خبرهایی که این روزها از فدراسیون فوتبال به گوش میرسد، نشان میدهد که نباید منتظر یک فصل منظم برای فوتبال باشگاهی ایران باشیم. انتظار میرفت در روزهای تعطیل فوتبال باشگاهی، چند قدم ساده برای بهبود اوضاع برداشته شود، اما نهتنها چنین اتفاقی رخ نداده، بلکه اصلا برگزاری دیدارهای این هفته لیگ برتر خود با سؤال و ابهام روبهرو شده است. اینکه در فاصله 2روز مانده به شروع فصل جدید لیگ برتر باشگاهها این سطح از بلاتکلیفی را تجربه میکنند، ثابت میکند در این فصل نیز خبری از یک تحول اساسی در شیوه برگزاری بازیها از سوی فدراسیون نیست؛ فدراسیونی که در این مدت به بسیاری از وعدههای انتخاباتیاش هم عمل نکرده است.
حق پخش چه شد آقای رئیس؟
حق پخش تلویزیونی شاید مهمترین وعده انتخاباتی مهدی تاج بود؛ وعدهای که دائما در روزهای قبل از انتخابات و در شعارهای تبلیغاتی او تکرار میشد. چیز زیادی به یکسالهشدن بازگشت تاج به فدراسیون نمانده است ولی هنوز فدراسیون هیچ قدم مثبتی برای رسیدن باشگاهها به حق قانونیشان(حق پخش تلویزیونی) برنداشته است. تاج اخیرا به این نتیجه رسیده که به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس نامه بزند و از او درخواست کند که حق پخش تلویزیونی را به باشگاههای ایرانی هدیه بدهد. اگر قرار به پیگیری مجلس بود، چرا این اتفاق زودتر نیفتاد و روزها و ماههای گذشته این نامه نوشته نشد؟ اگر مهدی تاج و فدراسیونش بهتنهایی توانایی انجام این کار را نداشت و در دوره قبلی حضور در فدراسیون به این نتیجه رسیده بود که این حق باید خارج از فدراسیون فوتبال به باشگاهها داده شود، چرا در نطقهای انتخاباتیاش حق پخش را اولویت اصلی فوتبال ایران میدانست و وعده انجامش را داده بود؟ اصلا اگر قرار بود مجلسیها این کار را پیگیری کنند، چرا تاج از تهیه یک فرمول جدید برای حق پخش صحبت کرد که قرار است همه طرفین ماجرا را راضی کند؟ براساس فرمول تاج قرار بود بعضی از باشگاهها با بودجه دولتی، حق پخش دریافت نکنند و اساسا حق پخش، فضای عادلانهای در فوتبال بهوجود بیاورد، اما این اتفاق هنوز رخ نداده است و شاید هم هرگز رخ ندهد!
این شروع لرزان
بزرگترین آفت یک لیگ، نامطمئن بودن برگزارکنندگان آن از نحوه برگزاری است؛ ماجرایی که در لیگ برتر ایران کاملا به چشم میخورد. مدیران فدراسیون فوتبال هنوز روی زمان شروع لیگ به توافق نرسیدهاند. رئیس فدراسیون یک حرفی میزند، نایبرئیس علیه این صحبتها موضع میگیرد، دوباره رئیس صحبتهای مبهم به زبان میآورد و هیچکس هم پاسخگوی باشگاههایی نیست که برای شروع فصل برنامهریزی کردهاند. فدراسیون فوتبال 2ماه زمان داشته تا مشکلات را برطرف کند، شرایط مطلوبی را در استادیومها بهوجود بیاورد و تکلیف باشگاههایی مثل استقلال خوزستان و استادیومشان را هم روشن کند، اما طبق معمول همه تصمیمها به دقیقه90 موکول شدهاند. شاید بعضی از باشگاهها با تعویق مسابقات موافق باشند اما در تیمهایی که حرفهایتر هستند، نارضایتی از این اتفاق را میشود دید. یک مربی حرفهای برای چند روز و چند هفته بعدی تیمش برنامه دارد اما در فاصلهای بسیار کم با شروع لیگ، هنوز کسی نمیداند چه سرنوشتی در انتظار هفته اول خواهد بود. اگر هفته اول به تعویق بیفتد، چه اتفاقی برای هفتههای بعدی رخ میدهد؟ اینکه فدراسیون فوتبال حتی نمیتواند فصل جدید را شروع کند، گویای همهچیز است. فدراسیونی که نمیتواند برای شروع فصل تصمیم درستی بگیرد، بهطور حتم در طول فصل هم در مقابل اتفاقات غیرقابل پیشبینی، منفعل نشان میدهد و لیگ با چالشهای دیگری هم روبهرو میشود و از حالا میشود منتظر تعویق مسابقات در هفتههای بعدی هم بود؛ ماجرایی که فصل گذشته نیز بارها و بارها تکرار شد و تأثیرش را روی کیفیت بازیها گذاشت. حتی شایعه لغو مسابقات نیز خودش به پرستیژ و سطح بازیها در لیگ برتر ایران لطمه خواهد زد. مدیران فدراسیون و مسئولان سازمان لیگ اما ظاهرا از تصمیمهای لحظهآخری لذت میبرند و به هیچ قیمتی بهدنبال تغییر این روند سراسر غلط نیستند. باید از همین حالا برای ادامه فصل، فکری کرد. اگر قرار باشد هر هفته تیمها از برنامه بازی بعدیشان بیخبر باشند، دیگر نمیشود اسم این لیگ را حرفهای گذاشت. انتظار میرفت فدراسیون این بار برنامه دقیق نیمفصل را اعلام کند اما نهتنها در اعلام برنامه نسبت به فصل گذشته پیشرفتی نداشت، بلکه حتی اوضاع دچار یک پسرفت عمیق و جدی هم شده است؛ به حدی که هنوز کسی نمیداند لیگ بیستوسوم در چه زمانی شروع خواهد شد.
ناامیدی زودرس!
در فاصله 2روز مانده به شروع فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران، باشگاهها بلاتکلیف هستند و نمیدانند مسابقات از کی آغاز میشود
در همینه زمینه :