مژگان مهرابی
یکی از مهمترین معضلات جوامع غربی، سست بودن ساختار خانواده است که به تکوالد و یا حتی بیوالد شدن فرزندان ختم میشود؛ اتفاقی که تأثیر منفی در رشد عاطفی و اجتماعی بچهها دارد. حتی شرایط تحصیلی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. طبق تحقیقات به دست آمده، از سوی اتحادیه اروپا، تعداد خانوادههای تکوالدی ناشی از طلاق والدین یا مادران مجرد (بارداری خارج از چارچوب خانواده) به مراتب بیشتر از خانوادههای تکوالدیای است که یکی از والدین فوت کرده باشد. اغلب کودکانی که در خانوادههای مادرسرپرست زندگی میکنند، ناگزیرند که به لحاظ عدمحضور پدر با چالشهای مالی و درگیریهای آن مواجه شوند. اینگونه کودکان زندگی ایدهآلی ندارند و اغلب با فقر شدید روبهرو هستند. مطابق آمار، تقریباً 60درصد از کودکان آمریکایی در خانوادههایی زندگی میکنند که فقط مادران در آن حضور دارند؛ همین موضوع سبب درگیری آنها با فقر شده است. نکته حائز اهمیت دیگر، نداشتن امنیت فکری این بچههاست. شاغل بودن مادر برای جور کردن مخارج زندگی باعث میشود، مادر ساعت زیادی بیرون از خانه باشد. تنهایی کودک باعث ترس و دلهره او میشود و کودک برای فرار از این حس بد، ممکن است دست به کارهایی بزند که عواقب جبرانناپذیری دارد. انتخاب دوست ناباب و روی آوردن به مشروبات الکلی یا مواد مخدر ازجمله مواردی است که میتوان اشاره کرد. بد نیست بدانید فرزندان تکوالد دوبرابر دیگر بچهها از بیماریهای روحی- روانی رنج میبرند. همچنین فرزندانی که از میان خانوادههای تکوالدی هستند، بیشتر از دیگران تمایل دارند که در سنین بین 13تا19سالگی (با ازدواج و یا بدون ازدواج) با جنس مخالف خود ارتباط برقرار کنند. 20درصد احتمال بارداری و داشتن فرزند در سنین 13تا 18سالگی وجود دارد که این میزان با کنترل والدین به 4 تا 5 درصد میرسد و نکته آخر اینکه، پدیده تکوالدی در کشورهای غربی بیداد میکند. سوئد، براساس آمار یورواستات با ۳۴درصد بیشترین سهم خانوارهای تکوالدی در میان همه خانوادههای دارای فرزند را بهنام خود ثبت کرده است.
فرزندی با دنیای تکوالدی
در همینه زمینه :
قاب شیشهای