای گرفتن چای به خانه یکی از اقوامش رفته بودم اما آنها به من چای ندادند و بیرونم کردند. من هم در راه سلاله را دیدم و برای گرفتن انتقام او را داخل کیسه انداختم و در انباری خانهای رهایش کردم. در ادامه متهم در حضور بازپرس پرونده صحنه ربودن و قتل سلاله را بازسازی کرد و در نهایت پروندهاش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان گلستان ارسال شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که یکشنبه در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان گلستان برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و اتهامات غفور را آدمربایی، ایراد ضرب و جرح عمدی و قتل اعلام کرد و خواستار مجازات وی شد. در ادامه پدر و مادر سلاله یک به یک در جایگاه ایستادند و گفتند خواستهشان قصاص قاتل است. مادر سلاله کوچولو درحالیکه بغض راه گلویش را بسته بود، گفت: دخترم معصوم بود و آزارش به هیچکس نمیرسید. قاتل بیرحم دخترم را به چه گناهی قربانی کرد؟ از روزی که این حادثه اتفاق افتاده ما یک لحظه هم آب خوش از گلویمان پایین نرفته و نمیتوانیم جگرگوشهمان را فراموش کنیم. فقط مجازات قاتل میتواند کمی از داغ دلمان کم کند. در ادامه ناصر گری، پدربزرگ سلاله که وکالت اولیای دم را بر عهده دارد نیز در چند جمله از هیأت قضایی خواست تا متهم در ملأعام و در محلی که جنایت اتفاق افتاده، مجازات شود.
سپس رئیس دادگاه اتهامات متهم را به وی تفهیم کرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. غفور گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما باور کنید که من سلاله را نمیشناختم و اگر میدانستم پدر و مادر او چه کسانی هستند، هیچ وقت دست به این کار نمیزدم. او ادامه داد: روز حادثه به خانه یکی از اقوام دختربچه رفتم و درخواست پول و غذا کردم اما آنها به من چیزی ندادند و حتی صاحب خانه به من گفت اگر از خانهاش بیرون نروم، موضوع را به پاسگاه گزارش میکند. این برخورد باعث شد من از او کینه به دل بگیرم.
وی ادامه داد: وقتی از آنجا بیرون میآمدم سلاله را دیدم که جلوی در خانه بود. چون میدانستم با اهل خانه نسبت فامیلی دارد، بدون اینکه کسی متوجه شود او را داخل کیسهای که از قبل تهیه کرده و در ورودی خانه کنار تیرک برق گذاشته بودم انداختم و به انباری که متعلق به یکی از اقوامم بود بردم.
وقتی حرفهای متهم به اینجا رسید گریه امان پدر و مادر داغدار سلاله را بریده بود. متهم درباره چگونگی قتل سلاله گفت: ابتدا با دست او را خفه کردم و سپس گلویش را محکم بستم. جسد را داخل کیسهای گذاشتم و قصد دفن آن را در مرتع داشتم که از طریق بلندگوی مسجد فهمیدم اهالی روستا دنبال سلاله میگردند. به همین دلیل جنازه را در همانجا رها کردم. متهم که آثاری از پشیمانی در چهرهاش دیده نمیشد، در آخرین دفاع از خودش گفت: باور کنید من دختربچه را درست نمیشناختم و اگر میدانستم او چهکسی است، این کار را نمیکردم.
با پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، هیأت قضایی برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند. آنها روز گذشته بعد از بررسی محتویات پرونده رأی خود را صادر کردند. بنا بر رأی دادگاه، غفور به اتهام قتل عمدی سلاله به قصاص در محل وقوع جنایت محکوم شد که این رأی پس از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم به قاتل قابل اجرا خواهد بود. براساس این گزارش، درصورتی که مقتول زن و قاتل مرد باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نصف دیه را به قاتل پرداخت کنند. اثماء گری، مادر سلاله درباره رای دادگاه به همشهری گفت: دخترم قربانی جنایت شده اما ما باید برای مجازات قاتلش نصف دیه او را پرداخت کنیم. این برای ما خیلی سنگین و سخت است؛ با وجود این ما همه تلاش خود را برای مجازات قاتل انجام خواهیم داد.