شاهکلید حل بحران قفقاز در دستان ایران
کارشناس مسائل قفقاز معتقد است که موضوع قفقاز بدون اراده و خواست ایران غیرقابلحل است
رضا عمویی- روزنامهنگار
اخیراً مذاکرات صلح باکو و ایروان بر سر مناقشه قرهباغ به میزبانی آمریکا و بدون حضور ایران و ترکیه انجام شده است. با این حال، بسیاری نشست آمریکا را بهدلیل عدمحضور بازیگران مؤثر منطقهای بهویژه ایران از پیش شکستخورده و بینتیجه دانستهاند؛ ازجمله نشریه آمریکایی نشنالاینترست، غیبت ایران و ترکیه را اشتباهی نابخردانه توصیف و مشارکت این دو کشور را برای صلح پایدار، مهم ارزیابی کرده است. در همین ارتباط گفتوگویی با «مهدی خرسند»، کارشناس ارشد مسائل قفقاز داشتیم و نظرات وی را پیرامون اهمیت حضور ایران و سایر بازیگران منطقهای در تحولات قرهباغ و قفقاز جویا شدیم.
اهمیت منطقه قفقاز را از منظر بازیگران بینالمللی در چه مواردی میتوان ارزیابی کرد؟
منطقه قفقاز و آسیای مرکزی همواره محل توازن قوا بین ایران و قدرتهای بزرگ آسیایی بوده است. ابرقدرتهایی مانند چین، روسیه و در زمان گذشته اتحاد جماهیر شوروی و در این سالها رقبای منطقهای مثل ترکیه همواره به این منطقه توجه زیادی داشتهاند. از طرف دیگر، قفقاز و آسیای مرکزی برای ایران هم بسیار دارای اهمیت است، چون این منطقه حوزه نفوذ ایران از بُعد ژئوکالچری و ژئو اکونومیکی نیز به شمار میرود. این منطقه همچنین زمینهساز حضور ایران و رقبای منطقهای و قدرتهای آسیایی نیز هست. از سوی دیگر، آسیای مرکزی و قفقاز زمینه ایجاد عمق استراتژیک برای دورماندن ایران از ابرقدرتها نیز به شمار میرود. از این منظر، این منطقه میتواند تأمینکننده منافع سیاسی و امنیتی ایران باشد و این منافع را تضمین کند. آسیای مرکزی و قفقاز منطقهای نیست که فقط مورد توجه ایران باشد، بلکه چین، روسیه، کشورهای اروپایی و ترکیه نیز هرکدام با اهداف خاصی روی این منطقه تمرکز دارند. ترکیه و روسیه، قفقاز و آسیای مرکزی را عمق استراتژیک خود میدانند و تعارض منافع گاه سبب ایجاد تنش در این مناطق میشود.
آیا ایران با ایجاد کریدور زنگزور در قفقاز مخالف بوده است؟
این نکته مهم را باید درنظر داشت که ایران با ایجاد کریدور زنگزور مخالف نیست، بلکه برای ایران حفظ مالکیت و حاکمیت ارمنستان در این کریدور مهم است. درواقع ترکیه تلاش دارد تا مالکیت ارمنستان در کریدور زنگزور را سلب و آن را به جمهوری آذربایجان واگذار کند، اما ایران با این تغییرات مالکیتی و ژئوپلیتیکی در زنگزور بهشدت مخالف است. با اینحال روسها با هوشمندی سعی کردهاند که در توافق آتشبس پس از جنگ 2020، مالکیت کریدور زنگزور را در ابهام نگه دارند و اکنون مالکیت این کریدور همچنان محل اختلاف است.
چرا قفقاز به محل رقابتهای بینالمللی و منطقهای تبدیل شد؟
بعد از فروپاشی شوروی و ایجاد خلأ قدرت در قفقاز، این منطقه بیش از گذشته مورد توجه رقبای منطقهای قرار گرفت. همچنین وجود نفت و قرارگیری قفقاز در مسیر ترانزیتی شرق به غرب در 2 دهه گذشته این منطقه را مهمتر هم کرد، چون این منطقه بخشی از پروژه بزرگ چین با عنوان کمربند جاده نیز بهشمار میرود. از منظر روابط بینالملل و منطقهگرایی و همچنین با توجه به مباحث امنیت در روابط بینالملل، مناطقی مانند قفقاز همواره محل رویارویی رقبای منطقهای و محل فعالیت قدرتهای بزرگ برای منافع خودشان بوده است. قفقاز جنوبی نیز بعد از فروپاشی شوروی تبدیل به محل رؤیایی روسیه و دنیای غرب شد. قدرتهای بزرگ در قفقاز پس از فروپاشی شوروی همواره سعی کردهاند تنش و جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان را به نفع خود مدیریت کنند. طی سالهای گذشته نیز روسها تلاش کردهاند تا از افتادن ارمنستان و یا جمهوری آذربایجان به دام غرب جلوگیری کنند. راهبرد روسیه در قفقاز ادامه سیاستهای دوران شوروی است که به منجمد نگهداشتن تنشها (Frozen Conflicts) یا همان سیاست استخوان لایزخم معروف است. براساس این سیاست، تنشها در منطقه همواره حفظ میشود تا هر زمان نیاز بود از آنها استفاده شود. در دوران شوروی برای حفظ کنترل مرکز بر پیرامون از این سیاست استفاده شد و پس از شوروی نیز روسیه نفوذ خود را در قفقاز به عنوان بخشی از مناطق خارج نزدیک با استفاده از مدیریت تنشها حفظ کرد. برای اروپاییها نیز قفقاز از نظر سطح تأمین انرژی دارای اهمیت است و از اینرو طی سالهای گذشته کشورهای اروپایی با هدف کسب منابع انرژی خزر سعی کردهاند روابط نزدیکی را با جمهوری آذربایجان دنبال کنند. برای غرب همچنین منطقه قفقاز در موضوع گسترش ناتو به شرق دارای اهمیت است و از اینرو موضوع پیوستن برخی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به ناتو در مواردی مطرح شده است.
توازن میان ایران و ترکیه بهعنوان دو بازیگر اصلی منطقهای چگونه در قفقاز حفظ میشود؟
قفقاز محل رقابتهای ترکیه و ایران نیز به شمار میرود. هم تهران و هم آنکارا همواره بهدنبال تبدیلشدن به قدرت برتر در منطقه هستند و برای آنها موضوع جایگاه امالقرایی در جهان اسلام تعیینکننده است و ازاینرو تلاش میکنند با مدیریت مسیرهای ترانزیتی در قفقاز و تقویت سطح فعالیت تجاری و بازرگانی، حضور خود را گسترش و عرصه را بر طرف مقابل تنگ کنند. پس از فروپاشی شوروی یک فرصت استراتژیک مهم برای ایران پیش آمد، چون ارتباط جمهوری آذربایجان و ترکیه از طریق مسیر ایران امکانپذیر بود که این وضعیت همواره باعث واکنش منفی و نگرانی ترکیه بود. لذا در سال2020 آنکارا با چراغ سبز روسیه سعی کرد معادلات جدیدی را در جریان جنگ باکو و ایروان بر منطقه تحمیل کند. ایجاد کریدور جعلی زنگزور نیز تلاشی از سوی ترکیه بود تا مانند کریدور لاچین که در اختیار ارامنه قرار دارد، کریدور زنگزور نیز در اختیار جمهوری آذربایجان باشد. از سوی دیگر، از آنجا که کریدور زنگزور، مرز ارمنستان با ایران را قطع و مسیر دسترسی ایران به اروپا را از مسیر ترکیه و جمهوری آذربایجان محدود می کرد، برخی تغییرات در این زمینه با مخالفت ایران روبهرو شد. در واقع، اگر در گذشته ترکیه و جمهوری آذربایجان برای ارتباط زمینی با هم به ایران وابستگی ژئوپلیتیکی داشتند، پس از جنگ 2020، ترکیه تلاش داشت تا ایران را برای دسترسی به اروپا از نظر ژئوپلیتیکی به جمهوری آذربایجان وابسته سازد.
غرب تا چه میزان میتواند تنش قفقاز را مدیریت کند؟
در عمده اجلاسهایی که درباره قفقاز در اروپا و آمریکا برگزار میشود، روسیه و ایران حضور ندارند، اما این نکته را باید توجه داشت که نه آمریکا و نه اروپا هیچکدام توان حل چالش 30ساله قفقاز بین 2 کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان را ندارند، بلکه فقط بازیگران منطقهای هستند که میتوانند این نقش را انجام دهند. اخیرا یک رسانه آمریکایی گزارشی تهیه کرده و با اشاره به مذاکرات قفقاز در آمریکا گفته است که هرقدر هم جلسه برگزار شود، بدون ترکیه و ایران موضوع قفقاز به نتیجه نخواهد رسید. البته ازنظر تاریخی هم همواره تحولات منطقهای بدون حضور ایران بینتیجه بوده است؛ ازجمله در جنگ سوریه با وجود آنکه اردوغان روبهروی اسد ایستاد، اما در زمان انتخابات اخیر، ریاستجمهوری ترکیه سعی کرد تا با رئیسجمهور سوریه دیدار کند، اما از آنجا که این اقدام ترکیه در آن زمان تبلیغاتی بود، ایران اجازه سوءاستفاده از موضوع سوریه توسط اردوغان را نداد. در قفقاز جنوبی نیز تاکنون ارمنستان با حمایت ایران توانسته در برابر محور ترک ایستادگی کند. کارشناسان غربی و مسئولان غربی نیز بهدرستی این را میدانند که موضوع قفقاز بدون اراده و خواست ایران غیرقابلحل است.