قناتهای گرمسار در مسیر باستانی
ایرانیان از 3هزار سال پیش برای حفظ آب شاهکاری در معماری، خلق و قنات را طراحی کردند
گرمای هوا هلاکمان کرده؛ هرقدر آب میخوریم عطشمان رفع نمیشود. قبل از سفرمان آدرس روستایی عجیب را پیدا کردیم که میگویند نزدیک اژدهای آتشین گرمسار با آب و هوایی خنک قرار گرفته است.
قبل از رفتن به سمت روستای بهشتی باید مسیر باستانی قناتهای گرمسار را پیدا میکردیم. چند ساعتی بود که در میان مسیرهای خاکی زمینهای کشاورزی گم شده بودیم. از دور لابهلای گندمزارها چیزی توجهمان را جلب کرد؛ نزدیکتر که شدیم مبلی سلطنتی و رنگورو رفته در میان گندمزار درو شده آرام نشسته و به افقهای دور خیره شده بود. روی آن نشستیم و دقایقی در تصوراتمان گندمزارهای طلایی را دیدیم که در میان نور درخشان شهر آفتاب تابان میرقصند.
نقشه هوایی، مسیر قناتها را همان نزدیکیها نشان میداد، اما روی زمین پیدایش نمیکردیم. بالاخره بعد از جستوجوی بسیار فردی را پیدا کردیم و او از دور مسیر قناتها را نشانمان داد.
حدود 3هزار سال پیش، کشاورزان ایرانی که در مناطق خشک و کویری زندگی میکردند، دست به ابتکاری نوین زدند تا بتوانند در روزهای خشکی و بیآبی، زمینهای خود را سیراب کنند. در این ابتکار که شاهکار معماری ایرانی محسوب میشود، کشاورزان به حفر قنات یا کاریز پرداختند تا آب را از چشمههای جوشان به نقاط خشک و کم آب تحت کشت خود بکشانند؛ راهکاری که در سراسر جهان گسترش یافت.
در گرمسار هم مسیری طولانی از قناتهای باستانی قرار دارد که بسیاری از آنها اکنون به تلی از خاک تبدیل شده و حتی قسمتی از این مسیر باستانی تبدیل به محل تخلیه نخاله شده؛ درصورتی که میتوانست حفظ و حراست شود.
از خیر دیدن ادامه مسیر قناتها گذشتیم و به سمت روستای «رامه» راه افتادیم. 4صبح از تهران حرکت کرده بودیم و حالا ساعت 12به امید دیدن روستایی خنک وارد جاده اصلی گرمسار شدیم. آدرس را از افراد محلی پرسیدیم. بعد از کارخانه نمک تابان دوربرگردان را که دور زدیم تابلوی روستای گردشگری رامه مسیر را نشانمان داد؛ مسیری آسفالته با کوههایی مانند شیشههای ادویه که در مقابلمان نیمی از آسمان را گرفته بودند. در ارتفاعات کوههای کهکشانی و شگفتانگیز گرمسار، روستایی به اسم رامه وجود دارد که با 3ساعت فاصله از تهران میتوانید یک سفر هیجانانگیز و جالب به آنجا داشته باشید. البته برای ما هیجانش در ابتدای مسیر بود. بعد از مسیر آسفالته وارد جادهای خاکی و سربالایی شدیم که تمام نمیشد. از خنکی هم خبری نبود. هر چه بالاتر میرفتیم مسیر سختتر میشد.
وارد روستای چهارطاقی شدیم. درختان تبریزی و باغهای شخصی تنها چیزی بود که وجود داشت. از ادامه مسیر ناامید شده و تصمیم به بازگشت گرفته بودیم که خودرویی عبوری ما را امیدوار کرد و راننده گفت: حدود 6کیلومتر دیگر به روستا میرسید. از آنها محل قلعه 2هزار ساله ضحاک را هم پرسیدیم و گفتند: دقیقا در مسیر روستا و کنار جاده قرار دارد.
روستای پلکانی رامه را در اینترنت دیده بودیم، اما هرچه میرفتیم از روستا خبری نبود. 6کیلومتر برایمان تبدیل به 60کیلومتر شده بود تا اینکه تابلوی روستای رامه پایین را دیدیم.
از رسیدنمان خوشحال بودیم که یکی از محلیها گفت تا رامه بالا و قلعه 4کیلومتر دیگر مسافت باقی مانده و از قلعه هم خبری نیست. روستای رامه بالاخانههای پلکانی و قدمتی دوهزار ساله دارد، اما قلعه به مرور زمان فرسوده شده و از بین رفته است.
در مسیر بازگشت یک بز کوهی ماده به همراه 2برهاش برای یافتن آب وارد جاده خاکی شده بودند. تصویر بینظیری بود. آنها به سرعت از لبه خاکی کوه بالا رفتند و ما توانستیم این لحظه را ثبت کنیم. خستگی مسیر خاکی و ندیدن رامه از تنمان بهدر شد و بهآرامی مسیر 60کیلومتری رامه را به سمت پایین طی کردیم.
منطقه گردشگری رامه یا همان روستای رامه در شمالشرقی شهر گرمسار و شمال روستای تاریخی دهنمک قرار دارد. این روستا در تابستان آب و هوای نسبتا خوبی دارد و در پایان هفته و در تعطیلات، افراد بسیاری از شهرستان گرمسار و بخش آرادان به آن سفر میکنند.
عکسها: محمد عباسنژاد
مسیر باستانی قناتها
حیات وحش منطقه شکار ممنوع- روستای رامه
مسیر خاکی روستای رامه
ابتدای مسیر آسفالته - روستای رامه