• پنج شنبه 17 مهر 1404
  • الْخَمِيس 16 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 09
پنج شنبه 17 مهر 1404
کد مطلب : 264722
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/L87qD
+
-

وقتی واقعیت لایک نمی‌خورد

نگاه
وقتی واقعیت لایک نمی‌خورد

فاطمه عباسی| روزنامه‌نگار

در آلبوم‌های قدیمی کاغذی زندگی بی‌هیچ روتوشی ورق می‌خورد. لبخندی کج، گلدانی ترک‌خورده روی تاقچه یا فرشی که جای پای بازی کودکان رویش مانده بود، بخشی از صداقت شیرین آن قاب‌ها بود. آن عکس‌ها تکه‌هایی صادق از یک زندگی واقعی بودند، نه برشی بی‌نقص از یک زندگی ایده‌آل. امروز اما در گالری بی‌پایان اینستاگرام ما با نمایشی بی‌وقفه از کمال‌گرایی روبه‌رو هستیم؛ صحنه‌ای که در آن، خانه‌ها موزه‌اند، غذاها اثر هنری و آدم‌ها همیشه در بهترین حالت خود به‌سر می‌برند. 
این نمایش پر زرق‌وبرق دیگر محدود به پایتخت و شهرهای بزرگ نیست؛ ویروس «زندگی لاکچری» به شهرهایی سرایت کرده که هویت‌شان سال‌ها با مفاهیمی چون سادگی و قناعت گره خورده بود. برای مثال کافی است هشتگ شهری مانند زاهدان را جست‌وجو کنید. به جای آن تصویر آشنا از مردمی نجیب و زندگی‌هایی ساده، با خانه‌هایی مواجه می‌شوید که گویی از دل یک‌سریال ترکیه‌ای بیرون آمده‌اند. پرده‌های فاخر، مبلمان استیل با ورق‌های طلا و بوفه‌هایی مملو از کریستال‌های درخشانی که انگار هرگز دستی به آنها نخورده است، صحنه‌ای بی‌نقص را برای جذب فالوئر کارگردانی می‌کنند. 
اینجاست که مرز میان «بازتاب زندگی» و «کارگردانی زندگی» فرومی‌ریزد. این قاب‌های طلایی بیش از آنکه آینه زندگی واقعی باشند، یک توهم سازمان‌یافته‌اند. بلاگرها در رقابتی نفس‌گیر برای دیده‌شدن، برشی دست‌چین‌شده و فیلترشده از واقعیت را به نمایش می‌گذارند. خانه‌هایی که شاید تنها برای چند ساعت فیلمبرداری به این شکل چیده شده‌اند یا نماینده سبک زندگی درصد بسیار ناچیزی از جامعه هستند، به‌عنوان استانداردی جدید به مخاطب عرضه می‌شوند. نتیجه این نمایش، اضطرابی خاموش است که در جان تماشاگران ریشه می‌دواند: «چرا زندگی من شبیه این نیست؟» اینستاگرام  ما را دچار این توهم کرده است که زندگی واقعی، با تمام آشفتگی‌ها و سادگی‌هایش، به اندازه کافی «جذاب» نیست و برای گرفتن لایک باید آن را بزک کرد. 
حقیقت اما مقاوم‌تر از آن است که در یک قاب چندپیکسلی محبوس بماند. حقیقت در صدای خنده‌های بی‌مقدمه، در عطر چای تازه‌دم در یک عصر معمولی و در آرامش خانه‌ای جریان دارد که برای زندگی‌کردن ساخته شده، نه برای نمایش‌دادن. شاید بزرگ‌ترین تراژدی عصر ما این باشد که زیباترین لحظات زندگی همان‌هایی هستند که آنقدر واقعی‌اند که فرصت نمی‌کنیم از آنها عکس بگیریم، لحظاتی که لایک نمی‌خورند اما روح ما را لمس می‌کنند و خاطره می‌شوند.  

 

این خبر را به اشتراک بگذارید