• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
شنبه 4 شهریور 1402
کد مطلب : 201199
+
-

جاوید

اسماعیل فصیح

 این بیست و سه روز، به قدری بین دشت و خورشید و آسمان و طبیعت ساده ایران و روی خاک قدم برداشته بود که اکنون زمین و نور هستی جزئی از وجود و زندگی و نفس کشیدن او شده بودند. نه فقط خودش را احساس می‌کرد و هستی را احساس می‌کرد و زمین را احساس می‌کرد و گردش خورشید و آمدن شب و روز را احساس می‌کرد، بلکه زندگی‌هایی را که در گذشته روی این زمین سپری شده بودند و یا در آینده می‌آمدند، می‌فهمید و هستی را از راه پوست و فروبردن هوا احساس می‌کرد و می‌فهمید که سخنان عموی پیرش درباره  همیشگی‌بودن روان آدمی، هستی پس از مرگ و سخن پروردگار که همان فکر و خرد بود، راست است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید