حمیدرضا محمدی
اینجا قرار است عزاخانهای مصور باشد. یک گالری عاشورایی با درودیواری سیاهپوش در این روزهای منتهی به یومالحزن. میخواهیم برویم به دل تاریخ سوگواری ایرانیان معاصر به قدر و قد یکونیم سده اخیر و در لابهلای آلبوم عزاداری گذشتگانمان تورق کنیم. نیت کردهایم با این مقصود و منظور تا هم خاطرهبازی کرده باشیم و هم سری چرخانده و نقبیزدهباشیم به نسل پدرانمان. به احترام و احتشام همه سینهزنان حسینی، در دهه اول محرم، اینجا چراغ ماتمکدهای از جنس قاب عکس روشن است.
ماتم حضرت ثارالله(ع) در سراسر قرون و اعصار برای همه جنبشها حرکتبخش بوده است؛ حرکت برای رهایی از زیر یوغ استبداد و استثمار و استعمار. در سراسر تاریخ، همه آنانی که دست به اعتراض علیه ظلم ظالم میزدند، تحرک خود را وامیافته از قیام حضرت اباعبداللهالحسین(ع) میدانستند و بههمینسبب نیز خمی به ابرو نمیآوردند زیرا مولا و آقایشان را پیشچشم داشتند و نیک میدانستند که هرآنچه تجربه میکنند در برابر آنچه بر ایشان و یاران و اهل و عیالش گذشت، هیچ نیست. پس برای نیل به مقصود و منظور، ابرام و اصرار میورزیدند و از پای نمینشستند و استوار میماندند. اینگونه هم بود که آنچه ایران در روز دوشنبه، بیستم آذر1357 بهخود دید، جهان را به تحیر واداشت. زیرا چنان موج خروشانی از یگانگی مردم بهراهافتاد که دیگر طومار حکومت جور درهمپیچیده و فاتحهاش خوانده شد. عاشورای آن سال، حکایتی دگر بود؛ حکایتی از حضور دستدردست زن و مرد و پیر و جوان که آمده بودند تا این بیت حک شده از مثنوی معنوی مولانا در پارچهنوشته همین عکس را که میشل لیپشیتز (Michel Lipchitz)، عکاس فرانسوی خبرگزاری آسوشیتدپرس در آن روز برداشته، با مشتهای گرهکرده معنا بخشند: «این جهان زندان و ما زندانیان/ همتی بنما و خود را وارهان».
آن دوشنبه، آن روز آذر1357، همه شال و کلاه کرده بودند. شال و کلاه کرده بودند نه از سوز سرمای اواخر پاییز بلکه از جبر جبار. آنان اما با گرمایی که از شور لبریز شده بود، آمده بودند تا یکصدا بگویند که بیدادگری را نمیخواهند و برنمیتابند. و دراینمیان، چنانکه از عکس کاوه کاظمی، عکاس ایرانی آژانس عکس گتی ایمیجز (Getty Images) در میدان 24اسفند آنروزها (انقلاب اینروزها) برمیآید، زنان از صحنهگردانان اصلیاش بودند؛ تظاهراتی که از میدان فوزیه (امام حسین کنونی) آغاز شده بود و باید به میدان شهیاد (آزادی فعلی) ختم میشد. مسیری حدوداً 10کیلومتری که تازه این تصویر و انبوه جمعیت، میانههایش بود. قاب ویژه رصدشده از پشت سر زنان سیاهپوش که بیرقهای منقش به تصویر امام امت به دست، رو به مجسمه پهلوی شعار نخواستن دودمانش را سرمیدهند تا به قول معلم شهید، علی شریعتی که تنها 540روز پیشتر درگذشته بود، «کاری زینبی» کنند. در این قاب، البته تابلوی نئونی سینما اونیورسال(پارس امروزی) در آن انتها رخنمایی میکند و احتمالا دود و غبار برخاسته به هوا، فضای آن را آکنده از حسی خاص کرده است. این همه یعنی عاشورای حسینی(ع) در همه ازمنه و امکنه، حرکتدهنده هر تحرک آزادیخواهانهای بوده است. انقلاب حضرت حسین(ع) که اگرچه در این عکس، 1338سال از آن میگذشت، اما نشان داد اگر مردم به ستوه بیایند کشتی نجاتش، منتج میشود به«وَلا یبقَی مَعَالظُّلمِ».
عاشورای انقلاب
در همینه زمینه :