
این شبها منبر چهکسی را گوش بدهم؟

حسین کاظمزاده
اگر یک منبر ایدهآل را به کسی بخواهید معرفی کنید، چه اسامیای را پیشنهاد میکنید؟
از آن مهمتر چه ویژگیهایی در این انتخاب برایتان مهم است؟
فرض کنید جوانی را در این جهت میخواهید راهنمایی کنید؛ چه میگویید؟
طبعا منبر محرم باید به جامعیت خود حرکتی باشد که امام حسین(ع) انجام داد. باید همه ابعاد - نه لزوما جزئیات- عاشورا را داشته باشد.
ابعاد عاشورا چیست؟
گاهی ما از عاشورا آن جنبه روضه و بعد عاطفی نهضت امام حسین(ع) را درنظر میگیریم؛ حال آنکه این بخشی از ماجراست. مردم ما بیشتر به این جنبه از حـرکـت
سیدالشهدا (ع)متصل شدهاند.
در یک نگاه کلان، عاشورا 3بعد اصلی دارد که منبر باید جامع این 3ویژگی باشد: عنصر عاطفه، عنصر حماسه و عزت وعنصر منطق و عقل.
رهبر انقلاب در بیان این 3ویژگی و توضیح یک منبر مطلوب اینگونه میفرمایند:
1 عاطفه را نسبت به حسینبنعلی(ع) و خاندان پیغمبر(ص) بیشتر کند. (علقه، رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکمتر سازد.)
2 نسبت به حادثه عاشورا، باید دید روشن و واضحی به مستمع بدهد.
3 نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان - ولو به نحو کمی - کند.
اما عنصر عاطفه:
آسیب برخی از منابر ما این است که گویا از بیان عاطفی و احساسی واقعه عاشورا ابا دارند و مرثیه نمیخوانند. روابط محبتآمیز میان سیدالشهدا(ع) و اصحاب و اهلبیت ایشان یکی از تابلوهای زیبای تاریخ بشریت است که همانطور که گفته شد مردم ایران هم از این جهت خیلی احساس تعلق به جریان سیدالشهدا پیدا کردهاند. ما در این حادثه تاریخساز زن و خانواده را در اوج نقشآفرینی داریم، کودک و نوجوان دلاور در نهایت عشق دوطرفه با امام حسین(ع) را داریم، اصحابی که حاضرند جانشان را فدا کنند و صدبار خاکسترشان در این راه به باد رود و... .
اما آن بعد حماسه و عزت؛ یعنی این مجاهدتی که توسط سیدالشهدا انجام گرفته همراه با عزت و سربلندی رقم خورده است. گاهی مظلومیت امام حسین(ع) سبب میشود که ما خدای ناکرده یک انسان غیرعزیز و غیرمقتدر از امام حسین(ع) بسازیم؛ حال آنکه همان موقع هم که ایشان از دشمن، مهلت یکشبه میگیرد با عزت و عظمت این کار را انجام میدهد. در یاریخواهی از افراد مختلف هم همین گونه است؛ مظلوم است، ولی مقتدر. تصور این دو حقیقت با هم شاید در بدو امر کمی مشکل باشد؛ هم مظلوم باشی و هم مقتدر. رهبر انقلاب مثال امروزیتر از جمع بین این دو میزند: «در روز عاشورا در مدرسه فیضیه (در سال 41) چهره امام را نگاه کنید؛ یک روحانیای که نه سرباز مسلح دارد و نه یک فشنگ در همه موجودی خود دارد، آنچنان با عزت حرف میزند که سنگینی عزت او، زانوی دشمن را خم میکند؛ این موضع عزت است. امام در همه احوال همینطور بود؛ تنها، بیکس، بدون عِده و عُده، اما عزیز؛ این چهره امام بزرگوار ما بود.»
و بعد سوم عنصر عقل و منطق در حادثه عظیم عاشورا: بیانات امام حسین(ع) از ابتدای حرکت خود تا روز عاشورا و بعد از شهادت ایشان که در لسان زینب کبری(س) و
امام سجاد(ع) و بقیه اهل کاروان بازتاب پیدا کرده است، دریایی از معارف و آموزههای حسینی را در اختیار مستمع منبر باید بگذارد.
اما چند آسیب در این جهت در منابر ما بعضا دیده میشود: اول اینکه این معارف، امتداد امروزی پیدا کند و در سبک زندگی مخاطب ما تغییری حاصل شود. اگر پای منبری نشستید و برای امروزتان توشه معرفتی از هیئت نگرفتید، منبر خوبی را انتخاب نکردهاید. دوم اینکه منبر باید کلاس درس باشد و مطلبی را در ذهن شما جاگیر کند و با همه جزئیات البته به قدر 10شب؛ مثلا بحث عوام و خواص در حادثه عاشورا را کاملا تبیین کند.
سوم اینکه ما منبر و هیئت سکولار و بیتفاوت به حوادث ملی و جهانی جبهه حق و باطل نداریم. هیئت محلی برای تقویت عزمها و ارادهها در جهت خنثیکردن نقشههای دشمنان امروزین اسلام است. میبینید امروز یکی از سرفصلهای جدی برای مبارزه با ملت ایران، مبارزه با عقاید تودههای مردم از حرمت قرآن و اعتقاد به امام حسین(ع) است. در مقیاس ملی هم منبر و هیئت باید انگیزه و امید شما را برای تحول و کار برای پیشرفت کشور تقویت کند. ناامیدی نسبت به شرایط کشور خط قرمزتان برای انتخاب منبر باشد. آنچه ملاک تشخیص حق از باطل در تمام دورههای تاریخی بشر بوده، نصرت جبهه حق در همان زمان بوده؛ از آدم تا خاتم و تا قیام قائم همین قاعده جاری است. اگر یاری جبهه و جریان حق امروزت را نکردی، شک نکن هر کجا که هستی، در جبهه باطل هستی. یک توصیه هم بهعنوان یک منبری در پایان: اگر نکته مثبت و منفی در بیان و رفتار اهل منبر دیدید، حتما به آنها تذکر دهید. جداً اثرگذار است.