![مداح اولین برنامه زنده از کربلا بودم](/img/newspaper_pages/1402/06-%20shahrivar/13/parvandeh/18-01.jpg)
مداح اولین برنامه زنده از کربلا بودم
حمیدرضا نیکدل، مداح از خاطرات مداحی در بینالحرمین میگوید
![مداح اولین برنامه زنده از کربلا بودم](/img/newspaper_pages/1402/06-%20shahrivar/13/parvandeh/18-01.jpg)
فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
حاج حمیدرضا نیکدل در خانوادهای مذهبی متولد شد. ریشه جد مادریاش به ملا احمد نراقی میرسد. کسی که اهل معنا و کرم و معرفت او را به خوبی میشناسند. از طرف پدری هم نسبت خویشاوندی با دکتر علی شریعتی دارند. نخستین مداحی است که پس از انقلاب در پخش زنده تلویزیونی در کربلا حضور یافت. حاج حمیدرضا نیکدل، دوستی عمیق و صمیمانهای با بسیاری از شاعران و مداحان دارد و یکی از مداحان بنام امروز است. او با شاعر غریبانه، پرویز بیگیحبیبآبادی، محمدعلی مجاهدی(پروانه)، - شاعر یک صحرا جنون- یوسفعلی میرشکاک، حاج صادق آهنگران و بسیاری از چهرههای مطرح مداحی و آیینی کشور انس و الفتی دیرین دارد. او نخستین کسی است که در برنامه زنده تلویزیونی از بینالحرمین در سال۱۳۸۳ مداحی کرد.
اربعین حسینی از نگاه شما برای چه یا بهتر بگویم به چه سلسله دلایلی اینقدر اهمیت دارد؟
بزرگان اهل منبر، اهل قلم و اهل دل میفرمایند: «محبت امامحسین(ع)، همه را دور هم جمع میکند.» هرچه از نقطه ثقل مرکزی حرکت میکنید تا به نقطه وصل برسید، میشود اهدناالصراطالمستقیم. این ارتباط عشق و عاشقی را ببینید: از رسانه ملی، کشورهای متعدد، کشورهای اسلامی و غیراسلامی و حتی آنکه دین ندارد، وقتی متوجه میشود روزی در اسلام و تشیع هست به نام عاشورا که از دیروز تاریخ تا به امروز جلوه نمایی میکند، وجدانشان بیدار میشود و قلبشان میتپد. حضرت میدانست که بسیاری از اطرافیانش از مسیری که او میخواهد برود بازمیگردند. اما از سوی دیگر هم در آن شب واقعه، منتظر عکسالعمل سپاه دشمن بود. در تاریخ داریم که تا صبح عاشورا ۳۳نفر از سمت لشگر مخالف به لشکر سیدالشهدا(س) پیوستند. مهمترین آنها حربنیزیدبن ریاحی است. او که مرد فضل و کمالات روزگار شد، به خیمه عشق روزگار رسید. امامحسین(ع) فرمودند: اینجایی که من امروز میبینم به روز قیامت متصل میشود. کسی در آن زمان اصلا بدان سمت و سوی نمیرفت و امروز را ببینید که اربعین حسینی در آنجا چه خبر است، از بزرگترین گردهماییهای آیینی و مذهبی در جهان. از بچه شیرخواره در مسیر و طریق است تا پیرمرد و پیرزن، دانشجو، دکتر، محصل، کاسب و پروفسور و خلاصه عام و خاص... به قول مرحوم آیتالله بهجت که فرمودند همانگونه که یک روز خداوند مادری را با فرزندش اسماعیل فرستاد تا با پاشنه پایش جویی راه بیفتد و قبله مسلمین شود، امامحسین(ع) هم با پاشنه مبارک پای خودشان جویی در آن اقلیم راه انداختند که عالم را تسخیر کرده است. این است که همه نگاههای دنیا به اربعین است. یک روز امامحسین با یارانش خود را فدا میکند تا پرچم اسلام الییومالقیامه برافراشته بماند.
معمولا اربعین در تهران هستید؟
همواره نذرم این است که دهه اول محرم و اربعین حسینی در کاشان، شهر مادریام باشم و آنجا خدمتگزار مردمم هستم. تا همین امروز هم خدای من شاهد است که مبلغی برای مداحی امامحسین(ع) تعیین نکردهام و نمیکنم. این عهدی است که از سالهای نوجوانی و جوانی با امامحسین(ع) بستهام.
از چه زمانی مداحی را شروع کردید؟
از ۱۳، ۱۴ سالگی در هیئت پدربزرگ و دایی بزرگم که روحش شاد باشد مداحی میکردم. برای نخستین بار در دسته سینهزنی دروازه دولاب، که ۱۰شبانهروز از میدان شهدا به سمت دروازه دولاب میآمدند، مداحی کردم و از سوی اقوام هدیه نصیبم شد.
گاهی در رسانههای بیگانه میبینیم که اربعین حسینی را دولتی و حکومتی برمیشمردند. پاسخ شما به آنها چیست؟
آنها باید به پیش از انقلاب مراجعه کنند که مردم بدون هیچ وسیلهای به کربلای معلی و نجف اشرف عزیمت میکردند و اربعین حسینی آنجا حضور به هم میرساندند. عکسهای قدیمی شاهد و ناظر این امر است که برخی درشکه سوار میشدند، برخی دیگر پای پیاده عزم سفر میکردند. بیش از 4دهه از انقلاب گذشته و به هر طریق خواستهاند انگی به ایران بچسبانند اما در این مسیر موفق نشدهاند. این انگ نمیچسبد. چون مسیر اربعین، راه عشق است. مردم خودجوش کارشان و مسیرشان حسینی است و از قضا هیچگونه ربطی هم به دولت و اینها ندارد. خدا را شکر امروز عزیمت به کربلا و نجف خیلی راحت شده است.
نخستینبار که به کربلا مشرف شدید وضعیت عراق چگونه بود؟
سال۱۳۸۳ بود؛ در اوج جنگ و کشتار آمریکاییها در عراق که آنجا حمام خون راه انداخته بودند. در زمان اشغال عراق توسط نظامیان آمریکایی به کربلا مشرف شدم. خدا رحمت کند سردار عاطفی را. یک گروه کارگردانی با حدود ۱۸نفر از عوامل صداوسیما آماده شدیم. قرار بود هوایی حرکت کنیم اما شرایط آن زمان کشور عراق اجازه پرواز را از ما سلب کرد. کاظم احمدزاده هم با من بود؛ مجری باسابقه صدا و سیما. بین حرم ابوالفضل العباس(ع) و حرم حضرت سیدالشهدا(ع) قرار شد دعای کمیل بخوانیم. در فضایی که تیر میبارید یکی از فیلمبرداران تیر خورد و به شهادت رسید. من روی یک تخت چوبی ساده رفتم و میکروفن بهدست گرفتم. کار پخش زنده بهمراتب دشوار است و آن زمان با توجه به آن شرایط کاملا ناممکن مینمود. اما باور کنید به محض اینکه دعای کمیل را آغاز کردم، تیراندازیها قطع شد. این تسلسل تا پایان دعای کمیل ادامه داشت. فرزاد جمشیدی هم همراهمان بود. ما نخستین گروه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بودیم که به کربلا رفتیم تا فیلمبرداری کنیم. در واقع نخستین برنامه زنده تلویزیونی را روی آنتن بردیم.
مکث
رسیدن به مرز ایران و لقبی که باعث افتخارم شد
وقتی از کربلا به مرز ایران رسیدیم ، مردم جوری دست به سر و رویمان میکشیدند که باور کردنی نبود. این را هم بگویم که پیش از اولین برنامه زنده، من غسل شهادت به جای آوردم.