![سرنوشت متفاوت یک هنر زنانه](/img/newspaper_pages/1402/04-%20tir/15/jamee/11-01.jpg)
سرنوشت متفاوت یک هنر زنانه
سفالهای دستساز «کلپورگان» و «شهوار» هر دو بهدست زنان ساخته میشدند، اما حالا یکی بهدست زنان جهانی شده و دیگری رو به فراموشی است
![سرنوشت متفاوت یک هنر زنانه](/img/newspaper_pages/1402/04-%20tir/15/jamee/11-01.jpg)
راحله عبدالحسینی- روزنامه نگار
تنها موزه زنده سفالگری دنیا در روستای 7هزار ساله کلپورگان قرار دارد؛ آوازه روستا هم مدیون دست زنان هنرمندی است که سفالگری خاص روستا را زنده نگه داشتهاند. هنر سفالگری روستا ثبت جهانی شده و میزبان گردشگران از سراسر دنیاست. کمی آنسوتر در میناب هرمزگان اما، هنر سفالگری که به جهلهسازی معروف است، چندان حال خوشی ندارد و با سایه فراموشی دست به گریبان شده. سفالگری خاص در جنوب کشور به فاصله فقط چند کیلومتر از هم، هر یک ویژگیهای منحصر به فردی دارند که در این گزارش از زبان هنرمندان میشنویم. احیای یکی و زوال دیگری بهطور مستقیم روی اشتغالزایی و گرداندن چرخ زندگی هنرمندان تأثیر گذاشتهاست. هر چند مسئولان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از تامین زیرساختها برای گردشگرپذیری کلپورگان و تلاش برای احیای جهلهسازی میناب خبر میدهند، اما هنرمندان این مناطق توجه و سرعت عمل بیشتری را خواستارند. سفالهایی که از آن صحبت میکنیم ویژگیهای مشترک زیادی دارند؛ هر دو دستسازند، از خاک محلی تولید میشوند و زنان در ساختوسازشان نقش پررنگی دارند، هرچند در جهلهسازی فعلا خبری از حضور زنان نیست، اما پیشینه این سفال هم بهدست و هنر زنان گره خورده.
کارآفرین روستا
نخست به کلپورگان سر میزنیم؛ روستایی در 25کیلومتری سراوان که فقط 70کیلومتر با مرز پاکستان فاصله و کمتر از هزار نفر جمعیت دارد. روستایی که آذر 1396بهعنوان روستای جهانی سفال نام گرفت و حالا هر خانه روستایی به یک کارگاه تبدیل شده. زنان حرف اول را در ساخت سفالهای این روستا میزنند و بیراه نیست اگر بگوییم تلاش زنان هنرمند روستا باعث ثبت جهانی روستا شد.
«زینت منفرد» یکی از هنرمندان این روستا که سفالگری را از مادربزرگش یاد گرفته، کارگاهی راه انداخته و 7بانوی سفالگر در آن مشغول کارند. از زیر و بم کارش اینطور به همشهری میگوید: «ساخت سفال تقریبا 3یا 4روز طول میکشد. ما از اجداد خودمان یاد گرفتیم که چطور پارچ و لیوان، قندان، گلابپاش، گلدان و کاسه بسازیم، اما هر سفارشی که مشتری داشته باشد را هم قبول میکنیم. باز هم پارچ و لیوانهای رنگی بیشترین مشتری را دارد.» منفرد میگوید که کوزه بزرگ حدود 300هزار تومان قیمت دارد، اما کفاف زندگی را نمیدهد. او ادامه میدهد: «سفارشهایی که به شهرستانها میفرستیم، بعضی اوقات میشکند. هنوز برای صادرات فکر اساسی نشده، اما ما باز هم از هنر 7هزار ساله روستا دست نمیکشیم.»
هنر دست زنان روی سفال
آنچه در نگاه اول بهنظر میرسد رنگ خاص سفال کلپورگان است که آن را متفاوت میکند. روستاییان حدود 3کیلومتر از روستا پیادهروی میکنند تا برای سفالهای خود خاک بیاورند. خاکی که بعد از پختن قرمز رنگ میشود. منفرد ادامه میدهد: «اهمیت سفال روستا به همین رنگ و به خاک مختص این منطقه است.» آوردن خاک، الک کردن، درست کردن گل و در کوره گذاشتن سفالها مرحلهای است که مردان روستا هم در آن کمک میکنند. ساختن و نقش زدن روی سفال بهدست زنان است. رنگ نقشهایی که میزنند، قهوهای مایل به قرمز است که پس از پختن به رنگ سیاه در میآید. رنگی که از سنگ «تیتوک» و از منطقه تپه آچار تهیه میشود. سفال کلپورگان لعاب ندارد. نقش زدن روی سفال هم برای خودش مهارتی است؛ نقشهایی ذهنی که با چوب نازک درخت خرما کشیده میشود. رئیس منطقه آسیا و اقیانوسیه شورای جهانی صنایعدستی در جشن جهانی ثبت روستا گفته بود کلپورگان بهواسطه کار زنان این روستا، این عنوان را کسب کرده است. زینت منفرد، ارائه تسهیلات برای گسترش کار و همچنین ایجاد یک خانه بومگردی برای اقامت گردشگرانی که به روستا میآیند را هم از دیگر خواستههای اهالی میداند.زنان کلپورگان درباره بستهبندی، تبلیغات و بازاریابی و فروش مجازی آثارشان آموزش دیدهاند، اما این هنر زنانه برای افزایش فعالیت گردشگری، جذب منابع مالی و رونق اقتصاد محلی و عامه مردم نیاز به کمک بیشتری از سوی مسئولان دارد.
پای کار آمدن خیران
خواسته زنان کلپورگان را با مدیر میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان در میان میگذاریم.«علیرضا جلال زایی» به همشهری میگوید: «روستا دو کارگاه داشت که روستاییان باید برای استفاده از کوره آن نوبت میگرفتند و ثبتنام میکردند. حالا هر خانهای کوره کوچک اختصاصی دارد. این اتفاق نه فقط با تخصیص اعتبار بلکه با پای کار آمدن خیران به سرانجام رسیدهاست.» یکی دیگر از خواستههای مردم روستا، نبود اقامتگاههای کافی برای گردشگران داخلی و خارجی برای روزهای بیشتر، بازدید از روستا و سفارش و خرید سفال است. جلالزایی در اینباره میگوید: «ساخت مجتمعهای گردشگری، اقامتگاههای کوچک و سوئیت در دستور کار است. مجوز بومگردی هم در کوتاهترین زمان برای متقاضیان صادر میشود.»
تنها یادگاران جهلهسازی
بعد از کلپورگان به میناب میرویم. جهلهسازی، شاخهای از تولیدات سفالگری خاص و ویژه روستای شهوار میناب در هرمزگان است که حالا حتی نامش هم غریبه شده. خاک رس سفیدی که فقط در میناب وجود دارد برای ساخت این نوع کوزه با قاعده کروی برای نگهداری آب خنک استفاده میشود. «عبدالله رحیمی» که دهه ششم زندگیاش را میگذراند و برادر بزرگترش «علی» تنها یادگاران روزگار جهلهسازی در میناب هستند. آنها از پدر و پدربزرگشان این هنر را یاد گرفتند. «عبدالله رحیمی» به همشهری میگوید: «نه تنها سالهاست بازار کار ندارد، بلکه ورز دادن گل مخصوص جهلهسازی کار طاقتفرسایی است.» صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «سفال جهله، آهک آب را میگیرد و آب سالمتری مینوشیم. برای همین در قدیم از کلیه درد خبری نبود.» برای ساخت جهله، گل را با دست میکوبند و این، یکی از تفاوتهای جهلهسازی و سفالگری محسوب میشود. او دوست دارد هنرش را به نسل جوان آموزش بدهد و باور دارد اگر کسی نباشد که این هنر را از او یا برادرش بیاموزد، همین نام هم از جهلهسازی باقی نمیماند. برادران رحیمی در طول روز بهطور متوسط 4جهله میسازند و از این راه درآمد چندانی ندارند.
مکث
هنر دانشگاهی
ساناز رمضانرمجی، معاون صنایعدستی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هرمزگان با اشاره به اینکه میز تخصصی سفال به هرمزگان تعلق دارد، میگوید که استفاده از جهله در زندگی روزمره کم شده است و فقط کاربری تزیینی دارد: «دغدغه ما این است که این هنر را به رشتههای دانشگاهی اضافه و با همکاری صنعتگران از فراموشی آن جلوگیری کنیم.»