چرا ادبیات نسل کنونی این است؟
شهره کیانوشراد؛ روزنامهنگار
رفتار و ادبیات کلامی هر فرد نشاندهنده تربیت خانوادگی اوست. این موضوع یک اصل کلی است و در اغلب موارد در مواجهه با فردی که از عفت کلام و رفتاری شایسته برخوردار است، خانواده او و نقش تربیتی آنها را تحسین میکنیم. با وجود این مشاهده میکنیم که نسل نوجوان و جوان امروزی گاهی از ادبیاتی غیرمعمول و خارج از عرف استفاده میکنند یا از خود رفتاری بروز میدهند که مورد تأیید و رضایت خانوادههایشان نیست. «فرزانه فخریان» پژوهشگر فرهنگ و زبان، معتقد است: «بخشی از نسل کنونی، ادبیاتی که استفاده میکند را معمولی میداند و آن را منافی عفت نمیداند.»در گفتوگو با «فرزانه فخریان» به این موضوع پرداختهایم که نوجوانان چگونه از خانواده، دوستان و جامعه تأثیر میگیرند؟
آیا میتوان گفت که پدر و مادر تنها با امر و نهی و بدون اینکه خودشان ملزم به رعایت اصول اخلاقی باشند، میتوانند نقش مثبتی در تربیت فرزندانشان ایفا کنند؟
هیچ خصیصه اخلاقی نیست که صرفا با توصیف و توصیه منتقل شود و فرد باید هم عمل به آن اصل را در فرد مقابل ببیند و هم آثار مطلوب آن را مشاهده کند. رعایت ادب در کلام والدین نهفقط در ارتباطشان با کوچکترها، فرزندان و نزدیکان، بلکه در مواجههشان با یکدیگر، آشنایان و حتی غریبهها بر تربیت کلامی و اخلاقی بچهها اثر دارد. والدین زمانی میتوانند انتظار عمل بر اساس اخلاق توسط فرزندان داشته باشند که خودشان هم در بیان آن و هم در عمل به آن پیشرو و الگو باشند. گفتار نیکو در مورد هر موضوعی نقش محوری در تاثیر کلام دارد. رعایت ادب، موضوعی جاری در تمام شئون زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است و محدود به ظاهر کلام یا ظاهر رفتار نیست، اما اگر در مورد ادب کلامی بخواهیم بهطور خاص صحبت کنیم باید بگویم که بیشک و بدون استثنا استفاده از بیان پاکیزه و کلمات مناسب و لحن متناسب، محور مهمی در تربیت است که بدون آن هیچ پرورشی پیش نمیرود.
آیا میتوانیم محیط پیرامون نوجوان را در تمام اوقات مدیریت یا پاکسازی کنیم؟
آنچه مسلم است نوجوانان از محیط پیرامون تأثیرپذیرند. والدین باید آگاهی لازم را به او بدهند تا بتواند هنگام مواجهه با رفتارهای خوب یا بد بهترین تصمیم را بگیرد و عمل در خور از خود بروز دهد. درباره نقش جامعه بر نوع رفتار و کلام یک نوجوان باید گفت که بهطور کلی، تکتک افراد جامعه روی زبان و گفتار جاری در آن اجتماع اثر دارند. فرهنگ و زبان بدون مردمی که آن را شکل داده و پذیرفتهاند و دائما بهنوعی با آن در مبادله هستند، وجود ندارد. حالا بعضی افراد بیشتر و بعضی کمتر، اما هرچه خود ما بهطور جزئی انجام میدهیم سازنده آن کلیت است.
گاهی والدین همه اصول اخلاقی را رعایت میکنند اما باز هم فرزندانشان با ادبیاتی غیرمعمول و خلاف عرف صحبت میکنند. دلیل چیست؟
واقعیت این است که بخشی از نسل کنونی ادبیاتی که استفاده میکند را معمولی میداند و آن را منافی عفت نمیداند. او احساس میکند برای بیان حرفش این هم یک ابزار است که وجود دارد و خب باید استفاده شود. بخش دیگر هم احساس میکنند این ادبیات به نوعی یک سلاح است برای مقابله در موقعیتهایی که مطلوبشان نیست. درهرصورت، نمیتوان منکر نقش تربیتی نهاد خانواده شد. بهطور معمول فرزندان از ادبیات کلامی رایج در خانواده خود استفاده میکنند. اگر پدر و مادر نقش مؤثر و مثبت داشته و وظیفه تربیت خود را کامل انجام داده باشند، فرزندان سراغ چنین ادبیاتی نمیروند. نوعی از گفتار هم وجود دارد که اگر آن را ادبیات کلامی خارج از عرف بخوانیم، لزوما نمیتوان آن را منفی خواند. مثلا در مورد نوجوانانی که سلام نمیکنند، باید بررسی کنیم چطور تصمیم گرفتهاند این بخش از برقراری ارتباط را حذف کنند یا به آن همیشه پایبند نباشند؟
ادبیات منافی عفت چگونه در جامعه و حتی میان تحصیلکردگان رواج پیدا میکند؟
خانواده، گروه همسالان، اقشار و اصناف و در دوران جدید هم رسانهها ممکن است ایجادکننده و ترویجدهنده این نوع ادبیات باشند. لزوما هم نمیخواهد دنبال ظاهر این نوع بیان در این فضاها بگردیم، بلکه لحن پردهدرانه، گفتوگو درباره موضوعات نامربوط به هر فضا و احوالی و گفتار نامتناسب با گوینده از مواردی هستند که زمینهساز ادبیات منافی عفت در جامعه هستند و واژگان این ادبیات روی موج آنها پیش میروند. بخشی از فرهنگ چیزی جز نحوه رفتار افراد هر جامعهای با یکدیگر و دیگران نیست. همین است که تفاوت فرهنگی ایجاد میکند و به هر فرهنگی هویت میدهد و هر هویتی را با فرهنگش میسازد.اسلام بر اهمیت واژگان و کلام در زندگی دنیوی و اثر آن بر کل حیات انسان، روشهای دقیقی ارائه کرده است که در تمام شئونش قابلدرک است.