• یکشنبه 20 آبان 1403
  • الأحَد 8 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 10
پنج شنبه 29 تیر 1402
کد مطلب : 197766
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/LgWvr
+
-

عمارت نسقچی قاجار در بازار

روزگاری صاحب‌منصبان و درباری‌های بسیاری به این خانه رفت‌وآمد داشتند

عمارت نسقچی قاجار در بازار

کمی آن‌طرف‌تر از چهارسوق بزرگ در میان کوچه‌ کم‌عرض هفت‌تن، هویتی زیبا از تاریخ تهران قدیم جای خوش کرده است؛ خانه‌ای با معماری خیره‌کننده‌ که لابه‌لای پاساژها و حجره‌های بازار به فراموشی سپرده شده و اندرونی‌اش را خروارها خاک گرفته است. در تور تهرانگردی معماری بازار، پایمان به این عمارت قدیمی باز می‌شود که روزگاری صاحب‌منصبان و درباری‌ها در آن زندگی می‌کردند و این روزها پاتوق کسب‌وکارها شده است.
معماری کهن و هنر دست هنرمندان ایرانی از همان بدو ورود روی ستون‌ها و پله‌های این پاساژ به وضوح پیداست. پنجره تراس طبقه بالا با شیشه‌های رنگی و نقوشی از زیبایی‌های خلقت به پیشوازت می‌آیند و ترغیبت می‌کنند تا پا به این عمارت قدیمی بگذاری و برای هرچند دقایقی کوتاه، مهمان تاریخ باشی.

درهای منبت‌کاری با گچبری‌های زیبا
روزگاری علی‌خان فراشباشی، نسقچی قاجار و قاتل امیرکبیر با اهل و عیال در این خانه سکونت داشت. معماری ایرانی در گوشه‌گوشه این خانه حک شده با معرق، منبت، آینه‌کاری،‌گچکاری، کاشی‌کاری و مقرنس. درهای چوبی منبت‌کاری شده را که بگشایی، سالنی با آینه و گچکاری‌های منحصربه‌فرد پیش رویت ظاهر می‌شود؛ سالنی که میز بزرگی  وسط آن جای خوش کرده و محل کسب‌وکار حاج آقا کمال تبریزی از صاحبان این ملک است. حدادی روایت می‌کند: «وقتی این عمارت به ملک‌های کوچک‌تر، تقسیم و به پاساژ تبدیل شد هر کسی که بخشی از آن را خریده بود، تخریب کرد و برای خودش کسب‌وکاری راه انداخت، اما حاج آقا تبریزی و شریکش تصمیم گرفتند همانند روزهای اوجش آن را حفظ کنند تا بعد از گذشت یک قرن بتوان دل به نقش و نگار زیبای روی دیوارهایش داد اما از سوی دیگر میراث فرهنگی دست روی آن گذاشت و تا‌کنون هم اقدامی برای بازسازی آن نکرده است.»

عروسی فتحعلی‌شاه روی دیوار
در اندرونی این عمارت 17کاشی به دیوارها نصب شده که روایتگر دوران عروسی فتحعلی‌شاه است و موضوع هرکدام از این نقاشی‌ها با هم تفاوت دارد. همچنین هفت‌دری مهمان‌خانه، با پنجره‌های چوبی و شیشه‌های رنگی و هنر معرق‌کاری، زیبایی این عمارت را دوچندان کرده است. در گوشواره‌های این بنا، مقرنس‌کاری و گچبری و آینه‌کاری به‌کار رفته و در گوشه‌گوشه این خانه می‌توان سنگ‌بری‌ها و کاشی‌کاری‌های زیبا را دید. به این زیبایی‌ها بادگیرهای ساده‌ای که روزگاری وظیفه خنک کردن عمارت را برعهده داشته اند را هم اضافه کنید. تنها بخش باقیمانده از اندرونی خانه کوچه هفت‌تن، ساختمانی ۳‌طبقه است که شامل زیرزمین و حوضخانه، طبقه همکف(تالار اصلی) و طبقه دوم اندرونی خانه است. از حجره‌های طبقه دوم پنجره‌هایی رو به مهمانخانه باز می‌شوند. زنان خانه در دوره قاجار در این حجره‌ها می‌نشستند تا از چشم مردان دور باشند و در عین حال بتوانند در جریان صحبت‌های مهمانان در تالار اصلی باشند.

زیرزمین مخوف فراشباشی
فراشباشی، نسقچی یا شکنجه‌گر دربار قاجار بود. به همین‌خاطر وقتی به زیرزمین این عمارت سرک می‌کشیم با شگفتی‌های بی‌شماری روبه‌رو می‌شویم. حدادی تعریف می‌کند:«در طبقه زیرین این عمارت یکی از عجایب تهران وجود دارد. اینجا نَسَقخانه بوده است. هنوز بخشی از اسباب نَسَق و شکنجه مانند درفش در میان اتاق‌های گچبری شده با درهای چوبی معرق‌کاری و کاشی‌های نقاشی شده خوش‌رنگ و لعاب با نقوش سرباز قاجاری و... به چشم می‌خورد.» برسردر یکی از اتاق‌ها ابزارهای به صلابه کشیدن و تنبیه‌ هنوز باقی است.

معماری ایرانی بازارچه عودلاجان

بازارچه تاریخی عودلاجان که در بازار بزرگ تهران قرار دارد، توسط سازمان میراث فرهنگی و صنایع‌دستی تهران در سال ۱۳۹۵ مرمت ‌شده و با اینکه دارای معماری اصیل ایرانی است، با زیبایی خاصش مطمئناً هر بازدید‌کننده‌ای را مجذوب خود می‌کند. بافت 16هکتاری عودلاجان از غرب به خیابان ناصرخسرو، از شمال به خیابان امیرکبیر، از شرق به خیابان پامنار و از جنوب به خیابان بوذرجمهری محدود می‌شود و در عهد ناصری به‌عنوان یکی از بخش‌های مهم تهران، محل سکونت تعداد زیادی از رجال و دولتمردان قاجار بوده است. به همین‌خاطر اغلب خانه‌های این محدوده معماری زیبایی دارند. عودلاجان به‌عنوان سومین بافت تاریخی ارزشمند تهران و یادگاری از حصار ناصری در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده است.

 قصه خواندنی گذر 300ساله بازار

گذر لوطی‌صالح از جمله مکان‌های بازار است که بازسازی شده تا معماری بازار قدیم تهران احیا شود.  در این معبر اگر خوب چشم بگردانید رد پای آجر چینی‌ها و کاشی‌کاری‌های 300ساله را خواهید دید. این گذرگاه در جنوب بازار تهران قرار دارد و در گذشته محل سکونت لوطی صالح بود. حدادی روایت می‌کند:«لوطی صالح یکی از لودگان دربار کریمخان‌زند در شیراز بود. وقتی آقا محمدخان به پادشاهی رسید دستور داد او را از شیراز به تهران بیاورند و پس از گرفتن رقمی پول از او دستور می‌دهد میرغضب‌ها گوش و بینی او را ببرند. به همین‌خاطر او دیگر از خانه‌اش در همین گذر خارج نمی‌شود. زمانی در تهران خشکسالی و کم‌آبی می‌شود و هرچه مردم دعا می‌کنند باران نمی‌بارد. یک روز در این بازار یکی داد می‌زند آب، آب، آب. بعد خطاب به لوطی صالح می‌گوید لوطی تو که آبرو نداری، توی بی‌آبرو از خدا بخواه که بارون ببارد. لوطی صالح صورتش را سیاه و شروع به تنبک زدن می‌کند و  بعد به قصد مجاور شدن به سمت حضرت عبدالعظیم(ع) می‌رود و این شعر را می‌خواند:«یا رب تو بده باران / از بهر گنهکاران» تا بارون بیاید. در آن دوران بین تهران و حضرت عبدالعظیم(ع)‌آب‌انباری به نام قاسم خان قرار داشت که لوطی به آن نرسیده بود که بارش باران شروع می‌شود.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید