• یکشنبه 30 آذر 1404
  • الأحَد 1 رجب 1447
  • 2025 Dec 21
سه شنبه 29 خرداد 1397
کد مطلب : 20253
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/rgvB
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


رابندون: سد راه، مانع.

رازدار: سرنگه‌دار، امین.

راز و نیاز: حاجت خواستن، خواهش کردن، تمنا کردن.

راست حسینی: درست، صحیح، با صداقت، به درستی، ‌بی‌ریا و رو راست بودن (همچنین: بی شیله پیله).

زاپاس: یدک، جایگزین.

زاد و بوم: زادگاه، وطن، سرزمین، زادبوم.

زاد و رود: فرزندان، اولاد.

صاحب حلّه: کارفرما، سرمایه‌گذار، صاحب‌کار.

صاحبخانه: موجر، مالک خانه.

صاب دکون: دکاندار، مغازه‌دار.

صاب سلیقه: خوش سلیقه، باذوق

ضامن‌دار: نوعی چاقوی تاشو که با فشار دادن دکمه‌ای باز شود.

ضامن: کفیل، عهده‌دار، ملزم.

طاس‌کباب: غذایی که با گوشت گوسفند، پیاز، سیب‌زمینی، هویج، به و آلو می‌پزند.

طاس: کچلی، بی‌مو (همچنین: سرخلوتیان).

طاعت: فرمانبری، بندگی کردن.



خوردنی‌های تهران‌

دمپختک بلغور جو


سراغ غذاهای محلی و سنتی را باید از مادربزرگ‌ها بگیریم؛ آنهایی که مناسب هر فصل سال و با سبزی‌های مناسب هر فصل غذا درست می‌کردند. معتقد بودند میوه غیر از فصل نباید خورد که برای سلامتی ضرر دارد. یکی از غذاهایی که در این فصل در شمیران طبخ می‌شد و هنوز هم برخی مادربزرگ‌ها آن را درست می‌کنند غذاهایی است که با بلغور درست می‌شود. آش بلغور جو و دمپختک بلغور را باید یکی از غذاهای محلی دارآباد شمیران خواند. برای طبخ آش بلغور باید بلغور را شست و با آب جوشاند. بعد از دست‌کم 2ساعت که از پخت آن گذشت پیاز داغ و کمی زردچوبه اضافه کنید. فوت کوزه‌گری این غذای محلی این است که اگر لعاب آن کم بود می‌توانید آرد برنج به آن اضافه کنید. هنگام صرف غذا حتماً روی آن ترشی بریزید و میل کنید. برای پخت دمپختک می‌توانید بلغور پخته شده را با باقالی زرد و پیاز داغ تفت بدهید و مثل استانبولی با برنج دم کنید. دمپختک بلغور هم با ترشی میل می‌شود. 





نخستین ها

«حمام برنجی» چگونه وارد تهران شد؟


سماور در لغت به معنای خودجوش است. کلمه‌ای که ریشه و آبا و اجدادش به روسیه می‌رسد و قدیم‌ترها با لهجه روسی سماوار تلفظ می‌شد. برخی از عوام هم از آن به‌عنوان حمام برنجی یاد می‌کردند. حضور این مهمان خارجی به پایتخت که تقریباً پای ثابت بیشتر خاطرات ما ایرانی جماعت است حکایت جالبی دارد. «داریوش شهبازی» در کتاب «برگ‌هایی از خاطرات تهران» در این‌باره می‌نویسد: «آشنایی ایرانیان با سماور در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه یعنی اواسط قرن نوزدهم میلادی اتفاق افتاد. بدین ‌ترتیب که از دربار فرانسه هدایایی برای شاه و صدر اعظمش، امیرکبیر فرستادند که دو سماور یکی برای شاه و دیگری برای امیر جزو آن هدایا بود. سماور شاه نقره مطلا و سماور امیر کوچک‌تر و نقره منبت بود. این سماور با عرق دوآتشه یا همان الکل گرم می‌شد.»

البته به جز سماور در سال 1266 قمری ملک التجار روسیه، ویش ترسوف هم سماوری با یک دست ظروف چایخوری برای امیر ارمغان فرستاد که حسابی مورد توجه امیر قرار گرفت. در بخش دیگری از همین متن با اشاره به این داستان آمده است: «امیر همان سماور رسیده از روسیه را به یکی از صنعتگران اصفهانی سپرد تا نظیرش را بسازد. استاد اصفهانی از عهده آن خوب برآمد. امیر سرمایه‌ای در اختیار او گذاشت تا به فن سماورسازی بپردازد. او نیز با صرف هزینه بسیار چنین کرد ولی پس از برکناری امیر کار آن صنعتگر به تباهی رسید.» 


از یادرفته ها

کفش‌ها جای گالش‌ها را گرفتند


در محله قلهک وقتی از خیابان شهید کدویی که نبش آن مترو قلهک قرار دارد به سمت چپ می‌روید کوچه‌ها و ساختمان‌ها را مشاهده می‌کنید. در همین محدوده، 70سال قبل کارخانه کفش پلاستیکی مهشید قرار داشت. حالا در هیچ جای خیابان نشانی از کارخانه تولید کفش نیست. 

«مه‌رخ رستمی» از ساکنان قدیمی محله می‌گوید: «حدود 70 سال قبل مردم اغلب گالش می‌پوشیدند. گالش‌ها کفش‌های پلاستیکی بودند که برای خانم‌ها به‌صورت بی‌بند و کوتاه‌تر و برای آقایان به‌صورت بند‌دار و بلندتر استفاده می‌شد. کارخانه کفش پلاستیکی مهشید نیز گالش تولید می‌کرد.» او ادامه می‌دهد: «افرادی که وضع بهتری داشتند کفش می‌پوشیدند. سپس کفش خود را داخل کفش‌های دیگری به نام کلوش که داخل آن پارچه‌های مخملی بود می‌کردند تا پایشان گرم بماند.» 

«حسین مهجوری» از دیگر ساکنان قدیمی محله می‌گوید: «صاحب کارخانه کفش قلهک اصالتاً شمالی بود. به همین دلیل اغلب کارگران کارخانه نیز شمالی بودند.» او که داخل کارخانه را دیده است می‌گوید: «کارخانه در زمینی به مساحت هزار و 500‌ مترمربع قرار داشت. داخل آن سالن بزرگی بود و ماشین‌های تولید کفش یا همان گالش‌ها در این سالن قرار داشتند. برخی از هم‌محله‌ای‌ها در قلهک نیز از کارگران کارخانه کفش بودند. حدود 70 سال قبل با آمدن کفش‌های مدرن‌تر و منسوخ شدن گالش‌ها، کارخانه کفش محله قلهک نیز تعطیل شد. اکنون جای کارخانه، ساختمان‌های چند طبقه دیده می‌شوند.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید