• سه شنبه 6 آذر 1403
  • الثُّلاثَاء 24 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 26
سه شنبه 29 شهریور 1401
کد مطلب : 172090
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/k5QGr
+
-

از جاوید کم‌سو تا بهمن درخشان

کامران تفنگدار

روز یکشنبه گذشته در این ستون نگاهی داشتیم به فیلمنامه و شخصیت‌پردازی سریال یاغی به کارگردانی محمد کارت. در ادامه نگاهی داریم به بازی بازیگران این مجموعه پرطرفدار.

علی شادمان با آنکه چهره همیشه خندانی دارد و در بازی‌های قبلی هم در غم و ناراحتی چهره‌اش خندان است، اما در نقش جاوید بسیار خوب ظاهر شده و نقش‌آفرینی درستی انجام داده است. او برای این نقش زحمات زیادی متحمل شده، ورزش کرده و اندامش ورزیده شده، فرم بدنی راه‌رفتن و فیزیک او، حتی هنگامی که سوار بر موتورسیکلت است با کمی قوز در پشت، دقیقاً مشابه نوجوانی است ورزشکار و حاشیه‌نشین، کمی پررو و ظاهراً متعصب و قلدر که حرمت بزرگ‌تر را دارد. ایراد بزرگش در گویش و نوع بیان دیالوگ‌هاست. او برای باورپذیری نقش‌اش سعی کرده کمی ته‌لهجه داشته باشد اما متأسفانه گاهی کلمات را نامفهوم می‌گوید یا برخی از کلمات را نارسا تلفظ می‌کند. ایراد دیگر عدم‌یکدست بودن بازی اوست. گاهی خیلی خوب حس می‌گیرد و گاهی مثل بچه‌ها رفتار می‌کند و گاهی بزرگ‌منشانه و قلدرتر می‌شود. پذیرفتنی است که او در مقابل بهمن و همسرش رفتار و لحنش عوض شود، اما همین تغییر لحن باعث لوس‌شدن رفتارش شده؛ رفتاری که با کشتی‌گیر بودن و زندگی سخت و حاشیه‌نشینی گذشته‌اش همخوانی ندارد. البته او همین فرم بازی و نوع بیان را هم در همه سکانس‌های مشترک با بهمن و طلا حفظ نمی‌کند و بازی یکپارچه‌ای ارائه نمی‌دهد.

بهمن با بازی درخشان پارسا پیروزفر، شخصیتی کاریزماتیک دارد که پیروزفر با نوع نگاه نافذ و فیزیک بدنی به‌خوبی از عهده آن برآمده. ویژگی پارسا پیروزفر این است که هم در نقش منفی و خلافکار و هم در نقش مثبت و انسانی خیر به‌خوبی جا می‌افتد. تنها ایرادی که بازی او داشت نوع صدا و بیانش بود که در این سریال روی آن هم کار کرده و تحت کنترل درآورده. او صدایی لطیف و ظریف دارد که تا حدودی نقش‌اش را لوس و خنثی می‌کند اما در این سریال، صدا و بیانش محکم و قاطع است درست مثل خلافکاری که اکنون به مردی مهربان و خیر تبدیل شده است.

رحمان، برادر بهمن نیز با بازی زیرپوستی مهدی حسینی‌نیا شخصیتی است روانی و هیجانی. او نیز با گریم خوب و متفاوت و تغییر صدایش که به‌طور یکدست تودماغی حرف می‌زند بازی قابل‌قبول و خوبی انجام داده است.

آبان عسکری (همسر محمد کارت) هم در نقش عاطفه، نه‌تنها بازی روان و خوبی ارائه داده بلکه اساسا نقش او در فیلمنامه جذاب و دلنشین است. در رمان، جاوید (سیاوش) اصلاً خواهری ندارد در عوض هم مادر دارد و هم پدری معتاد که گه‌گاهی به آنها سر می‌زند و مادر بر اثر افسردگی در اواسط داستان خودکشی می‌کند.

و اما طناز طباطبایی در نقش طلا، یکی از بهترین انتخاب‌هاست. به‌طوری که بعد از دیدن چند قسمت سریال، اگر کسی رمان «سالتو» را بخواند، خواه ناخواه به شخصیت طلا که برسد طباطبایی برایش تداعی می‌شود. طناز طباطبایی هم مانند پارسا پیروزفر از آن بازیگرانی است که هم در نقش مثبت و هم در نقش منفی خوب ظاهر می‌شود. او نقش مرموزی در سریال دارد که تا اینجا هنوز افشا نشده است. تنها ایرادی که طباطبایی در نقش‌های اخیرش دارد میمیک صورت یکنواخت  هنگام تعجب و ناراحتی است، اما در مجموع بازی قابل‌قبولی ارائه داده است. پدر او عزیز مطلا، آدم سرشناسی است که در رمان کاملاً معرفی می‌شود؛ موضوعی که در سریال حداقل تا قسمت پانزدهم مبهم مانده است.

نیکی کریمی در نقش شیما، یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خود را در این سریال به یادگار گذاشت. او با گریم مناسب و نقش تقریباً کوتاهی که داشت بهترین بازی را در نقش زنی شکست‌خورده که تعادل روحی درستی هم ندارد ایفا کرد.

امیر جعفری نیز در نقش اسی‌ قلک خوب ظاهر شده، هرچند که نوع بیان و صدایش تکراری است اما بازی متفاوت و خوبی دارد. اما فرهاد اصلانی برخلاف انتظار، اصلاً در حد خودش ظاهر نشده، به‌خصوص با لهجه بدی که برایش انتخاب شده یا خودش انتخاب کرده، اصلاً به یک سردسته باند قدرتمند، بانفوذ و خشن شبیه نیست. در عوض عباس جمشیدی‌فر در نقش علی ‌گرگین، بازی زیبا و متفاوتی از خود ارائه کرده است؛ بازی و نقشی که‌ هم جدی است و هم کمی لوده.
در مجموع تا اینجای سریال، محمد کارت از پس کارگردانی کار به‌خوبی برآمده، اما فیلمنامه سریال احتیاج به یک بازنگری کلی دارد. در یک‌سریال که دست نویسنده / نویسندگان بازتر است و فرصت بیشتری برای پرداخت شخصیت‌ها و موضوعات وجود دارد، باید فیلمنامه پخته‌تر، منسجم‌تر و قوی‌تر باشد و کمی از پراکندگی موضوعات کاسته شود. قضاوت کلی می‌ماند برای پایان پخش مجموعه.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید