• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
یکشنبه 25 تیر 1402
کد مطلب : 197469
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/O7LVQ
+
-

از جارچیان انتخابات تا تشنگان لایک

نگاه
از جارچیان انتخابات تا تشنگان لایک

دانیال معمار‌؛ ‌سردبیر

تئوری «حرفمان را از زبان سلبریتی‌ها بزنیم» یادتان هست؟ سال 97وقتی یک جریان سیاسی پشتوانه مردمی‌اش را از دست داد، تئوریسین آنها نسخه استفاده از مرجعیت اجتماعی سلبریتی‌ها را پیچید؛ البته ثمره‌ای هم نداشت. تنها نتیجه‌اش شد باج عدم‌پرداخت مالیات توسط چهره‌ها. حالا همان سلبریتی‌هایی که روزگاری جارچی‌ انتخابات بودند، پروژه کشف حجاب، توهین به پرچم و... را دنبال می‌کنند. چرا؟ چون تشنه و گدای لایک و دیده شدن هستند؛ چون می‌خواهند مرجعیت بربادرفته‌شان را به‌دست بیاورند. این بار هم البته ثمره‌ای ندارد. سلبریتی‌های انگشت‌شمار کشف حجاب کرده، حتی در همراهی صنف خود هم شکست خورده‌اند، چه برسد به مردم که سال‌هاست آنها را به‌عنوان گروه مرجع قبول ندارند. اما با وجود شکست این پروژه، چند نکته نباید فراموش شود.
یکم: نباید این جسارت‌ها علیه فرهنگ کثیره مردم کشور نادیده گرفته شود. آن ورزشکاری که به پرچم کشور توهین می‌کند و آن بازیگری که حجاب از سر برمی‌دارد، نباید به بهانه سهوی بودن کار و یک عذرخواهی ساده، رها شود. باید به مردم به‌طور شفاف بگوییم با چهره‌هایی که همچنان بر طبل قانون‌شکنی می‌کوبند چه برخوردی می‌شود. دستگاه قضا حتی یک روز هم نباید جریان برخورد با این اقدامات علیه امنیت اجتماعی را به تأخیر بیندازد. تعلل و تأخیر دستگاه قهریه نظام در مواجهه با این هنجارشکنی‌ها باعث جسارت بیشتر همین معدود کسانی می‌شود که فرهنگ و هویت کشورشان را به سخره گرفته‌اند. وقتی یک شهروند عادی جامعه بعد از کشف حجاب، با پیامک، پلمب محل کسب‌وکار، تشکیل پرونده قضایی و... زیر تیغ قانون قرار می‌گیرد، نباید هیچ مصونیتی برای دیگران در این زمینه به‌دلیل شهرت یا هر چیز دیگر، وجود داشته باشد.
دوم: این سلبریتی‌ها همان کسانی هستند که سال‌ها در سایه همین فرهنگ ایرانی به شهرت رسیده‌اند. هزینه این دهن‌کجی آنها به همین فرهنگ ایرانی باید جلوگیری از فعالیت‌شان در عرصه‌های فرهنگی باشد. اتفاقی که اخیرا در حکم صادر شده برای یک بازیگر هنجارشکن سینما رخ داد، اتفاق درستی است. در ضمن نباید فرقی هم میان سینما، تلویزیون و پلتفرم‌های نمایش خانگی وجود داشته باشد. همه این بسترها متعلق به مردم ایران است و کسانی که تیشه به ریشه فرهنگ می‌زنند باید هزینه ایجاد این انحرافات اجتماعی را بدهند.
سوم: اینکه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمیته‌ای برای بررسی عملکرد این سلبریتی‌ها وجود دارد، اتفاق مبارکی است. ایجاد مشکلات فرهنگی در جامعه توسط هر شهروندی محکوم است؛ چه برسد به سلبریتی‌هایی که به واسطه دیده شدن، اثر عمیق‌تری در ایجاد این مشکلات دارند. این کمیته هم باید به نظارت و رصد خود ادامه دهد و در قالب گزارش ماهانه به مردم بگوید که با کدام سلبریتی و به چه علت، چه برخوردی
صورت گرفته است.
بله، سلبریتی‌ها مدت‌هاست مرجعیت‌شان را میان مردم از دست داده‌اند؛ یعنی مردم در مسائل مهم و کلیدی زندگی‌شان، دیگر اهمیتی به‌نظرات این گروه نمی‌دهند، اما این را هم نمی‌توان انکار کرد که در جامعه شبکه‌ای، چهره‌های سینمایی، ورزشی و... برای دیده شدن موهبتی دارند که دیگران ندارند. این نمی‌شود که آنها در کنش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود هنجارشکنی کنند و قوانین جاری کشور را به بازی بگیرند، بعد هم کسی کاری به کارشان نداشته باشد. یادمان نرود دود مماشات با این جماعت در سال گذشته به چشم نوجوانان و جوانان هیجان‌زده‌ای رفت که در کف خیابان به‌دنبال تبلیغات شوم این سلبریتی‌ها حضور یافتند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید