راههای پایان افسردگی پس از زایمان
زینب رئوفی/ خبرنگار
افسردگی پس از زایمان، نوعی بیماری است که درصد چشمگیری از مادران به آن مبتلا میشوند. این بیماری پس از زایمان بسیار معمول است و از هر 10 زن یک نفر به آن مبتلا میشود. افسردگی معمولا خفیف است و بعد از مدتی رفع میشود اما اگر درصورت بروز علائم فرد آگاهیهای لازم را در اینباره نداشته باشد و مداخلات درمانی لازم را انجام ندهد ممکن است جدیتر و طولانیتر شود. تغییرات هورمونی پس از زایمان، تغییر وضعیت زندگی، قرار گرفتن در نقش مادری و مشکلات و تغییراتی که در تغذیه و خواب مادر ایجاد میشود مهمترین عوامل ایجادکننده این بیماری هستند.
علائم و نشانههای آن چیست؟
مهمترین علائم جسمی و روحی این بیماری عبارتند از: بیخوابی، کماشتهایی، اندوه، ناامیدی، اضطراب، احساس بیارزشی و بیکفایتی، خشم شدید و بدون علت و بیاحساس بودن نسبت به فرزند تازه به دنیا آمده، سردرد، بیقراری، بیصبری و زودرنجی، احساس درماندگی شدید، گریه کردن بیش از حد یا ناتوانی در گریه کردن و احساس گناه شدید.
مادرانی که به افسردگی پس از زایمان مبتلا هستند علاوه بر داشتن علائم جسمی و روحیای که ذکر شد رفتارهای زیر را هم از خود بروز میدهند:
از برقراری ارتباط با دیگران دوری میکنند.
تمایل زیادی به بیرون رفتن ندارند.
فعالیتهایی که قبل از زایمان برایشان لذتبخش بود را انجام نمیدهند.
از انجام وظایفی که برعهده دارند سر باز میزنند یا برعکس در انجام آنها افراطی عمل میکنند.
زیاد جر و بحث میکنند و بدون اینکه کنترلی روی خودشان داشته باشند داد و فریاد میکنند.
اگر بیشتر علائمی که ذکر شد در 2 هفته اخیر یا مدت طولانیتر در مورد شما صادق است بهاحتمال زیاد به افسردگی مبتلا هستید و اگر چند هفته پس از تولد نوزادتان این علائم در شما رخ داده احتمال اینکه به افسردگی پس از زایمان مبتلا باشید بسیار بالاست و لازم است حتما با یک روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید.
حمایت همهجانبه پدر الزامی است
نقش همسر در درمان افسردگی پس از زایمان خیلی مهم است چون یکی از عواملی که سبب تشدید افسردگی پس از زایمان میشود نبود حمایت لازم و کافی از جانب همسر است. بهخصوص پدرانی که صاحب فرزندی با معلولیت جسمی یا ذهنی شدهاند باید حمایت، توجه، محبت، همراهی و همدلی دوچندانی را نثار همسرشان کنند تا احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان را در او کاهش دهند. در جلسات درمانی بهتر است شوهرتان شما را همراهی کند تا درمانگر آموزشهای لازم را به او بدهد. توصیههایی که درمانگر به همسر مادر مبتلا به افسردگی پس از زایمان از نظر ابراز عواطف و بهعهده گرفتن پارهای از مسئولیتها میدهد روند درمان بیماری شما را سادهتر و سریعتر خواهد کرد.
احتمال ابتلا با تولد فرزند معلول افزایش مییابد
تولد یک کودک معلول و دچار نقص عضو باعث بههمریختگی قوی احساسات مادر میشود. احساس اضطراب، نگرانی، غم و اندوه در مادری که متوجه معلولیت و نقصی در فرزندش شده است بسیار شدیدتر از مادری است که فرزند سالمی به دنیا میآورد از این رو احتمال ابتلای او به افسردگی پس از زایمان میتواند بیشتر باشد بهخصوص اگر زمینه ابتلا به افسردگی یا سایر اختلالات روحی و روانی را داشته باشد. بسیاری از زنان میگویند که بعد از زایمان حالت عاطفی قویتری دارند و به همین دلیل زمانی که مسائل خوب پیش نمیرود آنها آن را وخیمتر از آنچه هست احساس خواهند کرد. بنابراین کاملا طبیعی است که مادری که فرزندی با نیازهای خاص به دنیا آورده است دچار نگرانی، اضطراب، غم و اندوه، خشم و احساس گناه بیشتری شده و فشار مضاعفی را متحمل بشود.
درمان را هرچه زودتر شروع کنید
باور و پذیرش افسردگی بسیار مهم است چون تا نپذیرید که به افسردگی مبتلا هستید برای درمان و بهبود اقدام نخواهید کرد. بیشتر مادرانی که فرزند معلولی به دنیا میآورند بر این باورند که لایق داشتن فرزند سالم نبودهاند یا افکار منفی از این دست که «من چه گناهی به درگاه خدا مرتکب شدم که باید چنین فرزندی نصیبم شود؟»، «همه چیز بد پیش میرود و اوضاع بهتر از اینی که هست نخواهد شد»، «تا آخر عمر طعم خوشبختی را نخواهم چشید» سبب میشود آنها علت همه چیز را بیکفایتی خود در مقام یک مادر ببینند و در نتیجه احساسات و افکارشان را برای دیگران بیان نکنند. هرچه این باور و پذیرش دیرتر صورت بگیرد و اقدامات لازم درمانی دیرتر شروع بشود بیماری شدیدتر میشود و این درد و رنج و احساسات ناخوشایند مدتزمان بیشتری با شما همراه خواهد بود. نگران نباشید و به یک روانشناس مراجعه کنید. در صورتی که نیاز به دارودرمانی داشته باشید روانشناس شما را به روانپزشک ارجاع خواهد داد و در غیر این صورت طی جلسات رواندرمانی درمان را انجام میدهد.